
۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه
۱۳۸۸ خرداد ۲۰, چهارشنبه
نامه بی سابقه رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب

در پي مناظره احمدي نژاد با موسوي كه در آن اتهاماتي به آيت الله هاشمي رفسنجاني نسبت داده شد. آيت الله رفسنجاني طي نامه اي به رهبر معظم انقلاب خواستار برخورد با احمدي نژاد شد.
بسمالله الرحمن الرحيم
مقام معظم رهبري آيتالله خامنهاي زيده عزّه
متأسفانه اظهارات عاري از حقيقت و غيرمسئولانه آقاي احمدينژاد در جريان مناظره با مهندس موسوي و مقدمهچينيهاي قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهكهاي ضدانقلاب در سالهاي اول بعد از پيروزي انقلاب و نيز تهمتزدنها در انتخابات 84 و انتخابات مجلس ششم ولجنپراكنيهاي باند پاليزدار كه در دادگاه محكوم شده را به نمايش گذاشت و از آنجا كه بخشي از اين اظهارات قبلاً در رسانههاي دولتي و آتش تهيه آن در سخنراني مشهد مقدس مطرح شده، ادعاي اينكه مطالب او تحت تأثير فضاي مناظره گفته شده و فاقد برنامهريزي قبلي است، پذيرفتني نيست و گويا براي تحتالشعاع قرادادن گزارشهاي مستند و مكرر ديوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن يك ميليارد دلار و ارتكاب چند هزار تخلّف در اجراي بودجهها ميباشد و شايد هم رقيب اصلي خود را افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامي ميداند.
دهها ميليون نفر در داخل و خارج ناظر دروغپردازيها و خلافگوييهايي بودند كه برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلاميمان را نشانه گرفته بود.
زير سئوال بردن تصميمات بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و تلاشهاي امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانيت عظيمالقدر كه در نيم قرن گذشته با مجاهدتهاي خويش توانستند بناي باشكوه نظام اسلامي را ايجاد و مستقر و بالنده كنند، از اين بدتر نميشد. دوران مشعشعي كه خود شما پشت سر امام(ره) در قامت مجاهد پيشتاز، رئيسجمهور و نهايتاً رهبري نظام نقش و مسئوليتهاي ممتازي بعهده داشتهايد..
نقطه قابل توجه دراين تهمتها اين است كه غيرمستقيم، مقام ولايت در زمان رهبري امام راحل و جنابعالي كه هادي دولتها بودهايد و با اظهارات صريح، مديريتها را مورد تأييد و تحسين قراردادهايد، نشانه گرفته است.
* * *
بعد از جريان شوم 14 اسفندماه 1359 با ارشاد امام و بنيانگذار جمهوري اسلامي، شهيد مظلوم دكتر بهشتي و جنابعالي و اينجانب كه در شعارهاي مردمي به عنوان «سه ياور خميني» شناخته شده بوديم، با همراهي نيروهاي انقلابي و بخصوص نمايندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوري اسلامي توانستيم در جهت زدودن غبارهاي ابهامات و سمپاشيها اقدامات مؤثري انجام دهيم و امام راحل درد آشنا با تشكيل گروه حقيقتياب و داور، بخشي از حقايق را آشكار كردند. نتايج آن، آگاهي بيشتر مردم و رسوايي فتنهگران و در نهايت نجات كشور از خطري بود كه دشمنان استكباري و ضد انقلاب طراحي كرده بودند.
البته اينجانب قصد ندارم كه دولت موجود را مثل دولت بنيصدر معرفي كنم و يا سرنوشتي شبيه آن دولت را براي اين دولت بخواهم، بلكه مقصود اين است كه بايد مانع گرفتار شدن كشور به سرنوشت آن روزگار شد.
* * *
اينجانب براي پرهيز از آلودهشدن فضاي سياسي كشور در آستانه انتخابات به تشنجات بيشتر، از عكسالعمل فوري كه مورد انتظار ملت است، خودداري كردم.
در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقاي احمدينژاد گفتم كه در اظهارات او خلافگوييهاي فراواني وجود داشته و ادعاي كذب تماس تلفني من با يكي از سران عرب و ادعاي كارگرداني مبارزات انتخاباتي رقبا و اتهامات ناروا به جمعي از بزرگان نظام، از جمله جناب آقاي ناطق نوري و فرزندان من و بدتر از همه زيرسئوال بردن اقدامات امام راحل را يادآوري و پيشنهاد كردم با صراحت اتهامهاي نادرست را پس بگيرد كه نيازي به اقدامات قانوني افراد و خانوادههايي كه ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تيرهاي ناسزاگويي قرار گرفتهاند، نباشد.
از صدا و سيما هم خواسته شد كه فرصتي در اختيار طرفهاي ذيحق براساس مقررات سازمان قرار دهد كه از خود دفاع نمايند. گرچه در گذشته به بخشي از اين اتهامات پاسخ داده شده و رئيس قوه قضاييه وقت جناب آقاي يزدي در پايان كار رياست جمهوري اينجانب، در عمل به اصل 142 قانون اساسي رسماً اعلام پاكي و منزّه بودن خانواده رئيسجمهور و حتي كمشدن داراييها در دوران مسئوليت را نمودند، ولي تكرار اتهام تكرار جواب را ميطلبد.
معالاسف، اين دو پيشنهاد خيرخواهانه عملاً پذيرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سكوتشان ديدند و بيشك جامعه و بخصوص نسل جوان نيازمند اطلاع از حقيقت است. حقيقتي كه با اعتبار نظام و همدلي ملت ارتباط جدّي دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛اقدام به نوشتن چنين نامه اي نمي كردم.
معتقدم جنابعالي بخوبي ميدانيد كه اينجانب و بسياري از بزرگان تأثيرگذار انقلاب و حتي خود جنابعالي از دوران مبارزه و سالهاي اول انقلاب و در تعدادي از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالي و ضدانقلاب بودهايم و هميشه صبورانه تهمتها و اهانتها را پشت سر گذاشتهايم و در دور جديد تهمتها و هجمهها هم از حدود پنج سال پيش تاكنون دندان روي جگر دارم و بخاطر خداوند و مصالح انقلاب و كشور اندوه خويش را مكتوم ميدارم و از اين جهت هم مورد گلايه بسياري از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار ميگيرم ومهم اين است كه اينبار اين تهمت ها توسط رئيس جمهور و در رسانه ملي مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حقكشيهاي ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختيار مردم و تاريخ قرار خواهد گرفت،
تاريخ گواه است كه اكثريت مردم متعهد و انقلابيمان كمتر تحت تأثير خلافگوئيها قرار ميگيرند و دليل آن آراء افتخارآميز مردم به اينجانب در آخرين انتخابات مجلس خبرگان رهبري است و نيز خوب ميدانيد كه در جريان انتخابات جاري، تاكنون به خاطر مسئوليت هاي رسمي ام در رسانه ها مطلبي به نفع يا ضرر افراد و جريانهاي درگير در انتخابات نگفتهام و در موراد ضروري به كلياتي مبتني بر حضور حداكثري مردم در پاي صندوقها و سلامت انتخابات اكتفا كردهام و رسماً گفتهام برنامه شركت در انتخابات ندارم.
چهار نامزد موجود براي آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سياست اينجانب از من نظر نخواستهاند و بعد از نامزدي هم از اينجانب درخواست حمايت نكردهاند و اگر هم در جلساتي بهم رسيده باشيم، چيزي جز همان كليات فوقالذكر را از من نشنيدهاند و اگر حزب يا گروهي در مورد جهتگيري در انتخابات نظر خواستهاند، گفتهام براساس آييننامه خود عمل كنند و حقيقتاً آنها با تصميمخودشان و همكارانشان در صحنهاند و عمل ميكنند و انصافاً تهمت دستنشانده بودن آنان ستم و بيحرمتي غيرقابل توجيه است.
بجاست كه به اين حقيقت هم توجه شود كه احتمالاً عوامل دولت از نظر اينجانب مطلعند كه من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و كشور نميدانم و خود جنابعالي هم از اين نظر من مطلعيد و دلايل آن را هم ميدانيد. ولي اين نظر را رسانهاي نكردهام و خود عوامل دولت در اين مورد بزرگنمايي كردهاند كه هدف بزرگنمايي در آن مناظره روشن شد.
با اينهمه بر فرض اينكه اينجانب صبورانه به مشي گذشته ادامه دهم، بيشك بخشي از مردم و احزاب و جريانها اين وضع را بيش از اين بر نميتابند و آتشفشانهايي كه از درون سينههاي سوزان تغذيه ميشوند، در جامعه شكل خواهد گرفت كه نمونههاي آن را در اجتماعات انتخاباتي در ميدانها، خيابانها و دانشگاهها مشاهده ميكنيم.
اگر نظام نخواهد يا نتواند با پديدههاي زشت و گناهآالودي مثل تهمت ها ؛ دروغها و خلافگوييهاي مطرح شده در آن مناظره برخورد كند و اگر مسئولان اجراي قانون نخواهند و يا نتوانند به تخلّفهاي صريح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد كه فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسيدگي كنند و اگر فردي در موقعيت رياست جمهوري بدون مراعات شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتكاب چنين گناهان كبيره و اخلاقشكن عليرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه ميتوانيم خود را از پيروان نظام مقدس اسلامي بدانيم؟
رهبري معظم انقلاب؛
اكنون كه امام راحل (ره) آن پير فرزانه و حلّال مشكلات و ملجاء همه و يار صبور و ديرينه هر دوي ما آيتالله شهيد مظلوم دكتر بهشتي و بسياري از همسنگران قديم كه يا به فيض عظماي شهادت رسيدند و يا به ديار باقي شتافتند ؛ در بين ما حضور ندارند، شما ماندهايد و من و معدودي از ياران و همفكران قديم. از جنابعالي با توجه به مقام و مسئوليت و شخصيتتان انتظار است براي حل اين مشكل و براي رفع فتنههاي خطرناك و خاموش كردن آتشي كه هم اكنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه كه صلاح ميدانيد اقدام مؤثري بنماييد و مانع شعلهورتر شدن اين آتش در جريان انتخابات و پس از آن شويد.
لذا در فرصت باقيمانده ضروري به نظر ميرسد خواسته حق حضرتعالي و مردم در خصوص انجام انتخاباتي سالم و پرابهت و حداكثري تحقق يابد. كاري كه ميتواند عامل نجات كشور از خطر و باعث تحكيم وحدت ملي و اعتماد عمومي باشد و فتنهگران نتوانند با حدس و گمان نصّ پيامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحريف كنند و با ناديده گرفتن قانون، بنزين بر آتشافروخته بريزند.
سرچشمه شايد گرفتن به بيل چوپر شد نشايد گرفتن به پيل
دوست، همراه، و هم سنگر ديروز، امروز و فردايتان
اكبر هاشمي رفسنجاني
۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سهشنبه
دلایل اتهام زنی احمدی نژاد به هاشمی و ناطق نوری

جمهوریت : روزنامه جمهوری اسلامی در مقاله ای تحلیلی باج ندادن شخصیت هایی مانند هاشمی رفسنجانی ، ناطق نوری و مراجع به دولت را عامل تخریب آنان از سوی احمدی نژاد دانست .جمهوری اسلامی در این مقاله ماجرای اتهام زنی های احمدی نژاد به هاشمی و ناطق نوری را چنین تحلیل کرده است :
آنچه در شب ارتحال ملكوتي بنيانگذار جمهوري اسلامي در مناظره دو تن از نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري از سوي يكي از نامزدها بر عليه شخصيت هاي انقلابي و ياران امام خميني و رهبري گفته شد و به صورت زنده به گوش ميليون ها بيننده داخلي و خارجي رسيد در نوع خود حادثه اي بي نظير مي باشد و نيازمند دقت و تامل عميق است . نويسنده مايل است با نگاهي عمقي به اين ماجراي بسيار مشكوك بنگرد.
.١ شخصيتي كه در اين ماجرا مورد بيشترين هجوم و اتهام قرار گرفت كيست سابقه و لاحقه او چيست
هاشمي رفسنجاني كسي است كه از روز اول مبارزه در كنار امام خميني رهبر فقيد انقلاب اسلامي قرار گرفت و به عنوان يكي از وفادارترين شخصيت ها به راه و روش مبارزاتي امام از هيچ تلاش و كوشش و مجاهدتي دريغ نورزيد. قلم بيان مال و ثروت و حتي جان را در اين راه به ميدان مبارزه آورد و در طبق اخلاص نهاد سال ها در به دري زندان شكنجه دوري از همسر و فرزندان و انواع فشارهاي جسمي و روحي رادر دوران نهضت به جان خريد. قطعا در دوره اي كه نشان از پيروزي و تشكيل حكومت و قرار گرفتن و مناصب اجتماعي و سياسي نباشد ورود به عرصه مبارزه جز با ايمان و اعتقاد و باور مذهبي امكان پذير نيست . برخلاف آنكه كسي بعد از پيروزي و نمايان شدن فرصت ها و منصب ها انقلابي شده باشد كه لااقل يك احتمال « طمع رسيدن به قدرت و ثروت » است . چنين احتمالي درباره آنان كه در دوران مبارزه از هيچ مجاهدتي دريغ نورزيده و پس از پيروزي نيز در مقاطع مختلف امتحان خود را پس داده و مورد تاييد آن عبد صالح خدا و خلف صالح او قرار گرفته باشد منتفي است .
.٢ هاشمي رفسنجاني پس از پيروزي انقلاب نيز از شخصيت هاي مورد اعتماد امام تا زمان حيات آن بزرگوار بود به گونه اي كه مي توان گفت : او يكي از سه ياور معروف و نزديك امام بود. اين حقيقت آن قدر آشكار بود كه به صورت شعار در بين مردم رواج يافت : (درود بر سه ياور خميني هاشمي و دو سيد حسيني ). دشمن نيز به خوبي به اين حقيقت پي برد كه به منظور شكستن صولت و اقتدار امام بايد بازوان او را قطع كرد. از اين رو دو نفر از اين سه شخصيت كليدي (يعني آيت الله خامنه اي و آيت الله هاشمي رفسنجاني ) در ماه هاي اول انقلاب مورد سوقصد قرار گرفته ولي به فضل الهي جان سالم به در بردند به طوري كه امام خميني همواره از وجود آن دو بزرگوار به عنوان نعمت الهي ياد مي كرد و سلامت اين دو عزيز تا پايان عمر امام براي آن عزيز سفر كرده بسيار مهم و حياتي بود.
شهيد بهشتي كه از توطئه سوقصد دشمنان انقلاب درامان مانده بود با توطئه پيچيده تري روبرو شد و آن « ترور شخصيت » بود كه با كمال تاسف اين توطئه در جامعه نوپاي انقلابي ما به خاطر فقدان هوشياري كامل مردم كارگر افتاد. بسياري از مردم زماني متوجه شدند در اين توطئه فريب خورده اند كه ديگر بهشتي در ميان آنها نبود و به درجه رفيع شهادت رسيده بود! پشيماني سودي نداشت .
بدين ترتيب يكي از بازوان نيرومند امام كه نقش تعيين كننده اي در مقاطع مختلف انقلاب داشت و تنها يك نمونه آن به ثمر نشستن قانون اساسي جمهوري اسلامي است قطع شد.
گرچه مردم با شهادت مظلومانه او و به بركت خوني كه از او برزمين ريخت بيدار شدند و ديگر هوشياري خود را تا زمان رحلت امام در دفاع از بازوان توانمند آن بزرگوار حفظ كردند اما ضايعه ي شهادت بهشتي ضايعه سنگيني بود.
.٣ امام با سفارش هاي راهگشاي خود نسبت به رهبري انقلاب رحلت فرمود . در اين مقطع نيز آنكه بيشترين نقش را در تحقق سفارش امام درباره رهبري انقلاب يعني شايستگي حضرت آيت الله خامنه اي براي جانشيني امام ايفا كرد هاشمي رفسنجاني بود. او با شجاعت و صداقتي كه از ويژگي هاي ممتاز او در بين شخصيت هاي انقلاب است با همكاري و حمايت يادگار گرانقدر امام مرحوم حجت الاسلام سيد احمد خميني در مجلس خبرگان زمينه انتخاب آيت الله خامنه اي را به رهبري انقلاب فراهم كرد و بدينوسيله اميد دشمناني كه به بعد از رحلت امام دلبسته بودند و اميدوار بودند كه با ارتحال امام جنگ داخلي در ايران پيش آيد و جمهوري اسلامي سقوط كند را مبدل به ياس كرد چنان كه دشمنان داخلي اعم از روشنفكران وابسته و متحجران كينه توزي كه كينه امام و انقلاب را در دل داشتند و امام شمه اي از افكار انحرافي و رفتار وقيحانه آنان را در دوران نهضت در پيامشان به حوزه هاي علميه ترسيم كرده بودند از اين انتخاب به شدت عصباني و از رسيدن به آرزوهايشان مايوس شدند. اين دو جريان منحرف براي ضربه زدن به نظام منتظر فرصت ماندند و به منظور شكست نظام جمهوري اسلامي به انواع حيله ها متوسل شدند كه يكي از خطرناكترين آنها مخالفت با اصل ولايت فقيه و مصداق آن بود ولي براي پياده كردن اين طرح لازم بود قدرتمندترين مدافع رهبري يعني هاشمي رفسنجاني را از ميدان به در كنند. چون مي دانستند بنابه سفارش امام تا وقتي كه اين دو شخصيت در كنار هم و با حفظ مراتب حضور دارند نمي توان توطئه حذف ولايت فقيه را از صحنه سياست ايران عملي كرد. طرح « تحريم انتخابات مجلس خبرگان » در يك مقطع كه از سوي افراطي هاي جناح موسوم به چپ و بريدگان از انقلاب كليد خورده بود با حضور هاشمي رفسنجاني در صحنه انتخابات خنثي شد. آن جماعت بي تقوا و قدرت طلب كه در سايه اختلاف نيروهاي اصيل انقلاب جرات عرض اندام پيدا كرده بودند با نگارش كتاب ها و مقاله ها شخصيت هاشمي را مورد هجمه قرار دادند. نوشته سخيف « عاليجناب سرخ پوش » يادگار آن دوره است !
اينك نوبت جريان دوم يعني متحجران ديروز و تشنگان قدرت امروز است تا به منظور انتقام گرفتن از يادگار امام يعني ولايت فقيه و مصداق آن خاكريز بلند پيش رو يعني هاشمي رفسنجاني و بازوي تواناي رهبري را از ميان بردارند. براي آنان قابل تحمل نيست كه رهبري بگويد : « براي من هيچ كس مثل هاشمي نمي شود. » براي آنان غيرقابل تحمل است كه رهبري هوشيار انقلاب پس از پايان دوران رياست جمهوري هاشمي او را را به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نصب نمايد و رئيس جمهورهاي بعدي تحت مديريت او قرار گيرند. براي آنان كه در پي خانه نشين كردن هاشمي هستند استخوان در گلوست كه هاشمي رفسنجاني در مجلس خبرگان رهبري از سوي ده ها مجتهد خبره به جانشيني آيت الله مشكيني انتخاب شود و سكان مجلس خبرگان را برعهده بگيرد تا ضامني براي تداوم رهبري فقيه عادل در نظام جمهوري اسلامي باشد.
آنان هر كسي را كه احتمال مي دهند در برابر قدرت طلبي و رياست خواهي شان مقاومت كند به مجرد يك انتقاد ملكوك مي كنند. حتي مراجع تقليد نيز از تعرض آنان درامان نيستند تا مبادا ذخيره اي براي تداوم نظام برمبناي ولايت فقيه در روز مبادا باشند. بايد همه كساني كه احتمال دارد روزي در برابر خطرهائي كه ممكن است نظام جمهوري اسلامي را تهديد كند بايستند به گونه اي لكه دار شوند تا آنان در انتظار روز مبادا روزگار بگذرانند.
٤ ـ شايد رمز و راز هتك حرمت ها و هنجارشكني ها آنهم با استفاده از رسانه ي ملي از سوي آنان كه دستشان به اين رسانه مي رسد تا حدودي قابل درك باشد. هر كه با آنان رقابت كند بايد حيثيت و آبروي خود را از دست بدهد! هر كس از آنان انتقاد كند ويژه خوار و « مافيا » و « انحصارطلب » و... است ! هر كس از آنان حمايت نكند و مانعي براي حمايت تشكل هاي روحاني و غيرروحاني در حمايت از آنان شود بايد مورد اتهام قرار گيرد!
ناطق نوري چهره اصولگراي روحانيت مبارز تهران تنها به اين دليل هزينه مي پردازد! مراجع به خاطر باج ندادن مورد بي مهري قرار گرفته و از سوي صحنه گردان اين جماعت در معرض اتهام قرار مي گيرند!
مباد روزي كه عمود خيمه انقلاب به خاطر ايستادگي در برابر زياده خواهي اينان مورد هجمه قرار گيرد چرا كه اين جماعت ماهيت خود را در ماجراي متعددي نشان داد. ماجراي « دوستي مردم اسرائيل با مردم ايران » كه موضع دولت اعلام شد به رغم موضعگيري صريح رهبري هيچ علامتي بر عذرخواهي و پشيماني ديده نشد و ماجراي « الحاق سازمان حج به سازمان جهانگردي » به رغم اطلاع از نظر رهبري تنها دو نمونه از اين قبيل هستند.
.٥ نقطه خطرناك اين جريان كه مردم را فريب مي دهد آن است كه اين همه را از موضع دينداري و مصداقي از مديريت امام زمان انجام مي دهند! هجمه به شخصيت هاي انقلابي مستند به رفتار علي (ع ) با متجاوزان به بيت المال مي گردد! آيا كسي هست كه از اين هتاكان بپرسد آيا اميرمومنان قبل از اثبات جرم آبروي كارگزارانش را مي برد يا بعد از اثبات آن عوامفريبي تا كي
آيا سدي هست كه مانع اين سيل ويرانگر كه همه ارزش ها و دستاوردهاي انقلاب را يكجا با خود خواهد برد بگيرد ! امروز روز بيداري و هشياري است . به اميد آنكه آنان كه بايد بيدار باشند روزي بيدار نشوند كه بسيار دير باشد.
جزییات ضرب و شتم میر حسین موسوی در رسانه ملی

جمهوريت- احسان مازندراني: ميرحسين موسوي پس از مناظره با مهدي كروبي در حال خروج از استوديو بود كه ناگهان فردي با الفاظ ركيك و زننده، فرياد زنان به موسوي نزديك مي شود و او را به در شيشه خروجي استوديو مي چسباند. در اين لحظه در شيشه اي به دليل شدت ضربه فرو مي ريزد. اين فرد كه گفته مي شود از كامندان رسانه ملي است توسط افراد حاضر در محل به نقطه نامعلومي برده مي شود.
ابوالفضل فاتح در توضيح شب مناظره ميرحسين موسوي با مهدي كروبي از فردي به نام دانشفر نام مي برد: همه چیز روال طبیعی خود را داشت تا این که چندین بار وقتی آقای مهندس موسوی سیاست ها و روندهای اخیر کشور را مورد نقد قرار داد، مجری برنامه به وی تذکر داد که چون در غیاب آقای احمدی نژاد این نقدها صورت گرفته باید به آقای احمدی نژاد وقت مجزا داده شود، حال آن که وقتی آقای احمدی نژاد با شدت و حدت دوره های گذشته به ویژه دوران دفاع مقدس را مورد هجمه قرار داد، هرگز تذکری دریافت نکرده بود.
با مشورت دوستان، دکتر محمدرضا بهشتی متن یادآوری به آقای مهندس در این رابطه را به همراه یادداشت دیگری مکتوب کرد.من متن را به استودیو بردم تا برای تحویل مهندس در اختیار مسئولان ذیربط بگذارم. وقتی دو یادداشت را تحویل دادم متوجه شدم که آقای دانشور که نماینده ی شورای سه نفره در استودیو بود یکی از یادداشت ها را نزد خود نگه داشت. پرسیدم چرا یادداشت را به مهندس نمی دهید؟ با برافروختگی هر چه تمام تر و با لحنی کاملاً توهین آمیز مدعی شد که مهندس سخنانش غیرقانونی است و من این یادداشت را به ایشان نمی دهم. سپس به خارج از استودیو آمد و در کمال ناباوری، در حالی که فریاد می زد، برگه ی یادداشت مهندس را پاره کرد و به زمین کوبید. در این هنگام مسئول دفتر معاونت سیاسی سیما یادداشت پاره شده را به داخل استودیو برد تا به مهندس تحویل دهد، ولی باز هم این کار انجام نشد. طبق قانون نمایندگان هر کاندیدا حق دارند تا دو بار به وی یادداشت بدهند. احدی هم حق ندارد در این راه مانعی بتراشد یا یادداشت را بخواند یا دخل و تصرفی در آن کند. دانشور خارج از حیطه ی وظایف خود نه تنها یادداشت را خواند بلکه بدون اطلاع ما به زعم خود برای تاثیرگذاری منفی در روند مناظره آن را نزد خود نگه داشت و وقتی که ما متوجه موضوع شدیم با بی ادبانه ترین و پرخاشگرانه ترین روش موجود، اقدام به پاره کردن یادداشت و کوبیدن آن به زمین کرد. لابد دوستان او به خاطر این رفتار زشت و غیراخلاقی به او مدال خواهند داد! اما برای صدا و سیما و آقای ضرغامی که مدعی بی طرفی هستند این یک نقطه ی صد در صد تاریک و غیر قابل توجیه محسوب می شود.
فاتح در خصوص ضرب و شتم موسوي مي گويد: ماجرا به همین جا ختم نشد. وقتی آقای مهندس پس از پایان مناظره از کوریدور استودیو به سمت در خروجی در حرکت بود فردی عصبی که حضورش در آن مکان بدون هماهنگی تقریبا ممکن نبود، در حالی که فریاد می زد سعی داشت خود را به مهندس نزدیک نماید. در این حین در تنگی کوریدور و در فشار جمعیت یک شیشه ی قدی در نزدیک ترین فاصله با مهندس فرو ریخت. برای ما باورکردنی نبود که چگونه صدا و سیما که باید نقطه ی امن کاندیداها باشد، تبدیل به چنین صحنه ای شده بود. یکی با پرخاش و فریاد یادداشت مهندس را پاره می کند ودیگری در محلی که کمتر کسی می تواند وارد شود به مهندس هجوم می آورد و همچون دعواهای خیابانی دری شیشه ای می شکند.
سخنان پاياني ديروز ميرحسين موسوي در مناظره با مهدي كروبي در افشاي دورغ گويي محمود احمدي نژاد باعث خشم حاميان رييس دولت نهم شد. رسانه ملي كه از ابتداي فعاليت دولت نهم به عنوان روابط عمومي رييس جمهور عمل مي كرد رفته رفته مافيايي در آن شكل گرفت كه به مافياي حاميان احمدي نژاد در رسانه ملي مشهور شدند.
عصبانيت مافياي رسانه ملي حامي احمدي نژاد از موسوي چنان شديد بود كه رييس دفتر يكي از اعضاي مافياي رسانه ملي به كانديداي اصلاح طلبان حمله مي كند.
انتخابات سال 84 یک کودتای مخملی به رهبری انگلیس بود
محمدهاشمی در گفت وگو با سلام،گفت: انتخابات سال 84 را یک کودتای مخملی می دانم که کارگردان آن انگلیس بوده است و نتیجه آن را هم در شب ارتحال امام و در مناظره تلویزیونی دیدیم که به تخریب امام و انقلاب انجامید.
رئيس دفتر سياسي حزب كارگزاران سازندگي گفت: احمدی نژاد سیاست فرار به جلو را انتخابات کرده، به گونهای که کسی از او نتوانست سوال کند که در این چهار سال چکار کرده است، در حالی که در شرایط او باید برنامه خود را برای نامه چهار سال آینده، ارایه میداد.
محمد هاشمی در گفتوگو با پایگاه خبری راهبردی سلام با بيان اينكه در چهار سال گذشته، دولت وی هیچ نقطه مثبتی نداشت و سرشار از فساد است. به طول مثال لیست 19 کشور اعلام شده که به آنها، 9 ميليارد دلار کمک یا وام بدون بهره تعلق گرفته است، در حالی که مشخص نیست این پولها چگونه و از طریق چه کسانی به آن کشورها رسیده است.
وي ادامه داد: به طور مثال به جزیره ای به نام سنت وینست که 117 هزار نفر جمعیت دارد و سیستم بانکی هم ندارد، 7 ميليون دلار کمک صورت گرفته است و معلوم نیست به چه صورتی به آنجا رسیده است. مشخص نیست که توسط چه کسانی با چمدان به آنجا برده شده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به انتخاب احمدی نژاد در سال 84 به عنوان رئیس جمهور گفت: من انتخابات سال 84 را یک کودتای مخملی می دانم که کارگردان آن انگلیس بوده است و نتیجه آن را هم می بینیم که در شب ارتحال امام و در یک مناظره تلویزیونی هر کسی که اینقدر هزینه می کرد تا امام و انقلاب را تخریب کند ، به خوبی احمدی نژاد نمی توانست این کار را انجام دهد که این ها نشانه های یک کودتاست زیرا آمریکا و سایر قدرت ها با ما مشکل سرزمینی ندارد بلکه با اندیشه تشیع و امام مخالف هستند به احمدی نژاد به نیابت از همه این قدرت ها این کارها را انجام داده است.
وی تصريح كرد: همان جمله ای که کروبی از قول رئیس موساد نقل کرد مبنی بر اینکه احمدی نژاد با سخنان خود بزرگترین خدمت را به اسرائیل انجام داد، در مورد آمریکا و انگلیس هم صدق می کند که وی به آنها هم خدمت کرده است.
هاشمی با اشاره به موضوع دستگیری و آزادی ملوانان انگلیس در دو سال پیش گفت: ذلیل ترین شاه ایران ناصرالدین شاه بود که در برابر قدرت های بیگانه هر کاری انجام می داد اما ذلتی که احمدی نژاد در قبال مساله ملوانان انگلیسی انجام دادو آنها را بدرقه کرد از آن هم بدتر است و احمدی نژاد روی ناصرالدین شاه را هم سفید کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اتهامات درج شده در روزنامه ایران علیه وی گفت: در این روزنامه نام من و همسرم در مورد پرونده زمین خواری مدرسه روشنگر در داراب آباد با وسعت 50 متر و مدرسه مهدوی با وسعت 2 هکتار ذکر شده است و من اعلام کردم مدرسه مهدوی ارتباطی با من ندارد اما نکته جالب پرونده زمین مدرسه روشنگر است زیرا مدتی پیش به من اطلاع دادند که اسکندری وزیر جهاد کشاورزی همین زمین که در داراب آباد واقع هستند برای همسر و خواهر همسرش خریده است و می خواهد سند آن را به نام همسر من ثبت کند ولی من چنین خبری را باور نکردم ولی درشماره 4227 روزنامه ایران مورخ 16/3/88 در صفحه سوم خبری منتشر شد که 15 هکتار از مدرسه روشنگر به نام همسر من است و من صحت آن خبر را دریافتم و از آقای اسکندری سوال می کنم که چگونه این کار را انجام داده است این کار به معناست که احمدی نژاد و دوستانش به نام دیگران فساد می کنند.
وي افزود: من از روزنامه ایران درخواست کردم که تکذیبیه این مطلب و یا سند سخنان خودشان را منتشر کنند ولی آنها از این کار استنکاف کرده اند .
عضو تشخیص مصحلت نظام با اشاره به ادعای احمدی نژاد مبنی بر اینکه دوبرابر دولت های دیگر بودجه صرف کارهای عمرانی شده است گفت: سال گذشته برای 17 میلیارد دلار با یکی از شرکت های وابسته به سپاه پاسداران قراردادی بسته شد که از تلویزیون هم پخش شد و احمدی نژاد باید پاسخ دهد که چند درصد از این طرح های عمرانی اجرا شده است.
هاشمی تاکید کرد:دولت در قالب طرحهای عمرانی و کمک به کشورهای دیگر پول ها در خارج از کشور پنهان می کند و آنگاه گذشته را تخریب می کند.
وی با اشاره به اتهامات احمدی نژاد به ناطق نوری گفت: اگر رهبری فرد سالمی است پس چرا فردی فاسد را منصوب کرده است؟ حالا چگونه است كه رئيس دفتر بازرسي رهبري مانند بازرسي شاهنشاهي شده است كه آن زمان آن نهاد در دربار پهلوي هم چنين اتهاماتي زده ميشد.
هاشمي ادامه داد: رئيسجمهور بايد از حيثيت شهروندان دفاع كند و گزارش درست از اقدامات دولت بدهد و بگويد من كدام طرح را اجرا كردهام و سند چهار پنج ميليارد دلاري را كه براي كمك به 19 كشور فرستاده و سند نشان دهد كه 400 ميليارد دلار توسط چه كساني برده شده است.
عضو شوراي مركزي كارگزاران سازندگي با اشاره به اين ادعاي احمدينژاد كه ميگويد من حقوق معلمي دريافت ميكنم و جز يك خانواده و اتومبيل چيز ديگري ندارم، اظهار كرد: تصادفاَ در سالي كه گذشت بنده دو پسرم را كه مستطيع شده بودند را به حج فرستادم كه هزينه براي هر نفر كه به صورت آزاد ميرفت، چهار ميليون تومان بود كه از قضا 21 نفر از اعضاي خانواده احمدينژاد هم در آن كاروان حضور داشتند و من از ايشان كه ميگويد معلم هستم سوال ميكنم كه يك معلم 84 ميليون تومان را براي اين تعداد افراد از كجا آورده است؟
هاشمي افزود: از سوي ديگر سازمان حج و زيارت هم اعلام كرده كه كساني كه با حج آزاد با كاروان به صورت آزاد به مكه ميروند بايد از طريق فرودگاه يك كشور ثالث رفتوآمد كنند و در حالي كه خانواده احمدينژاد به صورت مستقيم از طريق فرودگاه مهرآباد به مكه تشرف يافتهاند و مگر اين تبعيض و سوءاستفاده نيست. اتفاقاَ در فرودگاه مهرآباد هم به دليل آنكه تعدادي از مسافرين را ميخواستند براي امكان حضور اين 21 نفر باز كنند تعدادي از اسامي مسافرين هواپيما خط زده ميشود تا اين 21 نفر بتوانند به مكه بروند كه اين اقدام با واكنش ساير مسافرين مواجه شد و اعضاي خانواده احمدينژاد براي آنكه مردم با آنها درگير نشوند از پاويون به هواپيما برده شدند.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به اتهامزنيهاي احمدينژاد گفت: ما در كشور تفكيك قوا داريم و قوه قضائيه مخصوص رسيدگي به امور دزديها است اما احمدينژاد به جاي قوه قضائيه خودش همه مسائل را پيگيري ميكند و به حيثيت مردم توهين ميكند.
هاشمي در ادامه تصريح كرد: سه نفر از اعضاي كابينه احمدينژاد به اندازه دو براي ثروت همه وزراي بعد از انقلاب ثروت دارند كه مردم بايد اينها را بدانند.
وي خاطر نشان كرد: احمدينژاد با اتهامهاي دزدي كه به تمام رئيس و روسا زدند معادلهاي ساخته است كه بر اساس آن همه انقلاب را فاسد ميداند و از تاريخ 30 سال گذشته فقط بنيصدر را نفي نكرده كه او هم مانند خودش ميانديشيد.
رئيس اسبق صدا وسيما تاكيد كرد: همان گونه كه چهار سال پيش گفتم روي چنين افرادي نميتوان حساب كرد الان هم ميگويم كه برنامه چهار ساله احمدينژاد جنگ داخلي و انهدام انقلاب است.
هاشمي تصريح كرد: هدف احمدينژاد انسداد انقلاب و قرار دادن خرافات به جاي عقل است و وي به امام زمان توهين ميكند و بسياري از جوانان اين را مطرح ميكنند كه اگر مديريت امام زماني همين است قطعاَ اوباما بسيار بهتر از احمدينژاد است و ما به سمت وي گرايش پيدا خواهيم كرد
رئيس دفتر سياسي حزب كارگزاران سازندگي گفت: احمدی نژاد سیاست فرار به جلو را انتخابات کرده، به گونهای که کسی از او نتوانست سوال کند که در این چهار سال چکار کرده است، در حالی که در شرایط او باید برنامه خود را برای نامه چهار سال آینده، ارایه میداد.
محمد هاشمی در گفتوگو با پایگاه خبری راهبردی سلام با بيان اينكه در چهار سال گذشته، دولت وی هیچ نقطه مثبتی نداشت و سرشار از فساد است. به طول مثال لیست 19 کشور اعلام شده که به آنها، 9 ميليارد دلار کمک یا وام بدون بهره تعلق گرفته است، در حالی که مشخص نیست این پولها چگونه و از طریق چه کسانی به آن کشورها رسیده است.
وي ادامه داد: به طور مثال به جزیره ای به نام سنت وینست که 117 هزار نفر جمعیت دارد و سیستم بانکی هم ندارد، 7 ميليون دلار کمک صورت گرفته است و معلوم نیست به چه صورتی به آنجا رسیده است. مشخص نیست که توسط چه کسانی با چمدان به آنجا برده شده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به انتخاب احمدی نژاد در سال 84 به عنوان رئیس جمهور گفت: من انتخابات سال 84 را یک کودتای مخملی می دانم که کارگردان آن انگلیس بوده است و نتیجه آن را هم می بینیم که در شب ارتحال امام و در یک مناظره تلویزیونی هر کسی که اینقدر هزینه می کرد تا امام و انقلاب را تخریب کند ، به خوبی احمدی نژاد نمی توانست این کار را انجام دهد که این ها نشانه های یک کودتاست زیرا آمریکا و سایر قدرت ها با ما مشکل سرزمینی ندارد بلکه با اندیشه تشیع و امام مخالف هستند به احمدی نژاد به نیابت از همه این قدرت ها این کارها را انجام داده است.
وی تصريح كرد: همان جمله ای که کروبی از قول رئیس موساد نقل کرد مبنی بر اینکه احمدی نژاد با سخنان خود بزرگترین خدمت را به اسرائیل انجام داد، در مورد آمریکا و انگلیس هم صدق می کند که وی به آنها هم خدمت کرده است.
هاشمی با اشاره به موضوع دستگیری و آزادی ملوانان انگلیس در دو سال پیش گفت: ذلیل ترین شاه ایران ناصرالدین شاه بود که در برابر قدرت های بیگانه هر کاری انجام می داد اما ذلتی که احمدی نژاد در قبال مساله ملوانان انگلیسی انجام دادو آنها را بدرقه کرد از آن هم بدتر است و احمدی نژاد روی ناصرالدین شاه را هم سفید کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اتهامات درج شده در روزنامه ایران علیه وی گفت: در این روزنامه نام من و همسرم در مورد پرونده زمین خواری مدرسه روشنگر در داراب آباد با وسعت 50 متر و مدرسه مهدوی با وسعت 2 هکتار ذکر شده است و من اعلام کردم مدرسه مهدوی ارتباطی با من ندارد اما نکته جالب پرونده زمین مدرسه روشنگر است زیرا مدتی پیش به من اطلاع دادند که اسکندری وزیر جهاد کشاورزی همین زمین که در داراب آباد واقع هستند برای همسر و خواهر همسرش خریده است و می خواهد سند آن را به نام همسر من ثبت کند ولی من چنین خبری را باور نکردم ولی درشماره 4227 روزنامه ایران مورخ 16/3/88 در صفحه سوم خبری منتشر شد که 15 هکتار از مدرسه روشنگر به نام همسر من است و من صحت آن خبر را دریافتم و از آقای اسکندری سوال می کنم که چگونه این کار را انجام داده است این کار به معناست که احمدی نژاد و دوستانش به نام دیگران فساد می کنند.
وي افزود: من از روزنامه ایران درخواست کردم که تکذیبیه این مطلب و یا سند سخنان خودشان را منتشر کنند ولی آنها از این کار استنکاف کرده اند .
عضو تشخیص مصحلت نظام با اشاره به ادعای احمدی نژاد مبنی بر اینکه دوبرابر دولت های دیگر بودجه صرف کارهای عمرانی شده است گفت: سال گذشته برای 17 میلیارد دلار با یکی از شرکت های وابسته به سپاه پاسداران قراردادی بسته شد که از تلویزیون هم پخش شد و احمدی نژاد باید پاسخ دهد که چند درصد از این طرح های عمرانی اجرا شده است.
هاشمی تاکید کرد:دولت در قالب طرحهای عمرانی و کمک به کشورهای دیگر پول ها در خارج از کشور پنهان می کند و آنگاه گذشته را تخریب می کند.
وی با اشاره به اتهامات احمدی نژاد به ناطق نوری گفت: اگر رهبری فرد سالمی است پس چرا فردی فاسد را منصوب کرده است؟ حالا چگونه است كه رئيس دفتر بازرسي رهبري مانند بازرسي شاهنشاهي شده است كه آن زمان آن نهاد در دربار پهلوي هم چنين اتهاماتي زده ميشد.
هاشمي ادامه داد: رئيسجمهور بايد از حيثيت شهروندان دفاع كند و گزارش درست از اقدامات دولت بدهد و بگويد من كدام طرح را اجرا كردهام و سند چهار پنج ميليارد دلاري را كه براي كمك به 19 كشور فرستاده و سند نشان دهد كه 400 ميليارد دلار توسط چه كساني برده شده است.
عضو شوراي مركزي كارگزاران سازندگي با اشاره به اين ادعاي احمدينژاد كه ميگويد من حقوق معلمي دريافت ميكنم و جز يك خانواده و اتومبيل چيز ديگري ندارم، اظهار كرد: تصادفاَ در سالي كه گذشت بنده دو پسرم را كه مستطيع شده بودند را به حج فرستادم كه هزينه براي هر نفر كه به صورت آزاد ميرفت، چهار ميليون تومان بود كه از قضا 21 نفر از اعضاي خانواده احمدينژاد هم در آن كاروان حضور داشتند و من از ايشان كه ميگويد معلم هستم سوال ميكنم كه يك معلم 84 ميليون تومان را براي اين تعداد افراد از كجا آورده است؟
هاشمي افزود: از سوي ديگر سازمان حج و زيارت هم اعلام كرده كه كساني كه با حج آزاد با كاروان به صورت آزاد به مكه ميروند بايد از طريق فرودگاه يك كشور ثالث رفتوآمد كنند و در حالي كه خانواده احمدينژاد به صورت مستقيم از طريق فرودگاه مهرآباد به مكه تشرف يافتهاند و مگر اين تبعيض و سوءاستفاده نيست. اتفاقاَ در فرودگاه مهرآباد هم به دليل آنكه تعدادي از مسافرين را ميخواستند براي امكان حضور اين 21 نفر باز كنند تعدادي از اسامي مسافرين هواپيما خط زده ميشود تا اين 21 نفر بتوانند به مكه بروند كه اين اقدام با واكنش ساير مسافرين مواجه شد و اعضاي خانواده احمدينژاد براي آنكه مردم با آنها درگير نشوند از پاويون به هواپيما برده شدند.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به اتهامزنيهاي احمدينژاد گفت: ما در كشور تفكيك قوا داريم و قوه قضائيه مخصوص رسيدگي به امور دزديها است اما احمدينژاد به جاي قوه قضائيه خودش همه مسائل را پيگيري ميكند و به حيثيت مردم توهين ميكند.
هاشمي در ادامه تصريح كرد: سه نفر از اعضاي كابينه احمدينژاد به اندازه دو براي ثروت همه وزراي بعد از انقلاب ثروت دارند كه مردم بايد اينها را بدانند.
وي خاطر نشان كرد: احمدينژاد با اتهامهاي دزدي كه به تمام رئيس و روسا زدند معادلهاي ساخته است كه بر اساس آن همه انقلاب را فاسد ميداند و از تاريخ 30 سال گذشته فقط بنيصدر را نفي نكرده كه او هم مانند خودش ميانديشيد.
رئيس اسبق صدا وسيما تاكيد كرد: همان گونه كه چهار سال پيش گفتم روي چنين افرادي نميتوان حساب كرد الان هم ميگويم كه برنامه چهار ساله احمدينژاد جنگ داخلي و انهدام انقلاب است.
هاشمي تصريح كرد: هدف احمدينژاد انسداد انقلاب و قرار دادن خرافات به جاي عقل است و وي به امام زمان توهين ميكند و بسياري از جوانان اين را مطرح ميكنند كه اگر مديريت امام زماني همين است قطعاَ اوباما بسيار بهتر از احمدينژاد است و ما به سمت وي گرايش پيدا خواهيم كرد
افشاگری میرحسین درباره حکومت خویشاوندسالاری دولت نهم
میرحسین موسوی خطاب به دولت نهم گفت: شما میگویید به مردم خدمت میکنید اما وزارت صنایع شما، وزارت پسرخالههاست. شما دم از عدالت و شایستهسالاری میزنید اما حکومت خویشاوندسالاری در کشور ایجاد کردهاید.
میرحسین موسوی خطاب به دولت نهم گفت: شما میگویید به مردم خدمت میکنید اما وزارت صنایع شما، وزارت پسرخالههاست.
وی در جمع چندین هزار نفری مردم جنوب شهر تهران در مجموعه فرهنگی ورزشی بدر در منطقه یافتآباد تهران افزود: شما دم از عدالت و شایستهسالاری میزنید اما حکومت خویشاوندسالاری در کشور ایجاد کردهاید.
او عصر دوشنبه گفت: خوب است روزی فهرست بستگان این دولت که بر سر کار هستند، چاپ و منتشر شود تا معلوم گردد این شبکه خویشاوندی تا چه اندازه در کشور گسترده است.
میرحسین با بیان اینکه ما دوست نداریم دولت در امور خصوصی مردم تجسس کند، افزود: ما از دولت انتظار داریم که اشتغال ایجاد کند، تورم را از بین ببرد و در خدمت محرومان و مستضعفان باشد، نه با وزیرهای چندصد میلیاردی در خدمت میلیاردرها باشد.
موسوی همچنین خطاب به دولت نهم، با بیان اینکه به جای آنکه دنبال ایجاد اشتغال و ریشهکن کردن اعتیاد باشید، به دنبال پروندهسازی علیه مردم هستید، گفت: نزدیک به 300 میلیارد دلار درآمد کشور در این چهار سال بوده و این یک درآمد افسانهای است که حتی تصور آن را نمیکردیم. حال ما از شما سوال میکنیم که چرا وضع کشور از نظر اشتغال و توسعه و پیشرفت چنین است؟ با چنین درآمدی ما باید پیشرفته میشدیم ولی در حالی که در همسایگی ما رشد اقتصادی 10 درصدی وجود دارد، معلوم نیست که ما این پولها را کجا خرج کردهایم.
وی در بخشی دیگر از سخنانش با اشاره به تشکیل زنجیره سبز از شمال تا جنوب تهران، خطاب به مردم حاضر گفت: موج سبزی که در اینجاست تا تجریش پیوند خورده و ادامه دارد. این پرچم اهل بیت(ع)، پرچم ایمان و پرچم ضددروغ است.
جمعیت چندین هزار نفری حاضر در ورزشگاه با شنیدن این سخنان، یکصدا میرحسین موسوی را تشویق کردند و خواستار پایان یافتن دروغگویی به ملت شدند.
میرحسین در ادامه اظهار کرد: کسانی که آمارسازی و پروندهسازی میکنند، میخواهند بدین وسیله مردم را گول بزنند اما مردم ایستادهاند تا دروغ را از کشور دور کنند. ما همه دور هم جمع شدهایم که صداقت، صافی و پاکی را به کشور عزیزمان ایران برگردانیم.
موسوی در بخشی از سخنانش اظهار کرد: بخشنامه میکنند، اتوبوس و مینیبوس جمع میکنند و جمعیتهای کثیر در برنامههای خود گرد میآورند. ولی من به آنها میگویم این جمعیتی که با تهدید، اجبار و با آوردن اتوبوسها جمع میشوند برای شما ارزشی ندارد. ارزش، مربوط به این پرچمهای سبز است که الان از شمالیترین تا جنوبیترین نقطهی تهران به طور داوطلبانه کشیده شده است.
در این لحظه جمعیت حاضر به تشویق مهندس موسوی پرداختند.
موسوی با بیان اینکه اگر رییسجمهور شوم تمام این اطلاعات را در اختیار مردم قرار خواهم داد، گفت: این حق مردم است که بدانند یک میلیارد دلاری که به خزانهی کشور ریخته نشده، کجا هزینه شده است. این حق مردم است که بدانند چه کسانی از بالا و پایین رفتن تعرفهها در کشور استفاده کردهاند و بار خود را بستهاند. شما باید به مردم بگویید که چرا این همه شکست به طور بیرویه به قیمت نابودی صنعت شکر در کشور وارد شده است.
آخرین نخستوزیر ایران در ادامه سخنان خود به زبان ترکی، وجود تورم، عدم اشتغال و اعتیاد را از جمله مشکلات اساسی کشور خواند و بیان کرد: تورم یعنی کوچک شدن سفره مردم، پایین آمدن سطح آموزش و عدم امنیت و بهداشت مناسب برای مردم.
موسوی خطاب به دولت گفت: با این امکانات و درآمد فراوان میتوانستید مشکلات کشور را حل کرده و اشتغال ایجاد کنید اما به جای پرداختن به این مسایل، مشغول پروندهسازی، دروغ و روی کار آوردن خویشاوندان خود شدید.
میرحسین در ادامه از وضعیت نابسامان کشور در زمینه فساد اداری و دولتی انتقاد کرد و افزود: چهار سال است که دم از مبارزه با فساد میزنند؛ در حالی که رده کشور ما در میان کشورهای جهان در زمینه فساد دولتی و اداری، 50 رتبه پایین آمده است و این یعنی ما به سمت فساد رفتهایم؛ آنوقت این آقایان شعار مبارزه با فساد را میدهند.
وی در ادامه خطاب به دولت نهم گفت: شما با عنوان عدالتمحوری آمدید اما آیا این است عدالت؟ آیا توانستید عدالت را برقرار کنید؟ به جای پرداختن به این مسایل، دستشان را به سمت دهه اول انقلاب و دورهی امام (ره) و رزمندگان دراز کردهاند و میگویند آن زمان خبری نبوده است و مردم در رفاه نبودهاند.
میرحسین بیان کرد: ما از هر دولتی انتظار راستگویی و صداقت داریم، نه اینکه کارهای دیگران را به اسم خود عنوان کند. آیا این عدالت است؟ هرکس هم یک کلمه حرف بزند برای او یک پرونده میسازند، روزنامهاش را تعطیل میکنند و با هزار انگ سعی میکنند او را از صحنه به در کنند. در حالی که پلاکاردها و تبلیغات گسترده آنها با استفاده از امکانات دولتی، سراسر کشور را پر کرده است، دیگران را متهم میکنند که هزینه تبلیغات خود را از کجا آوردهاید؟
وی همچنین با انتقاد از تعطیل شدن 1500 کارخانه در سطح کشور، اظهار کرد: مردم ما عدالت، حل مشکلات و جمع کردن تعطیلیهای گسترده را میخواهند. اقتدار یک ملت در تولید، پیشرفت و کارخانههای آن کشور است اما این دولت متاسفانه با واردات سیلآسای کالاهای مختلف به کشور میخواهد کشور را اداره کند.
میرحسین در ادامه با بیان اینکه برنامه ما برگرداندن عظمت ایران و ایرانیان است، خطاب به دولت نهم گفت: شما به ملت ما توهین کردهاید و ما میخواهیم عزت به ملت برگردد. ما میخواهیم با کمک همهی مردم، اشتغال ایجاد کنیم و اعتیاد را از ریشه بکنیم.
آخرین نخستوزیر ایران با تاکید بر اینکه ملت ما امروز در صحنه حاضر است تا کشور را مانند دوران دفاع مقدس با برنامه پیش ببرد، بیان کرد: هرگاه بحث از ذائقه خوب مردم از دوران دفاع مقدس میشود، این را در کمال صداقت گفتهام که سهم اصلی در آن دوران، سهم مردم، خانواده شهدا و رزمندگان بوده و دولت تنها یک خدمتگزار کوچک مردم بوده است.
موسوی گفت: سال 65 و 66 درآمد کشور 7/5 میلیارد دلار در هر سال بود که 3 میلیارد و 400 میلیون دلار آن برای دفاع مقدس و جبههها و 2 میلیارد دلار آن برای تامین کالاهای اساسی هزینه میشد و کشور به برکت حضور مردم و یکی بودن دولت و مردم، با یک میلیارد دلار اداره میشده است. آنوقت این حضرات حتی به آن دوره هم رحم نمیکنند و آن یک میلیارد دلار را طوری محاسبه میکنند که بگویند از درآمد امروز بیشتر بوده است و این مثل بقیه دروغهایی است که به مردم میگویند.
وی در ادامه افزود: میگویند چرا به ما میگویید دیکتاتور؛ ما از آنها سوال میکنیم که چرا شما از قانون فرار میکنید و مصوبات مجلس را اجرا نمیکنید؟
جمع کثیر حاضر در ورزشگاه در این لحظه یکصدا در حمایت از میرحسین شعار سر دادند.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ادامه سخنان خود به اهمیت شوراهای تصمیمگیری در کشور اشاره کرد و ادامه داد: یک خاصیت مهم شوراها این است که مراقبند افراد، تک نفری تصمیم نگیرند. یکی از این شوراها، شورای پول و اعتبار است که مراقب نقدینگی، ارزش پول ملی و مراقب سفرههای مردم است ولی این دولت این شوراها را منحل کرده است برای اینکه اختیارات بیتالمال را در دست خود بگیرد.
مردم در این لحظه یکصدا فریاد زدند «سید دوستت داریم».
موسوی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه امروز همه مردم ما آگاه شدهاند و همه در این موج سبز حضور دارند، دولت نهم را خطاب قرار داد و گفت: این موج سبز علیه دروغ، قانونگریزی و سیاستهای کشور بر باد ده شماست و انشاءالله پیروز خواهد شد.
آخرین نخستوزیر ایران در پایان سخنان خود ضمن تشکر از مردم مناطق جنوبی تهران گفت: زنده باد ایران، زنده باد همه استانها و اقوام ایران، زنده باد وحدت ملی ما و زنده باد صداقت، درستی و پاکی.
میرحسین موسوی خطاب به دولت نهم گفت: شما میگویید به مردم خدمت میکنید اما وزارت صنایع شما، وزارت پسرخالههاست.
وی در جمع چندین هزار نفری مردم جنوب شهر تهران در مجموعه فرهنگی ورزشی بدر در منطقه یافتآباد تهران افزود: شما دم از عدالت و شایستهسالاری میزنید اما حکومت خویشاوندسالاری در کشور ایجاد کردهاید.
او عصر دوشنبه گفت: خوب است روزی فهرست بستگان این دولت که بر سر کار هستند، چاپ و منتشر شود تا معلوم گردد این شبکه خویشاوندی تا چه اندازه در کشور گسترده است.
میرحسین با بیان اینکه ما دوست نداریم دولت در امور خصوصی مردم تجسس کند، افزود: ما از دولت انتظار داریم که اشتغال ایجاد کند، تورم را از بین ببرد و در خدمت محرومان و مستضعفان باشد، نه با وزیرهای چندصد میلیاردی در خدمت میلیاردرها باشد.
موسوی همچنین خطاب به دولت نهم، با بیان اینکه به جای آنکه دنبال ایجاد اشتغال و ریشهکن کردن اعتیاد باشید، به دنبال پروندهسازی علیه مردم هستید، گفت: نزدیک به 300 میلیارد دلار درآمد کشور در این چهار سال بوده و این یک درآمد افسانهای است که حتی تصور آن را نمیکردیم. حال ما از شما سوال میکنیم که چرا وضع کشور از نظر اشتغال و توسعه و پیشرفت چنین است؟ با چنین درآمدی ما باید پیشرفته میشدیم ولی در حالی که در همسایگی ما رشد اقتصادی 10 درصدی وجود دارد، معلوم نیست که ما این پولها را کجا خرج کردهایم.
وی در بخشی دیگر از سخنانش با اشاره به تشکیل زنجیره سبز از شمال تا جنوب تهران، خطاب به مردم حاضر گفت: موج سبزی که در اینجاست تا تجریش پیوند خورده و ادامه دارد. این پرچم اهل بیت(ع)، پرچم ایمان و پرچم ضددروغ است.
جمعیت چندین هزار نفری حاضر در ورزشگاه با شنیدن این سخنان، یکصدا میرحسین موسوی را تشویق کردند و خواستار پایان یافتن دروغگویی به ملت شدند.
میرحسین در ادامه اظهار کرد: کسانی که آمارسازی و پروندهسازی میکنند، میخواهند بدین وسیله مردم را گول بزنند اما مردم ایستادهاند تا دروغ را از کشور دور کنند. ما همه دور هم جمع شدهایم که صداقت، صافی و پاکی را به کشور عزیزمان ایران برگردانیم.
موسوی در بخشی از سخنانش اظهار کرد: بخشنامه میکنند، اتوبوس و مینیبوس جمع میکنند و جمعیتهای کثیر در برنامههای خود گرد میآورند. ولی من به آنها میگویم این جمعیتی که با تهدید، اجبار و با آوردن اتوبوسها جمع میشوند برای شما ارزشی ندارد. ارزش، مربوط به این پرچمهای سبز است که الان از شمالیترین تا جنوبیترین نقطهی تهران به طور داوطلبانه کشیده شده است.
در این لحظه جمعیت حاضر به تشویق مهندس موسوی پرداختند.
موسوی با بیان اینکه اگر رییسجمهور شوم تمام این اطلاعات را در اختیار مردم قرار خواهم داد، گفت: این حق مردم است که بدانند یک میلیارد دلاری که به خزانهی کشور ریخته نشده، کجا هزینه شده است. این حق مردم است که بدانند چه کسانی از بالا و پایین رفتن تعرفهها در کشور استفاده کردهاند و بار خود را بستهاند. شما باید به مردم بگویید که چرا این همه شکست به طور بیرویه به قیمت نابودی صنعت شکر در کشور وارد شده است.
آخرین نخستوزیر ایران در ادامه سخنان خود به زبان ترکی، وجود تورم، عدم اشتغال و اعتیاد را از جمله مشکلات اساسی کشور خواند و بیان کرد: تورم یعنی کوچک شدن سفره مردم، پایین آمدن سطح آموزش و عدم امنیت و بهداشت مناسب برای مردم.
موسوی خطاب به دولت گفت: با این امکانات و درآمد فراوان میتوانستید مشکلات کشور را حل کرده و اشتغال ایجاد کنید اما به جای پرداختن به این مسایل، مشغول پروندهسازی، دروغ و روی کار آوردن خویشاوندان خود شدید.
میرحسین در ادامه از وضعیت نابسامان کشور در زمینه فساد اداری و دولتی انتقاد کرد و افزود: چهار سال است که دم از مبارزه با فساد میزنند؛ در حالی که رده کشور ما در میان کشورهای جهان در زمینه فساد دولتی و اداری، 50 رتبه پایین آمده است و این یعنی ما به سمت فساد رفتهایم؛ آنوقت این آقایان شعار مبارزه با فساد را میدهند.
وی در ادامه خطاب به دولت نهم گفت: شما با عنوان عدالتمحوری آمدید اما آیا این است عدالت؟ آیا توانستید عدالت را برقرار کنید؟ به جای پرداختن به این مسایل، دستشان را به سمت دهه اول انقلاب و دورهی امام (ره) و رزمندگان دراز کردهاند و میگویند آن زمان خبری نبوده است و مردم در رفاه نبودهاند.
میرحسین بیان کرد: ما از هر دولتی انتظار راستگویی و صداقت داریم، نه اینکه کارهای دیگران را به اسم خود عنوان کند. آیا این عدالت است؟ هرکس هم یک کلمه حرف بزند برای او یک پرونده میسازند، روزنامهاش را تعطیل میکنند و با هزار انگ سعی میکنند او را از صحنه به در کنند. در حالی که پلاکاردها و تبلیغات گسترده آنها با استفاده از امکانات دولتی، سراسر کشور را پر کرده است، دیگران را متهم میکنند که هزینه تبلیغات خود را از کجا آوردهاید؟
وی همچنین با انتقاد از تعطیل شدن 1500 کارخانه در سطح کشور، اظهار کرد: مردم ما عدالت، حل مشکلات و جمع کردن تعطیلیهای گسترده را میخواهند. اقتدار یک ملت در تولید، پیشرفت و کارخانههای آن کشور است اما این دولت متاسفانه با واردات سیلآسای کالاهای مختلف به کشور میخواهد کشور را اداره کند.
میرحسین در ادامه با بیان اینکه برنامه ما برگرداندن عظمت ایران و ایرانیان است، خطاب به دولت نهم گفت: شما به ملت ما توهین کردهاید و ما میخواهیم عزت به ملت برگردد. ما میخواهیم با کمک همهی مردم، اشتغال ایجاد کنیم و اعتیاد را از ریشه بکنیم.
آخرین نخستوزیر ایران با تاکید بر اینکه ملت ما امروز در صحنه حاضر است تا کشور را مانند دوران دفاع مقدس با برنامه پیش ببرد، بیان کرد: هرگاه بحث از ذائقه خوب مردم از دوران دفاع مقدس میشود، این را در کمال صداقت گفتهام که سهم اصلی در آن دوران، سهم مردم، خانواده شهدا و رزمندگان بوده و دولت تنها یک خدمتگزار کوچک مردم بوده است.
موسوی گفت: سال 65 و 66 درآمد کشور 7/5 میلیارد دلار در هر سال بود که 3 میلیارد و 400 میلیون دلار آن برای دفاع مقدس و جبههها و 2 میلیارد دلار آن برای تامین کالاهای اساسی هزینه میشد و کشور به برکت حضور مردم و یکی بودن دولت و مردم، با یک میلیارد دلار اداره میشده است. آنوقت این حضرات حتی به آن دوره هم رحم نمیکنند و آن یک میلیارد دلار را طوری محاسبه میکنند که بگویند از درآمد امروز بیشتر بوده است و این مثل بقیه دروغهایی است که به مردم میگویند.
وی در ادامه افزود: میگویند چرا به ما میگویید دیکتاتور؛ ما از آنها سوال میکنیم که چرا شما از قانون فرار میکنید و مصوبات مجلس را اجرا نمیکنید؟
جمع کثیر حاضر در ورزشگاه در این لحظه یکصدا در حمایت از میرحسین شعار سر دادند.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ادامه سخنان خود به اهمیت شوراهای تصمیمگیری در کشور اشاره کرد و ادامه داد: یک خاصیت مهم شوراها این است که مراقبند افراد، تک نفری تصمیم نگیرند. یکی از این شوراها، شورای پول و اعتبار است که مراقب نقدینگی، ارزش پول ملی و مراقب سفرههای مردم است ولی این دولت این شوراها را منحل کرده است برای اینکه اختیارات بیتالمال را در دست خود بگیرد.
مردم در این لحظه یکصدا فریاد زدند «سید دوستت داریم».
موسوی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه امروز همه مردم ما آگاه شدهاند و همه در این موج سبز حضور دارند، دولت نهم را خطاب قرار داد و گفت: این موج سبز علیه دروغ، قانونگریزی و سیاستهای کشور بر باد ده شماست و انشاءالله پیروز خواهد شد.
آخرین نخستوزیر ایران در پایان سخنان خود ضمن تشکر از مردم مناطق جنوبی تهران گفت: زنده باد ایران، زنده باد همه استانها و اقوام ایران، زنده باد وحدت ملی ما و زنده باد صداقت، درستی و پاکی.
فروپاشي ستاد احمدي نژاد/مسئولین ستادهای احمدی نژاد به حامیان میرحسین پیوستند
ایثارگران - مسئولین ستادهای استانی احمدی نژاد(ستاد رضوان) و فعالان ستادی ایشان دو شنبه (18/3/88) درحمایت از مهندس موسوی به ستاد مرکزی میرحسین پیوستند.
به گزارش قلم نیوز، :مسئولین ستاد احمدی نژاد (ستاد رضوان) و فعالان ستادی ایشان دو شنبه(18/3/88) با صدور بیانیه و در حمایت از مهندس موسوی وارد ستاد مرکزی مهندس موسوی شدند و از طرف محمد عزلتی مقدم ،مسئول کمیته ایثارگران ستاد مهندس موسوی با خوش آمدگویی و صلوات و اهداء شال سبز، (گیره کت) نشان موسوی ،مورد استقبال قرار گرفتند.
متن بیانیه به این شرح است:
زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن ارج نیابد مگر فرد بیعرضه و بیحاصل و خوش طبع و زیرک دانسته نشود مگر فاجر، مورد اعتماد قرار نگیرد مگر خائن و به خیانت نسبت داده نشود مگر فرد درستکار و امین در چنین روزگاری بیتالمال را بهره شخصی خود گیرند و از قرآن جز نشان نماند و از اسلام جز نام.(امیرالمومنین)
آقای احمدینژاد؛ تاکنون خدمت به شما بر ما فرض بود زیرا گمان میبردیم شما سرباز نظام هستید و حمایت شما از جعل مدرک کردان، بیتفاوتی شما نسبت به تغییر واژه ی خلیجفارس به واژه مجعول خلیجالعربی، بذل و بخشش شما در حق السهم ایران در دریای خزر و ... را به پای معصوم نبودن مومن میگذاشتیم.
لیکن در مناظره 13 خرداد هنگامی که شما برای منافع خود تمام ارکان نظام را زیر سوال بردید بسیار بر ما گران آمد.
شما براساس سوگندنامه ریاست جمهوری میباید پاسدار ارزشهای نظام و انقلاب باشید لیکن متاسفانه شما تمام شخصیتهای نظام را که مورد عنایت حضرت امام(ره) و حمایت مقام معظم رهبری بودند مورد توهین قرار دادید.
به گونهای که انگار در کشور امامی نبوده و جنگی به وقوع نپیوسته است و کشور مورد تهدید ابر قدرتها قرار نگرفته.
آقای احمدینژاد؛ رویکرد تبلیغاتی شما به گونهای است که حاضر هستید تمام شخصیتهای نظام و انقلاب را قربانی طمع خود کرده و نامهای مقدسی چون اسلام و امام (ره) را پلکان ترقی خود سازید.
لیکن آقای میرحسین موسوی با سکوت در مقابل هتاکی شما عین گفتار حضرت رسول (ص)را تحقق بخشید (کسی که زبانش را نگه دارد گویا به همه قرآن عمل کرده است).
ما اعضای ستاد رضوان معتقدیم بعد از نظر حضرت ولی عصر(عج)،صحنه گردان رهبری است لذا به عنوان کسانی که در اردوگاه احمدینژاد جایگاهی داشته، به تمامی وعدههای وی پشت کرده و در حمایت ازمهندس سید میرحسین موسوی وحضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی و جمعی از امت حزب الله و بسیجیان مردمی به مهندس موسوی می پیوندیم، و این بار نه شعارگونه که از اعماق قلب خود فریاد میزنیم "نصرمن الله وفتح قریب".
به گزارش قلم نیوز، :مسئولین ستاد احمدی نژاد (ستاد رضوان) و فعالان ستادی ایشان دو شنبه(18/3/88) با صدور بیانیه و در حمایت از مهندس موسوی وارد ستاد مرکزی مهندس موسوی شدند و از طرف محمد عزلتی مقدم ،مسئول کمیته ایثارگران ستاد مهندس موسوی با خوش آمدگویی و صلوات و اهداء شال سبز، (گیره کت) نشان موسوی ،مورد استقبال قرار گرفتند.
متن بیانیه به این شرح است:
زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن ارج نیابد مگر فرد بیعرضه و بیحاصل و خوش طبع و زیرک دانسته نشود مگر فاجر، مورد اعتماد قرار نگیرد مگر خائن و به خیانت نسبت داده نشود مگر فرد درستکار و امین در چنین روزگاری بیتالمال را بهره شخصی خود گیرند و از قرآن جز نشان نماند و از اسلام جز نام.(امیرالمومنین)
آقای احمدینژاد؛ تاکنون خدمت به شما بر ما فرض بود زیرا گمان میبردیم شما سرباز نظام هستید و حمایت شما از جعل مدرک کردان، بیتفاوتی شما نسبت به تغییر واژه ی خلیجفارس به واژه مجعول خلیجالعربی، بذل و بخشش شما در حق السهم ایران در دریای خزر و ... را به پای معصوم نبودن مومن میگذاشتیم.
لیکن در مناظره 13 خرداد هنگامی که شما برای منافع خود تمام ارکان نظام را زیر سوال بردید بسیار بر ما گران آمد.
شما براساس سوگندنامه ریاست جمهوری میباید پاسدار ارزشهای نظام و انقلاب باشید لیکن متاسفانه شما تمام شخصیتهای نظام را که مورد عنایت حضرت امام(ره) و حمایت مقام معظم رهبری بودند مورد توهین قرار دادید.
به گونهای که انگار در کشور امامی نبوده و جنگی به وقوع نپیوسته است و کشور مورد تهدید ابر قدرتها قرار نگرفته.
آقای احمدینژاد؛ رویکرد تبلیغاتی شما به گونهای است که حاضر هستید تمام شخصیتهای نظام و انقلاب را قربانی طمع خود کرده و نامهای مقدسی چون اسلام و امام (ره) را پلکان ترقی خود سازید.
لیکن آقای میرحسین موسوی با سکوت در مقابل هتاکی شما عین گفتار حضرت رسول (ص)را تحقق بخشید (کسی که زبانش را نگه دارد گویا به همه قرآن عمل کرده است).
ما اعضای ستاد رضوان معتقدیم بعد از نظر حضرت ولی عصر(عج)،صحنه گردان رهبری است لذا به عنوان کسانی که در اردوگاه احمدینژاد جایگاهی داشته، به تمامی وعدههای وی پشت کرده و در حمایت ازمهندس سید میرحسین موسوی وحضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی و جمعی از امت حزب الله و بسیجیان مردمی به مهندس موسوی می پیوندیم، و این بار نه شعارگونه که از اعماق قلب خود فریاد میزنیم "نصرمن الله وفتح قریب".
۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه
دیوان محاسبات احمدی نژاد را به مناظره دعوت کرد

دیوان محاسبات کل کشور یک روز پس از گفت و گوی تلویزیونی محمود احمدی نژاد با شبکه یک خواستار دفاع تلویزیونی از گزارش خود درباره عدم واریز یک میلیارد دلار از درآمدهای نفتی در خزانه کل کشور شد.
این اعتراض پس از آن صورت گرفت که محمود احمدی نژاد سه شنبه شب در گفت و گوی تلوزیونی اش گفت گزارش دیوان محاسبات بر اساس بی دقتی و اشتباه تنظیم شده است. احمدی نژاد در این رابطه گفته بود: من فكر میكنم در گزارش دیوان محاسبات یك اشتباه و بیدقتی صورت گرفته است. این دولت، دولت پاكی است و ما مراقبت میكنیم كه حتی یك دلار نیز جابجا و یا گم نشود و من به مردم میگویم سیستم حساب و كتاب بانك مركزی و خزانه وزارت اقتصاد بسیار دقیق و محكم است و از سوی سه قوه نظارت میشود و در این ارتباط از دوستان دیوان محاسبات و مجلس جای گله است و همچنین دوستان دیگری كه بدون توجه به موضوع سر و صدا ایجاد كردند.
دیوان محاسبات در گزارش اخیر خود در مورد تعیین تکلیف حساب های بودجه سال 85 اعلام کرده مبلغی که باید وارد خزانه می شد حدود یک میلیارد و 58 میلیون دلار کسری دارد.
این مساله اعتراضات گسترده ای را به دنبال داشت.
اما غلامحسین الهام این گزارش را نادرست خواند. محمود احمدی نژاد نیز با نادرست خواندن این گزارش مدعی عدم جابجایی حتی یک دلار شد.
از این رو دیوان محاسبت روز چهارشنبه 30 بهمن 87 با ارسال نامه ای به این مساله اعتراض کرده و خواستار دفاع از خود شد.
دیوان محاسبات در نامه خود خطاب به مدیر شبکه یکم سیما آورده است:در پی مصاحبه شامگاه سه شنبه ریاست محترم جمهوری جناب آقای دكتر احمدی نژاد در شبكه یك سیمای جمهوری اسلامی پیرامون فعالیتهای قوه مجریه كه اشاراتی نیز در ارتباط با عدم واریز یك میلیارد و 58 میلیون دلار به حساب ذخیره ارزی یا خزانه داری كل كشور و تهیه گزارشات رسیدگی و تفریغ بودجه توسط دیوان محاسبات كشور داشتند، این سخنان باعث ایجاد شبهه در نحوه انجام وظایف قانونی دیوان و كاركنان خدوم این نهاد كه جایگاه قانون اساسی دارد، شده است.
از این رو در این نامه خواستار می شود: لطفا دستور فرمائید مقدمات حضور مسئولان دیوان برای شركت در برنامه مشابه تلویزیونی را فراهم آورند، تا افكار عمومی در جریان فرایند واقعی رسیدگیها كه مبتنی بر دقت، صحت و مبنای قانونی، مطابق اصل 55 قانون اساسی و قوانین موضوعه دارد، قرار گیرند. امید آن داریم این برنامه تلویزیونی بتواند در سایه طرح دیدگاههای كارشناسی و ارائه اطلاعات و اسناد شفاف، سرنوشت یك میلیارد و 58 میلیون دلار و بیش از چهار هزار مورد انحراف (در حوزه اعتبارات، دریافتها، تبصرهها) از احكام قانون بودجه 85 كه درنتیجه تهیه گزارش تفریغ سال مذكور شناسایی شده است، برای افكار عمومی روشن سازد.
در این نامه دیوان ضمن اینکه خواستار دفاع از عملکرد خود شده است،مدعی تخلفی چهار هزار موردی از سوی دولت می شود این در حالی است که پیش از این نیز اعلام کرده بود دولت بیش از دو هزار تخلف دارد.
از این گذشته احمدی نژاد در گفت و گوی تلوزیونی خود ضمن دفاع از عملکرد دولت گفته بود:كار دیوان، كار شكلی است. اما كار دولت یك كار مستمر است و پایانی ندارد. دولت مثلا در جایی در حال كار عمرانی است و هنوز اسناد هزینههای آن نیامده است، باید منتظر ماند كه اسناد هزینهها بیاید و كار تكمیل شود و در واقع گزارش بر اساس اسناد تكمیل شده ارائه شود.
وی در این گفت و گو افزوده بود:برخی كسانی كه مطالب نادرست مطرح میكنند نمیدانند خزانه چیست؟ بانك مركزی چیست؟ من خواهش میكنم برخی در این زمینه جوری اظهار نظر نكنند كه چهره كشور مخدوش شود.
این اختلاف حساب در حالی صورت می گیرد که دیوان محاسبات هنوز گزارش سال 86 و 87 را ارائه نداده است.
اما علی لاریجانی رئیس مجلس ایران روز سه شنبه سی ام بهمن در صحن علنی مجلس گفت که به جز گزارش دیوان محاسبات تفریغ بودجه ۱۳۸۵ ،گزارش دیوان از تفریغ بودجه سال جاری نشان دهنده انحراف و اشکالاتی در اجرای بودجه است. گزارش اخیر سازمان محاسبات نشان می دهد که مازاد درآمد نفت در سال ۱۳۸۵ خورشیدی حدود ۲۵ میلیارد و ۷۶۳ میلیون دلار بود اما یک میلیارد و 58 میلیون دلار آن به خزانه واریز نشده است.
مطابق قانون اساسی ایران، این دیوان وظیفه دارد هر ساله گزارش عملکرد بودجه سالانه را شامل دریافت ها و پرداخت های خزانه و نحوه هزینه آن تهیه کند و به اطلاع مردم برساند و در عین حال مواظب باشد که هیچ هزینه ای از اعتبارات مصوب تجاوز نکند و هر وجهی در محل خود مصرف شود.
۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه
احمدینژاد و تكرار بازی سال ١٣٨٤
- پس از مناظره میان احمدینژاد و میرحسین موسوی دیگر كاملا آشكار شده است كه سیاست ستاد انتخاباتی احمدینژاد، پس از آگاهی از میزان مقبولیت عام میرحسین موسوی و افزایش امكان تعیین تكلیف انتخابات ریاستجمهوری در اولین مرحله آن هم به سود میرحسین موسوی، به سمت دوقطبی كردن فضای مبارزات انتخاباتی پیش میرود البته اگر قطب دیگر این فضا، نه میرحسین یا كروبی یا رضایی بلكه هاشمیرفسنجانی باشد.
این سیاست از چندی پیش به صورت جسته و گریخته مطرح میشد. مثلا چندی پیش محمدعلی رامین، مشاور احمدینژاد و رئیس بنیاد جهانی بررسی هولوكاست گفته بود كه «مدیریت صحنه انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری در واقع رقابت احمدینژاد با هاشمیرفسنجانی است... هاشمیرفسنجانی تصمیمگیری میكند كه رضایی، موسوی و كروبی به عنوان سه كاندیدای رقیب احمدینژاد چگونه رفتار و اقدام كنند... در جبهه اصولگرایان هاشمی عناصر مختلفی را برای مقابله با احمدینژاد در نظر گرفته بود و تلاشهای زیادی را انجام داد، ولی هوشیاری اصولگرایان باعث ناكامی او شد!!!».(١)
یا مثلا یكی از دانشجو / استادان رشته جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی كه شدیداً در این دانشگاه ذینفوذ بوده و در ستاد احمدینژاد فعالیت گسترده دارد، طی سخنرانیای در ستاد احمدینژاد گفته بود كه رقابت، میان احمدینژاد از یك طرف و موسوی، كروبی و رضایی با حاصلجمع هاشمیرفسنجانی از سوی دیگر است.
٢- اما گرچه این سیاست از سوی مشاوران ستاد احمدینژاد از پیش در دست بررسی و طرح بود، چرا اینك توسط احمدینژاد به شكل كاملا بارز، عملیاتی میشود؟
واقع مطلب این است كه تا چندی پیش كه نتایج نظرسنجیهای رسمی و غیررسمی از پیش گرفتن آرای احمدینژاد نسبت به سایر كاندیداهای ریاستجمهوری خبر میداد، احمدینژاد لزومی نمیدید كه بازی رقابت انتخاباتی سال ١٣٨٤ (دوره نهم) را تكرار كند، بازیای كه در آن مردم نه به احمدینژاد بلكه به مخالف هاشمیرفسنجانی ولو اینكه یك مترسك باشد رأی دادند. در آن دوره از انتخابات، احمدینژاد میدانست كه در میان مردم رأیی ندارد و از همین رو، آرای خود را در نفی دیگران میجست و بدینترتیب با هتك حرمت و تهمت به رقیب خود، آرای مردم منزجر از وضع موجود را جلب كرد.
٣- اما آیا احمدینژاد درباره سه رقیب خود راست میگوید؟ محسن رضایی در مصاحبهای صراحتاً اعلام كرد كه اینكه گفته میشود آقای هاشمی او را برای شركت در این دوره از انتخابات تشویق كرده است، «دروغ است».(٢) عقل سلیم هم حكم میكند كه به چگونگی ورود محسن رضایی به عرصه مبارزات انتخاباتی توجه كند. او كسی بود كه برنامهاش را حتی به خود احمدینژاد اعلام كرد و از او خواست به برنامههای او توجه كند تا رضایی از احمدینژاد حمایت كند. دیگر اینكه در گام نخست مایل بود كه لاریجانی، قالیباف و یا ولایتی، كاندیداتوری دولت ائتلافی را بپذیرند. كروبی نیز خود مدعی جدی ریاستجمهوری است آن هم نه در این دوره بلكه از دوره نهم انتخابات ریاستجمهوری. ضمن اینكه هر دوی این افراد در دوره نهم كاندیدا بودند و با خود هاشمیرفسنجانی رقابت میكردند. اما در مورد میرحسین موسوی، همگان میدانند كه او خود آنچنان مستقل و در تصمیمگیری آنچنان «خویشفرما» است كه در دورههای مختلف مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری، علیرغم اقبال عمومی و فشار دوستان و یارانش، پا به این عرصه نگذاشت و حتی در این دوره تا وقتی برای خود به حجت اقناعی دست نیافت، وارد عرصه رقابت انتخاباتی نشد و آنگاه كه حجت بر او تمام شد، ولو كه خاتمی آمده بود، دست به كار مبارزه شد. بنابراین، این احتمال كه هاشمی تصمیمگیری كرده كه چگونه میرحسین موسوی رفتار و اقدام كند، عقلاً و منطقاً راست نمیآید گرچه صرفاً نزد عقلا.
٤- علیرغم این واقعیتها، چرا احمدینژاد حاضر نیست با این سه كاندیدا رقابت كند بلكه به دنبال رقیب پنهان است؟ آن هم هاشمیرفسنجانی؟ گرچه ذهن احمدینژاد و متأسفانه بسیاری از مقامات عالیرتبه نظام، ذهنی توطئهاندیش است و توهم توطئه در افكار و تحلیلهای آنها موج میزند، اما به نظر این قلم، دلیل این عدم رغبت احمدینژاد به مبارزه جدی با كاندیداهای واقعی، دو امر است: اول اینكه قدرت پاسخگویی به انتقادات صحیح و منطقی این كاندیداها در باب رفتار سیاسی و عملكرد مدیریتی خود ندارد و دوم اینكه میداند اینان در كارنامه كاری خویش، دارای آنچنان سوءسابقهای كه احمدینژاد در چهار سال دوره ریاستجمهوریاش برای خویش فراهم آورده، نیستند، از این رو احمدینژاد قدرت تخریب اینان را ندارد تا بتواند باز هم رقابت خود با هریك از این سه رقیب را به رقابت یك مترسك با نفی آن سه رقیب تبدیل كند و باز آرای سلبی را درو كند نه آرای ایجابی را.
٥- باید به این دو دلیل یك واقعیت در حال شكلگیری و گسترش دیگر را منضم كرد: احمدینژاد در حال شكست در انتخابات است و از نتایج نظرسنجیها سخت عصبانی و ناراحت است و هرچه به زمان آغاز رأیگیری نزدیك میشود بر پریشانی و خشم او افزوده میگردد و در نتیجه به هر حشیشی متشبث میشود و تمام یاران خود را برای هماوردی در مبارزه انتخاباتی ولو از طریق هتك حرمت، تهمتپراكنی و افترا و كذب فرا میخواند و به همین سبب است كه حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه دولتی كیهان!! رقبای خود و احمدینژاد را اخلاف كسانی میداند كه در صفین قرآن بر سر نی كردند و اینك شال سبز را. گرچه خود نمیداند هماینك نقش عبدالله بن ابی، را بازی میكند كه بجز تفرقهافكنی و اختلافپراكنی و تهمت به دیگران، اندیشهای نداشت.
به یاران میرحسین موسوی باید تبریك گفت و هشدار داد كه نباید به این بانیان بیاخلاقی بلكه ضداخلاقی امان دهند و همچنان كه میرود تكلیف انتخابات در مرحله اول به سود میرحسین موسوی روشن شود، تلاش خود را برای اطمینانخاطر و یقین به نتیجه، مضاعف كنند و به یاد داشته باشند كه «تا میرحسین، یك یا حسین».
این سیاست از چندی پیش به صورت جسته و گریخته مطرح میشد. مثلا چندی پیش محمدعلی رامین، مشاور احمدینژاد و رئیس بنیاد جهانی بررسی هولوكاست گفته بود كه «مدیریت صحنه انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری در واقع رقابت احمدینژاد با هاشمیرفسنجانی است... هاشمیرفسنجانی تصمیمگیری میكند كه رضایی، موسوی و كروبی به عنوان سه كاندیدای رقیب احمدینژاد چگونه رفتار و اقدام كنند... در جبهه اصولگرایان هاشمی عناصر مختلفی را برای مقابله با احمدینژاد در نظر گرفته بود و تلاشهای زیادی را انجام داد، ولی هوشیاری اصولگرایان باعث ناكامی او شد!!!».(١)
یا مثلا یكی از دانشجو / استادان رشته جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی كه شدیداً در این دانشگاه ذینفوذ بوده و در ستاد احمدینژاد فعالیت گسترده دارد، طی سخنرانیای در ستاد احمدینژاد گفته بود كه رقابت، میان احمدینژاد از یك طرف و موسوی، كروبی و رضایی با حاصلجمع هاشمیرفسنجانی از سوی دیگر است.
٢- اما گرچه این سیاست از سوی مشاوران ستاد احمدینژاد از پیش در دست بررسی و طرح بود، چرا اینك توسط احمدینژاد به شكل كاملا بارز، عملیاتی میشود؟
واقع مطلب این است كه تا چندی پیش كه نتایج نظرسنجیهای رسمی و غیررسمی از پیش گرفتن آرای احمدینژاد نسبت به سایر كاندیداهای ریاستجمهوری خبر میداد، احمدینژاد لزومی نمیدید كه بازی رقابت انتخاباتی سال ١٣٨٤ (دوره نهم) را تكرار كند، بازیای كه در آن مردم نه به احمدینژاد بلكه به مخالف هاشمیرفسنجانی ولو اینكه یك مترسك باشد رأی دادند. در آن دوره از انتخابات، احمدینژاد میدانست كه در میان مردم رأیی ندارد و از همین رو، آرای خود را در نفی دیگران میجست و بدینترتیب با هتك حرمت و تهمت به رقیب خود، آرای مردم منزجر از وضع موجود را جلب كرد.
٣- اما آیا احمدینژاد درباره سه رقیب خود راست میگوید؟ محسن رضایی در مصاحبهای صراحتاً اعلام كرد كه اینكه گفته میشود آقای هاشمی او را برای شركت در این دوره از انتخابات تشویق كرده است، «دروغ است».(٢) عقل سلیم هم حكم میكند كه به چگونگی ورود محسن رضایی به عرصه مبارزات انتخاباتی توجه كند. او كسی بود كه برنامهاش را حتی به خود احمدینژاد اعلام كرد و از او خواست به برنامههای او توجه كند تا رضایی از احمدینژاد حمایت كند. دیگر اینكه در گام نخست مایل بود كه لاریجانی، قالیباف و یا ولایتی، كاندیداتوری دولت ائتلافی را بپذیرند. كروبی نیز خود مدعی جدی ریاستجمهوری است آن هم نه در این دوره بلكه از دوره نهم انتخابات ریاستجمهوری. ضمن اینكه هر دوی این افراد در دوره نهم كاندیدا بودند و با خود هاشمیرفسنجانی رقابت میكردند. اما در مورد میرحسین موسوی، همگان میدانند كه او خود آنچنان مستقل و در تصمیمگیری آنچنان «خویشفرما» است كه در دورههای مختلف مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری، علیرغم اقبال عمومی و فشار دوستان و یارانش، پا به این عرصه نگذاشت و حتی در این دوره تا وقتی برای خود به حجت اقناعی دست نیافت، وارد عرصه رقابت انتخاباتی نشد و آنگاه كه حجت بر او تمام شد، ولو كه خاتمی آمده بود، دست به كار مبارزه شد. بنابراین، این احتمال كه هاشمی تصمیمگیری كرده كه چگونه میرحسین موسوی رفتار و اقدام كند، عقلاً و منطقاً راست نمیآید گرچه صرفاً نزد عقلا.
٤- علیرغم این واقعیتها، چرا احمدینژاد حاضر نیست با این سه كاندیدا رقابت كند بلكه به دنبال رقیب پنهان است؟ آن هم هاشمیرفسنجانی؟ گرچه ذهن احمدینژاد و متأسفانه بسیاری از مقامات عالیرتبه نظام، ذهنی توطئهاندیش است و توهم توطئه در افكار و تحلیلهای آنها موج میزند، اما به نظر این قلم، دلیل این عدم رغبت احمدینژاد به مبارزه جدی با كاندیداهای واقعی، دو امر است: اول اینكه قدرت پاسخگویی به انتقادات صحیح و منطقی این كاندیداها در باب رفتار سیاسی و عملكرد مدیریتی خود ندارد و دوم اینكه میداند اینان در كارنامه كاری خویش، دارای آنچنان سوءسابقهای كه احمدینژاد در چهار سال دوره ریاستجمهوریاش برای خویش فراهم آورده، نیستند، از این رو احمدینژاد قدرت تخریب اینان را ندارد تا بتواند باز هم رقابت خود با هریك از این سه رقیب را به رقابت یك مترسك با نفی آن سه رقیب تبدیل كند و باز آرای سلبی را درو كند نه آرای ایجابی را.
٥- باید به این دو دلیل یك واقعیت در حال شكلگیری و گسترش دیگر را منضم كرد: احمدینژاد در حال شكست در انتخابات است و از نتایج نظرسنجیها سخت عصبانی و ناراحت است و هرچه به زمان آغاز رأیگیری نزدیك میشود بر پریشانی و خشم او افزوده میگردد و در نتیجه به هر حشیشی متشبث میشود و تمام یاران خود را برای هماوردی در مبارزه انتخاباتی ولو از طریق هتك حرمت، تهمتپراكنی و افترا و كذب فرا میخواند و به همین سبب است كه حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه دولتی كیهان!! رقبای خود و احمدینژاد را اخلاف كسانی میداند كه در صفین قرآن بر سر نی كردند و اینك شال سبز را. گرچه خود نمیداند هماینك نقش عبدالله بن ابی، را بازی میكند كه بجز تفرقهافكنی و اختلافپراكنی و تهمت به دیگران، اندیشهای نداشت.
به یاران میرحسین موسوی باید تبریك گفت و هشدار داد كه نباید به این بانیان بیاخلاقی بلكه ضداخلاقی امان دهند و همچنان كه میرود تكلیف انتخابات در مرحله اول به سود میرحسین موسوی روشن شود، تلاش خود را برای اطمینانخاطر و یقین به نتیجه، مضاعف كنند و به یاد داشته باشند كه «تا میرحسین، یك یا حسین».
محتشمیپور:ستاد احمدینژاد از بودجه تشکیلات مصباحیزدی اداره میشود
یاری:عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز یکسال پس از افشاگری از اهداف فرقه مصباحیه بار دیگر امسال نیز در مسجد اعظم اصفهان، پایگاه هواداران و پیروان آیت الله طاهری اصفهانی به افشاگری در مورد پروژه برچیدن جماران پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری یاران باران، حجت الاسلام و المسلمین علیاكبر محتشمیپور طی سخنانی در مراسم بیستمین سالگرد ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره)، به دعوت حضرت آیت الله طاهری در حسینیه اعظم اصفهان با حضور گسترده مردمی برگزار شد، اظهار داشت:«سال گذشته در چنین شبی در این محل مسائلی مطرح شد که به دنبال آن حوادثی اتفاق افتاد و باعث شد درون اردوگاه خشونت و مقدس مآبی به شدت موضع گیری شده و حملات به سوی یاران و دوستان امام افزایش یافت.»
وی افزود:«وقتی آنان توطئه خبیثانه خود را نقش بر آب دیدند مسیرهای دیگری را انتخاب کردند.»
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه 15 خرداد یادآور فداکاری های ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) است که در سال 42 در ایران اتفاق افتاد، تصریح کرد:«15 خرداد روزی است که حضرت امام با قاطعیت در برابر ستمگران و مستبدان و نیروهای جهل و خودکامگی و در دفاع از مظلومان قیام کرد و ملت ایران از قیام این مرد بزرگ حمایت کرد و آن جنایتکاران امام(ره) را دستگیر کردند و ملت در حمایت از امام خمینی(ره) به خیابان ها ریخت و آن حادثه بزرگ را آفرید.»
وی ادامه داد:«در این زمان رژیم شاه دست به فحاشی نسبت به امام و مردم زده و مردم را مرتجع و علما و امام خمینی(ره) را ارتجاع سیاه دانست و خیلی ها برای رژیم شاه فریاد شادی کشیدند و امروز در آستانه 15 خرداد شاهد هستیم فضای کشور دچار تکراری از حوادث گذشته شده است.»
رئیس کمیته صیانت از آرای ستاد مهندس میرحسین موسوی تصریح کرد:«آن هایی که بعد از پیامبر اکرم(ص) دست به انتقام از رسول اکرم زدند افرادی بودند که هیچ گونه اعتقادی به راه و روش پیامبر نداشتند و امروز شاهدیم، کسانی که به راه و قیام مردم به رهبری حضرت امام خمینی(ره) معترض بودند، و در کوران انقلاب در انتظار شکست انقلاب بودند و در طول دفاع مقدس از پشت خنجر می زدند، و در برابر دولت خدمتگذار امام به مقابله برخاسته بودندن امروز هم در برابر موسوی ایستاده و لجن پراکنی میکنند و راه و روش دوران گذشته را ادامه می دهند.»
وی افزود:«اینان به راستی همان هایی هستند که امام خمینی به صراحت فرمود: "جناب آقای موسوی، کسانی که در برابر شما هستند توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند".»
محتشمی پور خاطر نشان کرد:«من برای امشب مطالب دیگری را در نظر گرفته بودم اما این مناظره حق و باطل که از صفحه تلویزیون میلیون ها ایرانی مشاهده کردند، مسیر صحبت امشب مرا تغییر داد.»
وی با بیان اینکه سال گذشته توطئه ای در کار بود و اعلام کرده بودند باید بساط جماران برچیده شود، تصریح کرد:«آنان با صحبت های خود در محافل خصوصی و مطالبی که فرقه مصباحیه در قالب کیهان و دیگر ارگانهای رسانهای خود انجام دادند، این حرکت را به پیش میبرد.»
محتشمی پور خاطر نشان کرد:«هتک حرمت خانواده امام یکی از اقدامات آنان بود که در آن زمان من از یکی از اعضای داخلی این فرقه سوال کردم که منظور این ها از برچیدن بساط جماران چیست؟ آیا منظور این است که فقط به خانواده امام تعرض شود؟ که او گفت: خیر، فقط تعرض به خانواده امام نیست و دایره آن گسترده تر از این است.»
مسئول کمیته صیانت از آرا ستاد مهندس موسوی تصریح کرد:«هدف آنان برخورد با تمام یاران و شاگردان امام و همه کسانی که امام را همراهی کرده و منش امام را از نزدیک دیده اند و انقلاب را در شرایط حساس همراهی کرده و در شرایط حساس از موضع امام خمینی(ره) هشدار می دهند بوده و زیرا با هشدار آنان مردم با اطمینانی که به آنان دارند، جلوی قضیه را می گیرند.»
وی خاطرنشان کرد:«در پروژه برچیده شدن بساط جماران، اگر نتوانند یاران امام را از نظر آبرو خدشهدار کنند، با دروغ گفتن و فحاشی کردن به آنان حمله می کنند و اگر باز هم نتوانند، آنان را ترور فیزیکی میکنند و حکم اعدام آنان را از شریح های قاضی خواهند گرفت.»
این یار صدیق امام خمینی با طرح این سوال که چه کسانی این احکام را صادر می کنند؟ تصریح کرد:«چه کسی به احمدی نژاد مجوز شرعی داده است که در مقابل چشم میلیون ها نفر اینگونه هتک حرمت کند و جز این است که این حرکت دقیق و طراحی شده توسط عواملی که به امام خمینی(ره)، انقلاب، رهبری زمان و جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند و برای ریشه کن کردن این ها تلاش می کنند طراحی شده است.»
وی افزود:«جز این است که فرقه مصباحیه که از پشت به امام خنجر می زند، امروز چنین احکامی را صادر می کند و مرکز آنان در قم تشکیلاتی است که به نام مصباح یزدی شکل گرفته و ستاد احمدی نژاد از بودجه دولتی این نهاد و از این محل شکل گرفته که خلاف نص صریح صحبت های حضرت امام خمینی(ره) است که هیچ دستگاه دولتی که از بودجه ارتزاق میکند حق نداد از کاندیداها حمایت کند.»
وزیر اسبق کشور در ادامه افزود:«امروز می بینیم که در بسیاری از صحنه ها و موارد بر خلاف شرع و قوانین مصرح قانون اساسی عمل می کنند و برای استمرار راهی که منجر به نابودی نظام و انقلاب می شود، حرکت میکنند.»
محتشمی پور با اشاره به دلایل حضور مهندس موسوی در صحنه انتخابات گفت:«نخست وزیر دوران خمینی کبیر امروز اعلام می کند که خطر را جدی می بینم و احساس می کنم اگر این روند جهل و تحجر و دیکتاتوری و خرافه گرایی ادامه یابد، بعد از 4سال اثری از آثار نظام و انقلاب باقی نمیماند.»
عضو مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه امروز "جدال حق و باطل است" تصریح کرد:«یک طرف قضیه سیدی نورانی امده است که با صداقت با مردم سخن می گوید و طرف دیگر فردی است بسیار عبوس و متکبر که به هیچ اصلی از اصول اخلاقی و انسانی در چارچوب هیچ حقوق و قانونی نمی گنجد و هتاکی، ناسزاگویی و تکبر در وجود او متجسم شده است.»
وی خاطر نشان کرد:«روحیه استبداد و دیکتاتوری در کسانی که احساس قدرت می کنند اینگونه است که جامعه را تکه تکه کرده و همه را به جان هم می اندازد و جز خودشان هیچ کسی را نمی بینند.»
این عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه افزود:«اگر قرار بود یک دشمن انقلاب و نظام بیاید و با انقلاب، اسلام و ملت ایران به مخاصمه برخیزد آیا بهتر از این می توانست بجنگد و و من فکر نمی کنم هیچ هنرمند دشمنی بتواند چنین صحنهای را ایجاد کند.»
وی تصریح کرد:«اما در طرف مقابل، مهندس موسوی از کیان اسلام، نظام و حفظ حیثیت آحاد مردم با صفا و صمیمیت به دور از هرگونه اهانتی دفاع کرده و به صراحت گفت که آمدهام جلوی این پروندهسازی ها را بگیرم.»
وی با اشاره به شعار "هر ایرانی یک ستاد" مهندس موسوی تصریح کرد:«به قول یکی از دوستان مهندس موسوی، اگر یک جمله دیگر به این شعار اضافه شود کامل می شود و آن جمله این است که طرف مقابلم برای هر ایرانی، یک پرونده سازی انجام می دهد.»
محتشمی پور خاطر نشان کرد:«ما باید فردی را به عنوان شخصیت برجسته و سکان دار سرنوشت کشور انتخا کنیم که لطف و رحمت و دوستی را گسترش دهد و فردی که چون فرعون و دیکتاتورها مردم را دسته دسته کند و برای همه پرونده سازی کند مورد تائید ما و دین ما نیست.»
وی با طرح این سوال که "شما به کدام یک از قوانین موضوعه جمهوری اسلامی پایبندید؟" خاطر نشان کرد:«همه قوانین زیر پای شما لگدمال شده است. دستگاه قضایی که در بسیاری موارد شما را همراهی کرده است چند روز پیش رسماً اعلام کرد کسی حق ندارد نام کسی را بدون اینکه مراحل حقوقی و قضایی طی شده باشد و متهم محکوم شده باشد ببرد ولی در مناظره دیدیم احمدی نژاد چگونه فحاشی و پرونده سازی می کرد.»
محتشمی پور با بیان اینکه اشاعه فحشا یکی از جرم های بزرگ است، تصریح کرد:«بر اساس آیات قرآن، کسی که اشاعه فحشا بکند، در دنیا مبتلا به عذاب می شود و در آخرت خدا او را به عذاب الیم مبتلا می کند.»
وی با اشاره به مناظره موسوی-احمدی نژاد افزود:«مناظره به همه ثابت کرد که این 4 سال، 4سال سیاهی و نکبت و جهل و خودکامگی بوده و ما امروز در آستانه انتخابات سرنوشت سازی هستیم و ملت ایران باید راه خود را مشخص و تبیین کنند زیرا 4 سال آینده می تواند 4 سال رشد انقلاب باشد و یا می تواند 4 سال سیاهی و منکرات و فحش و نابودی و زیر پاگذاشتن قانون باشد.»
این یار صدیق امام خمینی با بیان اینکه این موج سبز محمدی(ص) ایجاد شده نشان دهنده عزمی ملی است، تصریح کرد:«این موج سبز محمدی آمده است تا رای خود را به این شخصیت ارزشمند که تجربه مدیریت او نشان داد در آن زمان، کمترین صدمات به ملت خورده و ملت بیشترین بهره را از مدیریت او برده است، بدهد.»
وی بابیان اینکه "موسوی در دوران دفاع مقدس همیشه در بین مردم بود" در ادامه افزود:«یکی از صحبت های عجیبی که در مناظره عنوان شد این بود که ما در دولت نهم سفرهای استانی زیادی رفتیم شما در دولت خود چند سفر استانی رفته اید؟ آیا مقایسه زمان نخست وزیری موسوی که 50 شهر و 15 استان کشور زیر آتش بمباران دشمن بود با هر زمان دیگر صحیح است؟ آیا این روش صحیح است که شما سفرهای مارکوپولویی و بدون اثر خود را با آن زمان مقایسه می کنید.»
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز افزود:«آیا او تکیه بر مردم داشت که توانست مرزهای کشور را از خطر دشمنان خارجی حفظ کند یا شمایی که همه کیان و ارزش های انقلاب را در دنیا ضایع کرده اید.»
محتشمی پور با بیان اینکه "امروز هتک حرمت ایرانیان در دنیا بی سابقه است" تصریح کرد:«امارات به جایی رسیده است که ایرانیان را عریان کرده و تفتیش می کند و در میان همه زائران خانه خدا تنها زائرانی که تفتیش می شوند، مردم عزیز ما هستندو این نتیجه سیاست های غلط 4 ساله شماست.»
وی افزود:«مردم عزیزی که در سایه انقلاب به عزت رسیده بودند و برخورد امروز که نتیجه سیاست های غلط 4 ساله است، برای ملت ما ذلت است.»
این عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز اظهار داشت: روابط ایران با کشورهای همسایه تیره و تار شده است و رییس جمهور دلش را به چاوز خوش کرده است که به دست بوسی اوباما رفت.»
وی تاکید کرد:« این سیاست خارجی ارزش است یا زمانی که سید اصلاحات، وارد سازمان ملل شد و موضوع بسیار عاقلانه گفتگوی تمدن ها را به جای جنگ تمدن ها در دنیا مطرح کرد و همه کشورها از این طرح حمایت کردند.»
محتشمی پور در ادامه افزود:«از طرفی به قول مهندس موسوی هر افراطی تفریطی به همراه دارد، از آن طرف انگونه حمله می کنید و از طرف دیگر، مشایی ملت اسرائیل را دوست ما می داند و اینگونه آبرو و حیثیت نظام اسلامی را به عنوان نظام بی ثبات در عرصه بین المللی خدشه دار میکند.»
وی تصریح کرد:«متاسفانه امروز بر خلاف قانون و مقررات، پول هایی برای خریدن رای مردم صرف می شود و فکر می کنند مردم ما، مردم قرون وسطی هستند که با پول و سیب زمینی بتوان رای آن ها را خرید.»
محتشمی پور خاطر نشان کرد:«امروز ملت ایران در اثر سیاست های غلط دچار بحران عظیم شده و برای برون رفت از این بحران ها، وظیفه شرعی و قانونی ماست که 22 خرداد پای صندوق های رای حاضر شویم و رو 23 خرداد را روز پیروزی حق بر علیه باطل اعلام کنیم.»
به گزارش پایگاه خبری یاران باران، حجت الاسلام و المسلمین علیاكبر محتشمیپور طی سخنانی در مراسم بیستمین سالگرد ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره)، به دعوت حضرت آیت الله طاهری در حسینیه اعظم اصفهان با حضور گسترده مردمی برگزار شد، اظهار داشت:«سال گذشته در چنین شبی در این محل مسائلی مطرح شد که به دنبال آن حوادثی اتفاق افتاد و باعث شد درون اردوگاه خشونت و مقدس مآبی به شدت موضع گیری شده و حملات به سوی یاران و دوستان امام افزایش یافت.»
وی افزود:«وقتی آنان توطئه خبیثانه خود را نقش بر آب دیدند مسیرهای دیگری را انتخاب کردند.»
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه 15 خرداد یادآور فداکاری های ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) است که در سال 42 در ایران اتفاق افتاد، تصریح کرد:«15 خرداد روزی است که حضرت امام با قاطعیت در برابر ستمگران و مستبدان و نیروهای جهل و خودکامگی و در دفاع از مظلومان قیام کرد و ملت ایران از قیام این مرد بزرگ حمایت کرد و آن جنایتکاران امام(ره) را دستگیر کردند و ملت در حمایت از امام خمینی(ره) به خیابان ها ریخت و آن حادثه بزرگ را آفرید.»
وی ادامه داد:«در این زمان رژیم شاه دست به فحاشی نسبت به امام و مردم زده و مردم را مرتجع و علما و امام خمینی(ره) را ارتجاع سیاه دانست و خیلی ها برای رژیم شاه فریاد شادی کشیدند و امروز در آستانه 15 خرداد شاهد هستیم فضای کشور دچار تکراری از حوادث گذشته شده است.»
رئیس کمیته صیانت از آرای ستاد مهندس میرحسین موسوی تصریح کرد:«آن هایی که بعد از پیامبر اکرم(ص) دست به انتقام از رسول اکرم زدند افرادی بودند که هیچ گونه اعتقادی به راه و روش پیامبر نداشتند و امروز شاهدیم، کسانی که به راه و قیام مردم به رهبری حضرت امام خمینی(ره) معترض بودند، و در کوران انقلاب در انتظار شکست انقلاب بودند و در طول دفاع مقدس از پشت خنجر می زدند، و در برابر دولت خدمتگذار امام به مقابله برخاسته بودندن امروز هم در برابر موسوی ایستاده و لجن پراکنی میکنند و راه و روش دوران گذشته را ادامه می دهند.»
وی افزود:«اینان به راستی همان هایی هستند که امام خمینی به صراحت فرمود: "جناب آقای موسوی، کسانی که در برابر شما هستند توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند".»
محتشمی پور خاطر نشان کرد:«من برای امشب مطالب دیگری را در نظر گرفته بودم اما این مناظره حق و باطل که از صفحه تلویزیون میلیون ها ایرانی مشاهده کردند، مسیر صحبت امشب مرا تغییر داد.»
وی با بیان اینکه سال گذشته توطئه ای در کار بود و اعلام کرده بودند باید بساط جماران برچیده شود، تصریح کرد:«آنان با صحبت های خود در محافل خصوصی و مطالبی که فرقه مصباحیه در قالب کیهان و دیگر ارگانهای رسانهای خود انجام دادند، این حرکت را به پیش میبرد.»
محتشمی پور خاطر نشان کرد:«هتک حرمت خانواده امام یکی از اقدامات آنان بود که در آن زمان من از یکی از اعضای داخلی این فرقه سوال کردم که منظور این ها از برچیدن بساط جماران چیست؟ آیا منظور این است که فقط به خانواده امام تعرض شود؟ که او گفت: خیر، فقط تعرض به خانواده امام نیست و دایره آن گسترده تر از این است.»
مسئول کمیته صیانت از آرا ستاد مهندس موسوی تصریح کرد:«هدف آنان برخورد با تمام یاران و شاگردان امام و همه کسانی که امام را همراهی کرده و منش امام را از نزدیک دیده اند و انقلاب را در شرایط حساس همراهی کرده و در شرایط حساس از موضع امام خمینی(ره) هشدار می دهند بوده و زیرا با هشدار آنان مردم با اطمینانی که به آنان دارند، جلوی قضیه را می گیرند.»
وی خاطرنشان کرد:«در پروژه برچیده شدن بساط جماران، اگر نتوانند یاران امام را از نظر آبرو خدشهدار کنند، با دروغ گفتن و فحاشی کردن به آنان حمله می کنند و اگر باز هم نتوانند، آنان را ترور فیزیکی میکنند و حکم اعدام آنان را از شریح های قاضی خواهند گرفت.»
این یار صدیق امام خمینی با طرح این سوال که چه کسانی این احکام را صادر می کنند؟ تصریح کرد:«چه کسی به احمدی نژاد مجوز شرعی داده است که در مقابل چشم میلیون ها نفر اینگونه هتک حرمت کند و جز این است که این حرکت دقیق و طراحی شده توسط عواملی که به امام خمینی(ره)، انقلاب، رهبری زمان و جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند و برای ریشه کن کردن این ها تلاش می کنند طراحی شده است.»
وی افزود:«جز این است که فرقه مصباحیه که از پشت به امام خنجر می زند، امروز چنین احکامی را صادر می کند و مرکز آنان در قم تشکیلاتی است که به نام مصباح یزدی شکل گرفته و ستاد احمدی نژاد از بودجه دولتی این نهاد و از این محل شکل گرفته که خلاف نص صریح صحبت های حضرت امام خمینی(ره) است که هیچ دستگاه دولتی که از بودجه ارتزاق میکند حق نداد از کاندیداها حمایت کند.»
وزیر اسبق کشور در ادامه افزود:«امروز می بینیم که در بسیاری از صحنه ها و موارد بر خلاف شرع و قوانین مصرح قانون اساسی عمل می کنند و برای استمرار راهی که منجر به نابودی نظام و انقلاب می شود، حرکت میکنند.»
محتشمی پور با اشاره به دلایل حضور مهندس موسوی در صحنه انتخابات گفت:«نخست وزیر دوران خمینی کبیر امروز اعلام می کند که خطر را جدی می بینم و احساس می کنم اگر این روند جهل و تحجر و دیکتاتوری و خرافه گرایی ادامه یابد، بعد از 4سال اثری از آثار نظام و انقلاب باقی نمیماند.»
عضو مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه امروز "جدال حق و باطل است" تصریح کرد:«یک طرف قضیه سیدی نورانی امده است که با صداقت با مردم سخن می گوید و طرف دیگر فردی است بسیار عبوس و متکبر که به هیچ اصلی از اصول اخلاقی و انسانی در چارچوب هیچ حقوق و قانونی نمی گنجد و هتاکی، ناسزاگویی و تکبر در وجود او متجسم شده است.»
وی خاطر نشان کرد:«روحیه استبداد و دیکتاتوری در کسانی که احساس قدرت می کنند اینگونه است که جامعه را تکه تکه کرده و همه را به جان هم می اندازد و جز خودشان هیچ کسی را نمی بینند.»
این عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه افزود:«اگر قرار بود یک دشمن انقلاب و نظام بیاید و با انقلاب، اسلام و ملت ایران به مخاصمه برخیزد آیا بهتر از این می توانست بجنگد و و من فکر نمی کنم هیچ هنرمند دشمنی بتواند چنین صحنهای را ایجاد کند.»
وی تصریح کرد:«اما در طرف مقابل، مهندس موسوی از کیان اسلام، نظام و حفظ حیثیت آحاد مردم با صفا و صمیمیت به دور از هرگونه اهانتی دفاع کرده و به صراحت گفت که آمدهام جلوی این پروندهسازی ها را بگیرم.»
وی با اشاره به شعار "هر ایرانی یک ستاد" مهندس موسوی تصریح کرد:«به قول یکی از دوستان مهندس موسوی، اگر یک جمله دیگر به این شعار اضافه شود کامل می شود و آن جمله این است که طرف مقابلم برای هر ایرانی، یک پرونده سازی انجام می دهد.»
محتشمی پور خاطر نشان کرد:«ما باید فردی را به عنوان شخصیت برجسته و سکان دار سرنوشت کشور انتخا کنیم که لطف و رحمت و دوستی را گسترش دهد و فردی که چون فرعون و دیکتاتورها مردم را دسته دسته کند و برای همه پرونده سازی کند مورد تائید ما و دین ما نیست.»
وی با طرح این سوال که "شما به کدام یک از قوانین موضوعه جمهوری اسلامی پایبندید؟" خاطر نشان کرد:«همه قوانین زیر پای شما لگدمال شده است. دستگاه قضایی که در بسیاری موارد شما را همراهی کرده است چند روز پیش رسماً اعلام کرد کسی حق ندارد نام کسی را بدون اینکه مراحل حقوقی و قضایی طی شده باشد و متهم محکوم شده باشد ببرد ولی در مناظره دیدیم احمدی نژاد چگونه فحاشی و پرونده سازی می کرد.»
محتشمی پور با بیان اینکه اشاعه فحشا یکی از جرم های بزرگ است، تصریح کرد:«بر اساس آیات قرآن، کسی که اشاعه فحشا بکند، در دنیا مبتلا به عذاب می شود و در آخرت خدا او را به عذاب الیم مبتلا می کند.»
وی با اشاره به مناظره موسوی-احمدی نژاد افزود:«مناظره به همه ثابت کرد که این 4 سال، 4سال سیاهی و نکبت و جهل و خودکامگی بوده و ما امروز در آستانه انتخابات سرنوشت سازی هستیم و ملت ایران باید راه خود را مشخص و تبیین کنند زیرا 4 سال آینده می تواند 4 سال رشد انقلاب باشد و یا می تواند 4 سال سیاهی و منکرات و فحش و نابودی و زیر پاگذاشتن قانون باشد.»
این یار صدیق امام خمینی با بیان اینکه این موج سبز محمدی(ص) ایجاد شده نشان دهنده عزمی ملی است، تصریح کرد:«این موج سبز محمدی آمده است تا رای خود را به این شخصیت ارزشمند که تجربه مدیریت او نشان داد در آن زمان، کمترین صدمات به ملت خورده و ملت بیشترین بهره را از مدیریت او برده است، بدهد.»
وی بابیان اینکه "موسوی در دوران دفاع مقدس همیشه در بین مردم بود" در ادامه افزود:«یکی از صحبت های عجیبی که در مناظره عنوان شد این بود که ما در دولت نهم سفرهای استانی زیادی رفتیم شما در دولت خود چند سفر استانی رفته اید؟ آیا مقایسه زمان نخست وزیری موسوی که 50 شهر و 15 استان کشور زیر آتش بمباران دشمن بود با هر زمان دیگر صحیح است؟ آیا این روش صحیح است که شما سفرهای مارکوپولویی و بدون اثر خود را با آن زمان مقایسه می کنید.»
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز افزود:«آیا او تکیه بر مردم داشت که توانست مرزهای کشور را از خطر دشمنان خارجی حفظ کند یا شمایی که همه کیان و ارزش های انقلاب را در دنیا ضایع کرده اید.»
محتشمی پور با بیان اینکه "امروز هتک حرمت ایرانیان در دنیا بی سابقه است" تصریح کرد:«امارات به جایی رسیده است که ایرانیان را عریان کرده و تفتیش می کند و در میان همه زائران خانه خدا تنها زائرانی که تفتیش می شوند، مردم عزیز ما هستندو این نتیجه سیاست های غلط 4 ساله شماست.»
وی افزود:«مردم عزیزی که در سایه انقلاب به عزت رسیده بودند و برخورد امروز که نتیجه سیاست های غلط 4 ساله است، برای ملت ما ذلت است.»
این عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز اظهار داشت: روابط ایران با کشورهای همسایه تیره و تار شده است و رییس جمهور دلش را به چاوز خوش کرده است که به دست بوسی اوباما رفت.»
وی تاکید کرد:« این سیاست خارجی ارزش است یا زمانی که سید اصلاحات، وارد سازمان ملل شد و موضوع بسیار عاقلانه گفتگوی تمدن ها را به جای جنگ تمدن ها در دنیا مطرح کرد و همه کشورها از این طرح حمایت کردند.»
محتشمی پور در ادامه افزود:«از طرفی به قول مهندس موسوی هر افراطی تفریطی به همراه دارد، از آن طرف انگونه حمله می کنید و از طرف دیگر، مشایی ملت اسرائیل را دوست ما می داند و اینگونه آبرو و حیثیت نظام اسلامی را به عنوان نظام بی ثبات در عرصه بین المللی خدشه دار میکند.»
وی تصریح کرد:«متاسفانه امروز بر خلاف قانون و مقررات، پول هایی برای خریدن رای مردم صرف می شود و فکر می کنند مردم ما، مردم قرون وسطی هستند که با پول و سیب زمینی بتوان رای آن ها را خرید.»
محتشمی پور خاطر نشان کرد:«امروز ملت ایران در اثر سیاست های غلط دچار بحران عظیم شده و برای برون رفت از این بحران ها، وظیفه شرعی و قانونی ماست که 22 خرداد پای صندوق های رای حاضر شویم و رو 23 خرداد را روز پیروزی حق بر علیه باطل اعلام کنیم.»
پاسخ قاطع روحانی به ادعاهای هستهای احمدینژاد:البرادعی اسفند81 اعلام کرد ایران به فنآوری غنیسازی دست پیدا کرده
یاری: رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام روز چهارشنبه میزبان تعدادی از مدیران و خبرنگاران ارشد چند روزنامه، خبرگزاری و سایت خبری بود تا در گفتوگویی دوستانه اما صریح با آنها پیرامون مهمترین مسایل سیاسی روز کشور شرکت کند.
به گزارش قلم، دکتر حسن روحانی در ابتدای این نشست که بخش اعظم آن به دلیل پرسشهای حضار و همچنین حملات مسوولان ارشد دولت نهم ناگزیر به پرونده هستهیی ایران اختصاص یافت، با تاکید بر ضرورت حضور پرشور مردم در انتخابات 22 خرداد گفت: شور و هیجان فعلی این امید را به وجود میآورد که انتخابات پرشوری را پیش رو داشته باشیم. حضور پرشور مردم مایه اقتدار ملی، عزت افزونتر و باعث ثبات و استحکام بیشتر نظام خواهد شد و جامعه را در مقابل بسیاری از آفات و خطرها مصون میکند. به همین دلیل رسانهها و نخبگان باید مردم را تشویق کنند که اولین حق شهروندی خود یعنی حق حضور در سرنوشت را نادیده نگیرند.
این عضو مجلس خبرگان رهبری با انتقاد از ایجاد صفبندیهای کاذب میان ملت تصریح کرد: برخی صفبندیهای کاذب نظیر دو تکه کردن ملت ایران به «فقیر» و «غنی»، «روستایی» و «شهری» یا «بی دین» و «دیندار» باعث خدشهدار شدن وحدت ملی میشود. نگوئیم فقرا دنبال فلان کاندیدا و اغنیاء دنبال یک کاندیدای دیگر هستند. امروزه در عصر اطلاعات دیگر تفاوت عمیقی بین شهرهای بزرگ، شهرستانها و روستاها وجود ندارد و تمام ملت تقریباً در یک مسیر حرکت میکنند. نباید ادعا کنیم که هواداران فلان کاندیدا، دیندار و هواداران کاندیدای دیگر، بیدین هستند. همه شهروندان ایرانی از فقیر و ثروتمند و شهری و روستایی، جزئی از ملت ایران محسوب میشوند و آرای آنها نیز از ارزش یکسانی برخوردار است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: مساله مهم دیگر سلامت انتخابات است. مقام معظم رهبری بر سلامت انتخابات تاکید فرمودهاند و دستگاههای اجرایی نیز از نظر قانونی، اخلاقی و شرعی موظفند انتخابات کاملاً سالم و بیحاشیهای را برگزار کنند. البته انشاءالله انتخابات حتماً با سلامت کامل برگزار خواهد شد اما باید اطمینان عمومی به سلامت انتخابات و احساس سلامت را نیز احیا کرد.
وی در همین زمینه افزود: حضور نمایندگان نامزدها در پای صندوقها بسیار مهم است و بر اساس قانون، نمایندگان نامزدها حق دارند در پای هر صندوق و در تمام مراحل اخذ رای و شمارش آرا حضور داشته باشند. قانون تصریح میکند که جلوگیری از حضور نمایندگان نامزدها در پای صندوقها هنگام اخذ رای یا هنگام شمارش آرا «جرم» است و هر کسی در هر مقام و موقعیتی که مانع نظارت نمایندگان نامزدها شود، مجرم محسوب میشود.
روحانی ادامه داد: مساله اموال عمومی نیز از مسایل مهمی است که تاثیر بسیاری بر سلامت انتخابات دارد. بر اساس نص صریح قانون، رسانههای متعلق به اموال عمومی حق ندارند به نفع یک کاندیدا یا علیه کاندیدای دیگر وارد عمل شوند، این در حالی است که متاسفانه این روزها برخی از رسانههای دولتی یا متعلق به اموال عمومی آشکارا در حال حمایت از یک نامزد و تخریب سه نامزد دیگر هستند. عملکرد این رسانهها مصداق بارز اعمال مجرمانه است و دستگاه قضایی باید مسوولان این رسانهها را مورد پیگرد قانونی قرار دهد.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک تاکید کرد: امیدواریم آن چه که شنیده میشود که برخی کاندیداها برای رفت و آمدهای انتخاباتی از اموال عمومی استفاده میکنند یا بودجه عمومی را صرف تبلیغات انتخاباتی مینمایند، نادرست باشد. در غیر این صورت، جای این سوال باقی است که چرا شورای نگهبان علناً اعتراض نمیکنند.
وی همچنین یادآور شد: قانون تصریح کرده است که عوامل اجرای انتخابات مخصوصاً استانداران، فرمانداران، بخشدارها، وزیر کشور و اعضای شورای نگهبان نباید به هیچ وجه به نفع یک نامزد یا علیه یک نامزد دیگر مداخله کنند.
حملات محمود احمدینژاد به بیانیه سعدآباد و مساله تعلیق
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در بخشی از این نشست در پاسخ به سوالی پیرامون حملات اخیر مسوولان دولتی به مذاکرات سعدآباد گفت: برای تحلیل واقعبینانه و درست یک پدیده باید آن را در ظرف مکانی و زمانی خودش مورد بررسی قرار دهیم. در شهریور 1382 قطعنامهای علیه ایران با اتفاق آرا در شورای حکام آژانس صادر شد که حاوی یک ضربالاجل پنجاه روزه به ایران بود. یادمان نرود آن قطعنامه در شرایطی تصویب شد که آمریکا در حرکتی ضربتی، افغانستان و عراق را اشغال کرده بود و سناتورهای آمریکایی با غرور و سرمستی تمام به صراحت تاکید میکردند نوبت به ایران رسیده است. در همان مقطع، وزیران خارجه سه کشور اروپایی در تاریخ 15/5/1382 در نامهای به وزیر خارجه ایران خواستار توقف فعالیتهای هستهیی ایران شدند و یک روز بعد یعنی در تاریخ 16/5/82 نیز وزیر خارجه روسیه در نامهای به جمهوری اسلامی همان درخواست را تکرار کرد.
روحانی افزود: در شرایطی که آمریکا و اسراییل به دنبال کشاندن ایران به شورای امنیت بودند و میکوشیدند پرونده هستهیی را امنیتی کنند و در حالی که شمارش معکوس محافل صهیونیست برای حمله به ایران آغاز شده و نوعی اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته بود؛ نظام تصمیم گرفت اجماع جهانی را بشکند وآمریکا و اسراییل را منزوی کند. من از آقای احمدینژاد میخواهم بدون حاشیهروی به این سوال پاسخ دهند که این اقدام خوب بود یا بد بود؟ وزیر خارجه وقت آمریکا در اسفند 1383 در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که هدف آمریکا انزوای ایران بود اما ظاهراً بالعکس، جمهوری اسلامی توانسته است آمریکا را منزوی کند. آقای احمدینژاد باید بگوید این که آمریکا رسماً اعتراف کرد منزوی شده است، خوب بود یا بد بود؟
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک ادامه داد: طی چهار سال گذشته آقای احمدینژاد بارها با افتخار تاکید کردهاند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیتهای هستهیی ایران را صلحآمیز دانسته است. من از آقای احمدینژاد میپرسم که اذعان آژانس به صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهیی ایران دستاورد کدام دوره است؟ سیاست نظام و مذاکرات ما بود که باعث شد البرادعی در گزارش نوامبر 2004 رسماً به شورای حکام اعلام کند ایران انحرافی در مسیر فعالیتهای هستهیی نداشته و برنامه اتمی تهران صلحآمیز است. بنابراین، آقای احمدینژاد باید بگوید این که ما اثبات کردیم فعالیتهای هستهیی ایران صلحآمیز است، خوب بود یا بد بود؟ این که نگذاشتیم ایران مورد تحریم واقع شود، خوب بود یا بد بود؟
مسوول پیشین پرونده هستهیی تصریح کرد: پرونده هستهیی ناگفتههای زیادی دارد و ما حرفهای بسیاری برای گفتن داریم. آقایان فکر نکنند که زندگی همین چهار روز انتخابات است و میتوانند با سوءاستفاده از تریبونهای قدرتمند خود و با دروغ و تهمت، سیاستهای نظام را زیر علامت سوال ببرند و همه ساکت بمانند. ما این مساله را رها نمیکنیم و روزی خواهد رسید که همه مردم از حقایق آگاه خواهند شد.
روحانی افزود: یکی از اهداف مذاکرات هستهیی این بود که میخواستیم فرصت مناسب را برای تکمیل چرخه سوخت داشته باشیم. ما آن زمان UF6 نداشتیم و فرصت میخواستیم تا تاسیسات اصفهان کامل شود. فرصت میخواستیم که بتوانیم تاسیسات نطنز را کامل کنیم. به رغم تمام دروغهایی که گفته میشود به صراحت تاکید میکنم در طول 22 ماهی که من مسوول پرونده هستهیی بودم برای یک لحظه، تاسیسات اصفهان، اراک، نطنز، بندرعباس و پروژههای عظیم تحقیقاتی ما متوقف نشد. جمهوری اسلامی در هر مرحله موردی را تعلیق کرد اما هیچ وقت زیر بار تعلیق کامل نرفت. سیاست کلی ما نیز این بود که هر بخشی را که کامل بود برای مدتی تعلیق میکردیم تا بتوانیم بخشهای ناقص را تکمیل کنیم. به همین دلیل است که بعد از مذاکرات سعدآباد، فعالیتهای تکمیل پروژه اصفهان چند شیفته ادامه یافت و نهایتاً این تاسیسات تکمیل شد.
مسوول پیشین پرونده هستهیی ادامه داد: تاسیسات UCF اصفهان در فروردین 1383 افتتاح و در پایان همان سال تکمیل شد. سوال من از آقای احمدینژاد این است که اگر ادعای شما درست است و فکر میکنید که نظام همه چیز را بعد از مذاکرات سعدآباد تعلیق کرد، پس چگونه توانستیم تاسیسات اصفهان را در فروردین 83 (حدود 6 ماه بعد از مذاکرات سعدآباد) افتتاح کنیم. من از آقای احمدینژاد میخواهم از افراد آگاه و کسانی که در جریان فعالیتهای هستهیی ایران هستند سوال کند تا حقایق برای وی روشن شود. طبق گزارش آژانس در آذرماه 1383، تعداد سانتریفیوژهای ایران در مقطع مذاکرات سعدآباد کمتر از 160 عدد و در آذر 83 حداقل 1274 سانتریفیوژ بوده است. من از آقای احمدینژاد میپرسم که اگر به ادعای شما تمام فعالیتهای هستهیی ایران تعلیق بوده است، پس چگونه توانستهایم ظرف یک سال حدود 1000 سانتریفیوژ را بسازیم؟
روحانی تصریح کرد: آقایان ادعا میکنند که فنآوری غنیسازی در دولت نهم آغاز شده است. این در حالی است که محمد البرادعی در اسفند 81 طی مصاحبهای رسماً اعلام کرده که ایران به فنآوری غنیسازی دست پیدا کرده و به جرگه ده کشور دارای فنآوری غنیسازی پیوسته است. در تمام 22 ماهی که من مسوول پرونده هستهیی بودم، تمامی بخشها به صورت 24 ساعته و سه شیفته مشغول فعالیت و توسعه بودند. این که میگویند ما نطنز را تعلیق کردیم یک دروغ بزرگ است. آن چه که تعلیق شد فقط تزریق گاز به سانتریفیوژها بود نه فعالیت در نطنز. من نمیدانم که آقایان چه اصراری دارند که حقایق را تحریف کنند و آبروی نظام را برای چند رای بیشتر یا کمی قهرمانسازی به حراج بگذارند.
وی افزود: آقای احمدینژاد تاکنون چند بار گفته که در زمان پیروزی در انتخابات، تمام فعالیتهای هستهیی ایران تعلیق و پلمپ بوده و کارشناسان و دانشمندان ما بیکار بودهاند. برای آگاهی ایشان تاکید میکنم که تولید کیک زرد در بندرعباس حتی برای یک لحظه هم تعلیق نشد. پروژه آب سنگین اراک و ساخت راکتور اراک برای یک لحظه تعلیق نشد. فعالیتهای زیربنایی در نطنز حتی برای یک دقیقه تعلیق نشد. فعالیتهای تکمیلی در اصفهان یک ثانیه تعلیق نشد. فعالیتهای تحقیق و توسعه (R&D) نیز برای یک لحظه تعلیق نشد. همان زمان گزارشهای آژانس نشان میدهد که تحقیقات ما بر روی سانتریفیوژ P-2 به صورت مستمر ادامه داشت. من نمیدانم چه کسانی به آقای احمدینژاد گزارش دادهاند که درب تمام آزمایشگاههای هستهیی ایران بسته بوده است. اما اگر آقای احمدینژاد واقعاً از سر ناآگاهی این حرفها را میزند و قصد تخریب و فریب افکار عمومی را ندارد؛ به صراحت به ایشان میگویم تمام این گزارشها دروغ است.
حملات آقای احمدینژاد درباره پروتکل الحاقی
روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به انتقادات آقای احمدینژاد از اجرای پروتکل الحاقی بدون مصوبه مجلس گفت: اول این که آقای احمدینژاد به خوبی میداند موافقت اولیه دولتها با پروتکلهای مختلف جزو اختیارات دولت است و البته زمانی رسمی و قطعی میشود که در مجلس تصویب شود. اما مزید اطلاع یادآور میشوم که مجلس وقت (مجلس ششم) طرحی سه فوریتی را در دستور کار گذاشته بود تا دولت را به امضای پروتکل الحاقی ملزم کند. اتفاقاً این ما بودیم که نگذاشتیم این طرح مطرح شود. ما نمیخواستیم چون معتقد بودیم برای تصویب آن باید امتیازات لازم را کسب کنیم. اظهارات آقای احمدینژاد در این زمینه برای من مثل سایر حرفهای ایشان قابل درک نیست. الان که دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در اختیار خود آقای احمدینژاد است و میتواند به آسانی به اسناد آن دسترسی داشته باشد، بنابراین واقعاً نمیدانم چرا این گونه سخن میگوید. امضای پروتکل الحاقی مصوبه رسمی شورای عالی امنیت ملی را داشته و ایشان بهتر است از افراد مطلع بپرسند که روند کار چگونه بوده است.
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: ضمن آن که تیم مذاکرات هستهیی هیچ تعهدی را بر دوش کشور نگذاشت. حتی درباره همین تعلیق و پروتکل الحاقی هم که خواسته رسمی جامعه جهانی و شورای حکام بود؛ ما توانستیم کشورهای اروپایی و شورای حکام را وادار به اذعان این مساله کنیم که هم تعلیق و هم اجرای پروتکل به صورت «داوطلبانه» و «غیر الزامآور» اجرا خواهد شد. در مقابل هم امتیازات بسیاری را گرفتیم که جلوگیری از ارسال پرونده به شورای امنیت، جلوگیری از تحریم ایران، آغاز مذاکرات پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و حضور در کمیته MNA بخشی از این امتیازات است.
ماجرای توافق بروکسل
روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود در واکنش به انتقادات آقای احمدینژاد از مذاکرات بروکسل گفت: در آن مقطع تفاهم شد که قطعهسازی و مونتاژ تعلیق شود و در مقابل، اتحادیه اروپا از عادی شدن پرونده ایران در اجلاس بعدی شورای حکام حمایت کند. به صراحت میگویم کسانی که این گونه سخن میگویند، هیچ اطلاعی از مسایل حقوقی و بینالمللی ندارند و نمیدانند عادی شدن پرونده ایران در آژانس یعنی چه. اگر پرونده ایران در اجلاس خرداد 83 شورای حکام عادی میشد، یعنی ایران میتوانست بدون هیچ مشکلی غنیسازی را ادامه دهد. بعد از مذاکرات بروکسل، جرج بوش شخصاً با تونی بلر تماس گرفت و تاکید کرد که جمهوری اسلامی سر سه کشور اروپایی کلاه گذاشته و بازی را برده است. فشار شدید آمریکا در آن مقطع باعث شد که اروپا به تعهدات خود بر مبنای توافق بروکسل عمل نکند که البته ما هم در مقابل فوراً در اوایل تیرماه 1383 تعلیق قطعهسازی و مونتاژ سانتریفیوژها را شکستیم.
حملات آقای احمدینژاد به مذاکرات پاریس
مسوول پیشین پرونده هستهیی در بخش دیگری از اظهارات خود در واکنش به حملات مسوولان دولت نهم به مذاکرات پاریس نیز گفت: توافق پاریس باعث شد که شورای حکام در قطعنامه خود به صراحت اعلام کند تعلیق فعالیتهای هستهیی ایران یک اقدام «داوطلبانه»، «غیر حقوقی» و «غیر الزامی» است. به دنبال آن، در قطعنامه اجلاس آذرماه 1383 شورای حکام به صراحت اعلام شد که فعالیت ایران صلحآمیز است و اگر هم تخلفی شده باشد، ایران اقدامات جبرانی لازم را انجام داده است. این مسایل دستاوردهای مهمی است که تنها اهل فن و کارشناسان آگاه به مسایل فنی و حقوقی قادر به درک اهمیت آن هستند. بر اساس توافق پاریس، ایران توانست به رغم مخالفت علنی جرج بوش عضو کمیته MNA شود و در آن کمیته نیز کاری کند که ایران جزو کشورهای دارای فنآوری غنیسازی شناخته شود. همچنین بر اساس آن توافق، فرآیند عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی پس از سالها آغاز شد که از لحاظ اقتصادی میتواند برای کشور بسیار مهم باشد.
روحانی ادامه داد: ما در توافق پاریس، تعلیق فعالیتهای هستهیی را به پیشرفت مذاکرات منوط کردیم و پس از سه ماه که پیشرفت مهمی به دست نیامد مجدداً تعلیق را شکستیم. نمیدانم آقایان چه اصراری به تکرار این ادعای بیاساس خود دارند که دولت نهم قهرمان شکستن تعلیق است. طی 22 ماه مدیریت بنده در پرونده هستهیی حداقل سه بار یعنی در تابستان 1383، در پائیز 1383 و در تابستان 1384 تعلیقها شکسته شد. منتها بحث اصلی این است که ما میدانستیم چگونه با تدبیر عمل کنیم و چگونه حرف بزنیم که شکستن تعلیق هزینه نداشته باشد. آقایان توضیح دهند اکنون که به دلیل بیدرایتی و مواضع هیجانآمیز و تحریککننده، پرونده ایران به شورای امنیت رفته و پنج قطعنامه تحریم علیه جمهوری اسلامی تصویب شده، آیا اتفاق افتخارآمیزی رخ داده است. من به آقای احمدینژاد میگویم فرض کنید سیاست شما به نتیجه رسیده و «قطعنامهدان» شورای امنیت «پاره» شده؛ آیا تصویب و اعلام بازرسی بینالمللی از کشتیها و هواپیماهای عازم ایران یا تحریم اقتصادی ایران جای افتخار دارد؟ ما تعلیق الزامی را غیر الزامی کردیم اما در دولت ایشان، آن تعلیق داوطلبانه و غیرالزامی در قطعنامهها الزامی شد. آیا این مساله افتخار دارد؟
وی تصریح کرد: مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی در تابستان 84 در آستانه موفقیت بود و وزیر خارجه دولت نهم هم در مصاحبه با شبکه «اناچکی» ژاپن به نحوی این واقعیت را اعلام کردند. با این حال متاسفانه مساله انتخابات پیش آمد و توافق به بعد از انتخابات محول شد.
ماجرای تعطیلی رشتههای دانشگاهی!
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به یکی دیگر از اتهامات آقای احمدینژاد به مذاکرات سعدآباد مبنی بر این که کشورهای اروپایی به دنبال تعطیلی تمامی رشتههای دانشگاهی مرتبط با فعالیتهای هستهیی و حتی رشته فیزیک در ایران بودند، گفت: متاسفانه آقای رییسجمهور گاهی حرفهایی میزند که آنقدر مضحک و بیاساس است که نیازی به جواب ندارد و همه نخبگان به واهی بودن این سخنان آگاهند. این حرف که بارها از سوی آقای احمدینژاد در سخنرانیهای عمومی مطرح شده، از بیخ و بن دروغ است. این ادعا و خواسته آن قدر سخیف است که حتی آمریکا هم دنبال آن نبود. ضمن آن که دقیقاً بر عکس اظهارات ایشان، طرحی که در اردیبهشت 84 توسط ما به مجلس شورای اسلامی ارایه و تصویب شد، وزارت علوم را موظف کرده است که رشتههای مرتبط با دانش هستهیی را در دانشگاههای کشور تقویت کند.
روحانی افزود: متاسفانه تنها بحثی که درباره محرومیت دانشجویا ن ایرانی از تحصیل در رشتههای مرتبط با مسایل هستهیی مطرح شده، یکی از دستاوردهای همین دولت و مربوط به دوران خود آقای احمدینژاد بوده است. قطعنامه 1737 شورای امنیت (دسامبر 2006)، تحصیل دانشجویان ایرانی در رشتههای مربوط به دانش هستهیی و فعالیتهای موشکی در کشورهای خارجی را تحریم کرده و در بند هفدهم از کشورهای دنیا خواسته است مانع تحصیل دانشجویان کشورمان در این رشتهها شوند. بند 24 همان قطعنامه تاکید میکند که حتی اگر ایران به درخواستهای شورای امنیت نیز عمل کرد، باز هم برخی از تحریمهای بینالمللی ادامه خواهد داشت که ممنوعیت تحصیل دانشجویان ایرانی در دانشگاههای خارجی در زمینه فعالیتهای هستهیی و موشکی از این موارد است. متاسفانه آقای احمدینژاد به جای عذرخواهی از ملت ایران و اعتراف به این که بیتدبیری دولت نهم باعث شده است دانشجویان ایرانی از تحصیلات در رشتههای بسیار مهم محروم شوند، تصمیم گرفته است به دولتهای قبلی حمله کند.
جشن ملی و بزرگترین پیروزی صد سال اخیر
روحانی در پاسخ به سوال خبرنگاری پیرامون برگزاری جشن ملی از سوی دولت به خاطر یکی از گزارشهای مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کرد: متاسفانه گزارشی که از سوی دولت یکی از بزرگترین پیروزیهای ملت ایران در صد سال اخیر خوانده شد و برای آن جشن گرفتند، یکی از بدترین و خطرناکترین گزارشهای آقای البرادعی بود. آن گزارش با مطرح کردن موضوع «مطالعات ادعایی» برای اولین بار به صورت رسمی پرونده فعالیتهای هستهیی ایران را نظامی کرد و این اقدام، خطرناکترین کاری بود که میتوانست علیه ایران صورت بگیرد.
انکار نقش دولتهای گذشته در فنآوری هستهیی
وی افزود: فنآوری هستهیی نه تنها حق مسلم مردم ایران که غرور ملی مردم ایران است. برای این دانش زحمات بسیاری کشیده شده است. من از سال 1361 قدم به قدم در کنار این پروژه بودهام و از تمام ابعاد آن آگاهی دارم. دولتهای میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و خاتمی زحمات بسیاری را برای این پروژه کشیدند و نقش غیرقابل انکاری در موفقیت ملت ایران دارند. البته در دوران آقای احمدینژاد هم زحماتی در این مسیر کشیده شده است که ما منکر آن نیستیم. اما عجیب آن است که مسوولان دولت نهم، کسانی که سه دهه برای این پروژه زحمت کشیده و آن را از هیچ به اینجا رساندهاند را مورد حمله قرار میدهند اما در مقابل میکوشند خود را منجی این فنآوری و قهرمان صنعت هستهیی معرفی کنند.
دعوت مجدد روحانی از احمدینژاد برای مناظره
دکتر حسن روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود با اعلام آمادگی مجدد برای مناظره با محمود احمدینژاد گفت: بنده چند روز قبل و در اوج حملات غیرمنصفانه آقای احمدینژاد به مذاکرات هستهیی دولت گذشته از ایشان دعوت کردم که اگر واقعاً میتوانند از اظهارات خود دفاع کنند، در محضر افکار عمومی به مناظره بنشینیم. قصد من از این مناظره مطلقاً دفاع از خودم یا تیم سابق مذاکرات هستهیی نیست، چرا که همه میدانند موضوع هستهیی متعلق به کل نظام است و فرماندهی آن در دستان باکفایت مقام معظم رهبری است.
مسوول پیشین پرونده هستهیی ادامه داد: در زمان حضور من در شورای عالی امنیت ملی کمیتهای وجود داشت که دکتر ولایتی، مهندس آقازاده به عنوان رییس سازمان انرژی اتمی، دکتر خرازی به عنوان وزیر امور خارجه، آقای یونسی به عنوان وزیر اطلاعات، آقای شمخانی به عنوان وزیر دفاع، آقایان دکتر لاریجانی و حسینی تاش و البته خود بنده از اعضای آن بودیم. اعضای این کمیته را نیز من تعیین نکرده بودم بلکه توسط سران نظام انتخاب شده بودند. در این کمیته تمام پیشنهادات کارشناسی و راهکارهای موجود جمعبندی و به صورت مکتوب به سران نظام ارایه میشد تا مورد تصویب قرار گیرد. علاوه بر این کمیته، جلسهای هم در سطح عالی و با حضور سران نظام تشکیل میشد تا درباره موضوعات مهم و سیاستهای مرتبط با پرونده هستهیی بحث و تصمیمگیری کند. تمام تصمیمات اصلی پرونده هستهیی از جمله اصل مذاکرات هستهیی در این جلسات مورد تصویب قرار گرفته و مصوبات آن به صورت مکتوب در بایگانی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی وجود دارد.
روحانی تاکید کرد: متاسفانه باید بگویم حملاتی که آقای دکتر احمدینژاد به مذاکرات هستهیی انجام میدهند زیر سوال بردن کل نظام است و بحث فرد یا تیم نیست. هنگامی که مقام معظم رهبری با صراحت تاکید کردهاند بر روند فعالیت هستهیی نظارت داشتهاند و هیچ گونه تسلیم، عقبنشینی یا اقدام خلافی صورت نگرفته است، هنگامی که رهبری نظام با صراحت اعضای تیم مذاکرات هستهیی را سربازان خط مقدم نظام خواندهاند؛ واقعاً جای سوال دارد که آقای رییسجمهور دنبال چه هستند و هدف نهایی ایشان از نادیده گرفتن این واقعیات چیست؟
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: میخواهم بپرسم هنگامی که فردی در جایگاه آقای احمدینژاد به خود اجازه میدهد تصمیماتی که سران نظام در فرآیند آن دخالت داشته و مقام معظم رهبری بر آن نظارت داشتهاند را این گونه زیر سوال ببرد؛ واقعاً دیگر کدام مدیر در کشور میتوان کار کند؟ کدام دیپلمات جرات میکند در محافل بینالمللی به مصاف دشمنان نظام برود؟ وقتی که مذاکرات مهم نظام با سه کشور قدرتمند اروپایی و بسیاری از کشورهای مؤثر دنیا این گونه مورد حمله قرار میگیرد، انتظار داریم از این پس کدام کشور به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران اعتماد کند؟ هنگامی که چنین شبهاتی را در ذهن مردم ایجاد میکنیم و اعتمادملی را خدشهدار میسازیم، چگونه انتظار داریم که مردم از این پس به تصمیمات نظام اعتماد داشته باشند؟
روحانی تاکید کرد: البته همان زمان که آقای احمدینژاد را به مناظره دعوت کردم میدانستم که نه صدا و سیما اجازه چنین مناظرهای را خواهد داد و نه آقای احمدینژاد و مشاوران ایشان موافقت میکنند. صدا و سیما البته بر اساس قانون موظف است به تمام افراد و دستگاههایی که در برنامههای رسانه ملی مورد اتهام و تخریب قرار میگیرند، دو برابر زمان بدهد تا از خود دفاع کنند. من به جناب آقای ضرغامی هم گفتم که طبق قانون باید به ما فرصت کافی برای پاسخگویی به اتهامات آقای رییسجمهور داده شود.
وی افزود: تمامی افراد و نهادهایی که توسط آقای احمدینژاد در صدا و سیما مورد اتهام قرار گرفتهاند، باید جوابیه خود را برای رسانه ملی ارسال کنند و سازمان صدا و سیما هم موظف است طبق قانون این جوابیهها را پخش کند تا باعث آگاهی مردم از حقایق شود. چرا که در غیر این صورت و با ادامه این روند چیزی از جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: جالب است که این روزها خود آقای احمدینژاد دائماً مشغول تکرار این جمله هستند که دولت نهم مورد تخریب قرار گرفته و تخریب یک اقدام مجرمانه و قابل پیگرد است. اگر مسوولان دولتی معتقدند تخریب و سیاهنمایی بد است که حتماً بد است؛ باید پرسید که پس چرا خودشان شبانهروز در حال تخریب دولتهای گذشته و ایراد اتهامات بیاساس به این و آن هستند؟ رطب خورده که نمیتواند منع رطب کند. میخواهم بپرسم که آیا آقایان اجازه میدهند و تحمل میکنند عین عبارات و جملاتی را که علیه دولتهای گذشته به کار بردهاند، در یک رسانه علیه خودشان منتشر شود؟ من نمیدانم این همه تخریبی که مسوولان دولت نهم دائماً از آن گلایه میکنند در کدام روزنامه یا خبرگزاری صورت گرفته است؛ اما این را میدانم که اگر یکی از این جملاتی که خود آقای احمدینژاد علیه سیاستهای هستهیی نظام در دولت قبل یا مسوولان ارشد گذشته به کار بردهاند عیناً در رسانهای علیه خود ایشان منتشر میشد، تاکنون آن رسانه صدبار تعطیل شده بود.
علت مانور دائمی دولت نهم در زمینه پرونده هستهیی
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در بخش دیگری از اظهارات خود تصریح کرد: پرونده هستهیی ایران مساله بسیار پیچیدهای است و به آسانی نمیتوان درباره آن حرف زد. یکی از دلایل مانورهای مداوم آقای احمدینژاد بر روی پرونده هستهیی هم این است که میداند این موضوع «منطقه ممنوعه» است و بسیاری از افراد وارد آن نمیشوند و به حملات دولت پاسخ نمیدهند، چرا که مشکلاتی برای آنها ایجاد میشود.
روحانی افزود: مسوولان دولت نهم با توجه به همین مساله با استفاده از تریبونهای قدرتمند خود دائماً بر روی پرونده هستهیی مانور میدهند. این در حالی است که منتقدان دولت از هیچ گونه امکاناتی برای پاسخگویی برخوردار نیستند و نمیتوانند دروغهایی که گفته میشود یا حملات غیرمنصفانه و تبلیغاتی را پاسخ دهند. امیدوارم مردم تحت تاثیر این جوسازیها قرار نگیرند و رسانهها نیز احساس مسوولیت کرده و راساً واقعیات را به مردم منتقل کنند.
حملات مکرر آقای احمدینژاد به دولتهای گذشته و مساله «افشاگری»
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از اظهارات خود در پاسخ به سوالی پیرامون حملات مکرر آقای احمدینژاد به دولتهای گذشته و آن چه که «افشاگری» نامیده میشود، گفت: شاید برخیها تصور کنند که مردم ایران به سادگی فریب میخوردند و با هوچیبازی، نمایشهای ساختگی و دروغگویی میتوان نظر افکار عمومی را به خود جلب کرد. اما من معتقدم که مردم ما ساده نیستند و هر چند که ممکن است در ظاهر ساکت باشند، اما با هوچیگری، جنگ روانی و وارد کردن اتهامات سنگین به شخصیتهای نظام نمیتوان آرای مردم را خرید. همانطور که مطمئنم با سیبزمینی و تراول چک هم نمیتوان کشور را تحت کنترل خود درآورد.
این عضو مجلس خبرگان تاکید کرد: دولت نهم طی چهار سال گذشته بر سر کار بوده و اکنون باید توضیح دهد که در این مدت چه کرده و چه دستاوردهایی داشته است. آقای احمدینژاد باید به جای فرافکنی و فرار به جلو؛ به سوالات اصلی مردم و نخبگان پاسخ دهد.
دولت به سوالات مهم جامعه پاسخ بدهد
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به گزارش تفریغ بودجه سال 86 که در مجلس قرائت شد اشاره کرد و گفت: یکی از مواردی که دولت باید به جای متهم کردن پاسخگو باشد سوالات ایجاد شده به وسیله این گزارش است که اتفاقا ما آن را نپرسیدهایم بلکه دیوان محاسبات به عنوان نهاد رسمی حکومت این سوال را مطرح کرده است که البته متاسفانه رسانهها زیاد به آن نپرداختند. این گزارش میگوید در سال 86، دو میلیارد و دویست میلیون دلار نفت فروخته شده ولی پول آن به بانک مرکزی داده نشده است. بلکه دولت بدون مجوز مجلس با این پول، فرآورده نفتی خریداری کرده و این فرآوردهها را در داخل به فروش رسانده اما باز هم پول آن را به خزانه واریز نکرده است.
روحانی با تاکید بر این که «بحث دو میلیارد و دویست میلیون دلار پول در میان است نه یک ریال و دو ریال»، گفت: در گزارش دیوان محاسبات همچنین اشاره شده است که حساب بیش از 9 میلیارد متر مکعب گاز درسال 86 نامشخص است. یا این که طبق گزارش وزارت نفت در این چهار سال بیش از 21 میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش میعانات گازی داشتهایم اما این رقم هنگفت در محاسبات وجود ندارد و نحوه هزینه آن مشخص نیست. همچنین در سال 86 حدود 800 میلیارد تومان پول نفت صرف بخش غیرنفت شده است. شرکت نفت نیز حدود 22 میلیارد دلار درآمد داشته است. دولت باید بگوید که این پولها کجا مصرف شده است؟
وی ادامه داد: مردم باید بدانند چه کسی قانون مدار است و چه کسی قانون گریز است؟ چه کسی اطلاعات شفاف میدهد و چه کسی با آمارسازی و تحریف آمارها، ادعاهای گزافی را درباره خود مطرح میکند.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک تصریح کرد: بالاخره باید توضیح داده شود که مجموع درآمدهای نفتی کشور طی چهار سال گذشته و موجودی فعلی حساب ذخیره ارزی چقدر است. آن چه که گزارش وزارت نفت می گوید این است که در این چهار سال حدود 270 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتهایم. درآمد غیرنفتی هم بر اساس گزارش خود دولت حدود 57 میلیارد دلار بوده است. یک نفر باید بگوید که این درآمد هنگفت 330 میلیارد دلار بالاخره چه شد و کجا خرج شد؟ دولت نهم باید توضیح دهد چقدر کار زیربنایی انجام داده و با این پول بیزبان چه کرده است؟
روحانی افزود: این گزارشها البته باید صادقانه و واقعی باشد نه این که مثل گزارش آقای احمدینژاد در برنامه تلویزیونیاش؛ ادعاهایی درباره مسائل پتروشیمی، پالایشگاه پارسیان و فازهای 9 و 10 پارس جنوبی مطرح شود که بعداً مشخص شد، نادرست است.
وی در پایان گفت: این که به جای توضیح عملکرد و پاسخ به سوالات نخبگان و افکار عمومی، مدام به دولتهای قبلی حمله کنیم یا ادعاهای بی سر و تهی را درباره مافیا مطرح نماییم، دردی از دولت نهم دوا نخواهد کرد. این حرفهای درشت علیرغم تصور برخیها، رایآور نیست و دوران این هوچیبازیها و ادا درآوردنها گذشته است. دولت نهم الان باید توضیح دهد که در این چهار سال چه کرده است و اگر دستاوردی نداشته، حداقل آن قدر شجاعت داشته باشد که از مردم عذرخواهی کند. به هر حال مردم را نباید ساده و عوام فرض کرد. عوامفریبی دیگر جواب نخواهد داد.
به گزارش قلم، دکتر حسن روحانی در ابتدای این نشست که بخش اعظم آن به دلیل پرسشهای حضار و همچنین حملات مسوولان ارشد دولت نهم ناگزیر به پرونده هستهیی ایران اختصاص یافت، با تاکید بر ضرورت حضور پرشور مردم در انتخابات 22 خرداد گفت: شور و هیجان فعلی این امید را به وجود میآورد که انتخابات پرشوری را پیش رو داشته باشیم. حضور پرشور مردم مایه اقتدار ملی، عزت افزونتر و باعث ثبات و استحکام بیشتر نظام خواهد شد و جامعه را در مقابل بسیاری از آفات و خطرها مصون میکند. به همین دلیل رسانهها و نخبگان باید مردم را تشویق کنند که اولین حق شهروندی خود یعنی حق حضور در سرنوشت را نادیده نگیرند.
این عضو مجلس خبرگان رهبری با انتقاد از ایجاد صفبندیهای کاذب میان ملت تصریح کرد: برخی صفبندیهای کاذب نظیر دو تکه کردن ملت ایران به «فقیر» و «غنی»، «روستایی» و «شهری» یا «بی دین» و «دیندار» باعث خدشهدار شدن وحدت ملی میشود. نگوئیم فقرا دنبال فلان کاندیدا و اغنیاء دنبال یک کاندیدای دیگر هستند. امروزه در عصر اطلاعات دیگر تفاوت عمیقی بین شهرهای بزرگ، شهرستانها و روستاها وجود ندارد و تمام ملت تقریباً در یک مسیر حرکت میکنند. نباید ادعا کنیم که هواداران فلان کاندیدا، دیندار و هواداران کاندیدای دیگر، بیدین هستند. همه شهروندان ایرانی از فقیر و ثروتمند و شهری و روستایی، جزئی از ملت ایران محسوب میشوند و آرای آنها نیز از ارزش یکسانی برخوردار است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: مساله مهم دیگر سلامت انتخابات است. مقام معظم رهبری بر سلامت انتخابات تاکید فرمودهاند و دستگاههای اجرایی نیز از نظر قانونی، اخلاقی و شرعی موظفند انتخابات کاملاً سالم و بیحاشیهای را برگزار کنند. البته انشاءالله انتخابات حتماً با سلامت کامل برگزار خواهد شد اما باید اطمینان عمومی به سلامت انتخابات و احساس سلامت را نیز احیا کرد.
وی در همین زمینه افزود: حضور نمایندگان نامزدها در پای صندوقها بسیار مهم است و بر اساس قانون، نمایندگان نامزدها حق دارند در پای هر صندوق و در تمام مراحل اخذ رای و شمارش آرا حضور داشته باشند. قانون تصریح میکند که جلوگیری از حضور نمایندگان نامزدها در پای صندوقها هنگام اخذ رای یا هنگام شمارش آرا «جرم» است و هر کسی در هر مقام و موقعیتی که مانع نظارت نمایندگان نامزدها شود، مجرم محسوب میشود.
روحانی ادامه داد: مساله اموال عمومی نیز از مسایل مهمی است که تاثیر بسیاری بر سلامت انتخابات دارد. بر اساس نص صریح قانون، رسانههای متعلق به اموال عمومی حق ندارند به نفع یک کاندیدا یا علیه کاندیدای دیگر وارد عمل شوند، این در حالی است که متاسفانه این روزها برخی از رسانههای دولتی یا متعلق به اموال عمومی آشکارا در حال حمایت از یک نامزد و تخریب سه نامزد دیگر هستند. عملکرد این رسانهها مصداق بارز اعمال مجرمانه است و دستگاه قضایی باید مسوولان این رسانهها را مورد پیگرد قانونی قرار دهد.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک تاکید کرد: امیدواریم آن چه که شنیده میشود که برخی کاندیداها برای رفت و آمدهای انتخاباتی از اموال عمومی استفاده میکنند یا بودجه عمومی را صرف تبلیغات انتخاباتی مینمایند، نادرست باشد. در غیر این صورت، جای این سوال باقی است که چرا شورای نگهبان علناً اعتراض نمیکنند.
وی همچنین یادآور شد: قانون تصریح کرده است که عوامل اجرای انتخابات مخصوصاً استانداران، فرمانداران، بخشدارها، وزیر کشور و اعضای شورای نگهبان نباید به هیچ وجه به نفع یک نامزد یا علیه یک نامزد دیگر مداخله کنند.
حملات محمود احمدینژاد به بیانیه سعدآباد و مساله تعلیق
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در بخشی از این نشست در پاسخ به سوالی پیرامون حملات اخیر مسوولان دولتی به مذاکرات سعدآباد گفت: برای تحلیل واقعبینانه و درست یک پدیده باید آن را در ظرف مکانی و زمانی خودش مورد بررسی قرار دهیم. در شهریور 1382 قطعنامهای علیه ایران با اتفاق آرا در شورای حکام آژانس صادر شد که حاوی یک ضربالاجل پنجاه روزه به ایران بود. یادمان نرود آن قطعنامه در شرایطی تصویب شد که آمریکا در حرکتی ضربتی، افغانستان و عراق را اشغال کرده بود و سناتورهای آمریکایی با غرور و سرمستی تمام به صراحت تاکید میکردند نوبت به ایران رسیده است. در همان مقطع، وزیران خارجه سه کشور اروپایی در تاریخ 15/5/1382 در نامهای به وزیر خارجه ایران خواستار توقف فعالیتهای هستهیی ایران شدند و یک روز بعد یعنی در تاریخ 16/5/82 نیز وزیر خارجه روسیه در نامهای به جمهوری اسلامی همان درخواست را تکرار کرد.
روحانی افزود: در شرایطی که آمریکا و اسراییل به دنبال کشاندن ایران به شورای امنیت بودند و میکوشیدند پرونده هستهیی را امنیتی کنند و در حالی که شمارش معکوس محافل صهیونیست برای حمله به ایران آغاز شده و نوعی اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته بود؛ نظام تصمیم گرفت اجماع جهانی را بشکند وآمریکا و اسراییل را منزوی کند. من از آقای احمدینژاد میخواهم بدون حاشیهروی به این سوال پاسخ دهند که این اقدام خوب بود یا بد بود؟ وزیر خارجه وقت آمریکا در اسفند 1383 در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که هدف آمریکا انزوای ایران بود اما ظاهراً بالعکس، جمهوری اسلامی توانسته است آمریکا را منزوی کند. آقای احمدینژاد باید بگوید این که آمریکا رسماً اعتراف کرد منزوی شده است، خوب بود یا بد بود؟
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک ادامه داد: طی چهار سال گذشته آقای احمدینژاد بارها با افتخار تاکید کردهاند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیتهای هستهیی ایران را صلحآمیز دانسته است. من از آقای احمدینژاد میپرسم که اذعان آژانس به صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهیی ایران دستاورد کدام دوره است؟ سیاست نظام و مذاکرات ما بود که باعث شد البرادعی در گزارش نوامبر 2004 رسماً به شورای حکام اعلام کند ایران انحرافی در مسیر فعالیتهای هستهیی نداشته و برنامه اتمی تهران صلحآمیز است. بنابراین، آقای احمدینژاد باید بگوید این که ما اثبات کردیم فعالیتهای هستهیی ایران صلحآمیز است، خوب بود یا بد بود؟ این که نگذاشتیم ایران مورد تحریم واقع شود، خوب بود یا بد بود؟
مسوول پیشین پرونده هستهیی تصریح کرد: پرونده هستهیی ناگفتههای زیادی دارد و ما حرفهای بسیاری برای گفتن داریم. آقایان فکر نکنند که زندگی همین چهار روز انتخابات است و میتوانند با سوءاستفاده از تریبونهای قدرتمند خود و با دروغ و تهمت، سیاستهای نظام را زیر علامت سوال ببرند و همه ساکت بمانند. ما این مساله را رها نمیکنیم و روزی خواهد رسید که همه مردم از حقایق آگاه خواهند شد.
روحانی افزود: یکی از اهداف مذاکرات هستهیی این بود که میخواستیم فرصت مناسب را برای تکمیل چرخه سوخت داشته باشیم. ما آن زمان UF6 نداشتیم و فرصت میخواستیم تا تاسیسات اصفهان کامل شود. فرصت میخواستیم که بتوانیم تاسیسات نطنز را کامل کنیم. به رغم تمام دروغهایی که گفته میشود به صراحت تاکید میکنم در طول 22 ماهی که من مسوول پرونده هستهیی بودم برای یک لحظه، تاسیسات اصفهان، اراک، نطنز، بندرعباس و پروژههای عظیم تحقیقاتی ما متوقف نشد. جمهوری اسلامی در هر مرحله موردی را تعلیق کرد اما هیچ وقت زیر بار تعلیق کامل نرفت. سیاست کلی ما نیز این بود که هر بخشی را که کامل بود برای مدتی تعلیق میکردیم تا بتوانیم بخشهای ناقص را تکمیل کنیم. به همین دلیل است که بعد از مذاکرات سعدآباد، فعالیتهای تکمیل پروژه اصفهان چند شیفته ادامه یافت و نهایتاً این تاسیسات تکمیل شد.
مسوول پیشین پرونده هستهیی ادامه داد: تاسیسات UCF اصفهان در فروردین 1383 افتتاح و در پایان همان سال تکمیل شد. سوال من از آقای احمدینژاد این است که اگر ادعای شما درست است و فکر میکنید که نظام همه چیز را بعد از مذاکرات سعدآباد تعلیق کرد، پس چگونه توانستیم تاسیسات اصفهان را در فروردین 83 (حدود 6 ماه بعد از مذاکرات سعدآباد) افتتاح کنیم. من از آقای احمدینژاد میخواهم از افراد آگاه و کسانی که در جریان فعالیتهای هستهیی ایران هستند سوال کند تا حقایق برای وی روشن شود. طبق گزارش آژانس در آذرماه 1383، تعداد سانتریفیوژهای ایران در مقطع مذاکرات سعدآباد کمتر از 160 عدد و در آذر 83 حداقل 1274 سانتریفیوژ بوده است. من از آقای احمدینژاد میپرسم که اگر به ادعای شما تمام فعالیتهای هستهیی ایران تعلیق بوده است، پس چگونه توانستهایم ظرف یک سال حدود 1000 سانتریفیوژ را بسازیم؟
روحانی تصریح کرد: آقایان ادعا میکنند که فنآوری غنیسازی در دولت نهم آغاز شده است. این در حالی است که محمد البرادعی در اسفند 81 طی مصاحبهای رسماً اعلام کرده که ایران به فنآوری غنیسازی دست پیدا کرده و به جرگه ده کشور دارای فنآوری غنیسازی پیوسته است. در تمام 22 ماهی که من مسوول پرونده هستهیی بودم، تمامی بخشها به صورت 24 ساعته و سه شیفته مشغول فعالیت و توسعه بودند. این که میگویند ما نطنز را تعلیق کردیم یک دروغ بزرگ است. آن چه که تعلیق شد فقط تزریق گاز به سانتریفیوژها بود نه فعالیت در نطنز. من نمیدانم که آقایان چه اصراری دارند که حقایق را تحریف کنند و آبروی نظام را برای چند رای بیشتر یا کمی قهرمانسازی به حراج بگذارند.
وی افزود: آقای احمدینژاد تاکنون چند بار گفته که در زمان پیروزی در انتخابات، تمام فعالیتهای هستهیی ایران تعلیق و پلمپ بوده و کارشناسان و دانشمندان ما بیکار بودهاند. برای آگاهی ایشان تاکید میکنم که تولید کیک زرد در بندرعباس حتی برای یک لحظه هم تعلیق نشد. پروژه آب سنگین اراک و ساخت راکتور اراک برای یک لحظه تعلیق نشد. فعالیتهای زیربنایی در نطنز حتی برای یک دقیقه تعلیق نشد. فعالیتهای تکمیلی در اصفهان یک ثانیه تعلیق نشد. فعالیتهای تحقیق و توسعه (R&D) نیز برای یک لحظه تعلیق نشد. همان زمان گزارشهای آژانس نشان میدهد که تحقیقات ما بر روی سانتریفیوژ P-2 به صورت مستمر ادامه داشت. من نمیدانم چه کسانی به آقای احمدینژاد گزارش دادهاند که درب تمام آزمایشگاههای هستهیی ایران بسته بوده است. اما اگر آقای احمدینژاد واقعاً از سر ناآگاهی این حرفها را میزند و قصد تخریب و فریب افکار عمومی را ندارد؛ به صراحت به ایشان میگویم تمام این گزارشها دروغ است.
حملات آقای احمدینژاد درباره پروتکل الحاقی
روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به انتقادات آقای احمدینژاد از اجرای پروتکل الحاقی بدون مصوبه مجلس گفت: اول این که آقای احمدینژاد به خوبی میداند موافقت اولیه دولتها با پروتکلهای مختلف جزو اختیارات دولت است و البته زمانی رسمی و قطعی میشود که در مجلس تصویب شود. اما مزید اطلاع یادآور میشوم که مجلس وقت (مجلس ششم) طرحی سه فوریتی را در دستور کار گذاشته بود تا دولت را به امضای پروتکل الحاقی ملزم کند. اتفاقاً این ما بودیم که نگذاشتیم این طرح مطرح شود. ما نمیخواستیم چون معتقد بودیم برای تصویب آن باید امتیازات لازم را کسب کنیم. اظهارات آقای احمدینژاد در این زمینه برای من مثل سایر حرفهای ایشان قابل درک نیست. الان که دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در اختیار خود آقای احمدینژاد است و میتواند به آسانی به اسناد آن دسترسی داشته باشد، بنابراین واقعاً نمیدانم چرا این گونه سخن میگوید. امضای پروتکل الحاقی مصوبه رسمی شورای عالی امنیت ملی را داشته و ایشان بهتر است از افراد مطلع بپرسند که روند کار چگونه بوده است.
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: ضمن آن که تیم مذاکرات هستهیی هیچ تعهدی را بر دوش کشور نگذاشت. حتی درباره همین تعلیق و پروتکل الحاقی هم که خواسته رسمی جامعه جهانی و شورای حکام بود؛ ما توانستیم کشورهای اروپایی و شورای حکام را وادار به اذعان این مساله کنیم که هم تعلیق و هم اجرای پروتکل به صورت «داوطلبانه» و «غیر الزامآور» اجرا خواهد شد. در مقابل هم امتیازات بسیاری را گرفتیم که جلوگیری از ارسال پرونده به شورای امنیت، جلوگیری از تحریم ایران، آغاز مذاکرات پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و حضور در کمیته MNA بخشی از این امتیازات است.
ماجرای توافق بروکسل
روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود در واکنش به انتقادات آقای احمدینژاد از مذاکرات بروکسل گفت: در آن مقطع تفاهم شد که قطعهسازی و مونتاژ تعلیق شود و در مقابل، اتحادیه اروپا از عادی شدن پرونده ایران در اجلاس بعدی شورای حکام حمایت کند. به صراحت میگویم کسانی که این گونه سخن میگویند، هیچ اطلاعی از مسایل حقوقی و بینالمللی ندارند و نمیدانند عادی شدن پرونده ایران در آژانس یعنی چه. اگر پرونده ایران در اجلاس خرداد 83 شورای حکام عادی میشد، یعنی ایران میتوانست بدون هیچ مشکلی غنیسازی را ادامه دهد. بعد از مذاکرات بروکسل، جرج بوش شخصاً با تونی بلر تماس گرفت و تاکید کرد که جمهوری اسلامی سر سه کشور اروپایی کلاه گذاشته و بازی را برده است. فشار شدید آمریکا در آن مقطع باعث شد که اروپا به تعهدات خود بر مبنای توافق بروکسل عمل نکند که البته ما هم در مقابل فوراً در اوایل تیرماه 1383 تعلیق قطعهسازی و مونتاژ سانتریفیوژها را شکستیم.
حملات آقای احمدینژاد به مذاکرات پاریس
مسوول پیشین پرونده هستهیی در بخش دیگری از اظهارات خود در واکنش به حملات مسوولان دولت نهم به مذاکرات پاریس نیز گفت: توافق پاریس باعث شد که شورای حکام در قطعنامه خود به صراحت اعلام کند تعلیق فعالیتهای هستهیی ایران یک اقدام «داوطلبانه»، «غیر حقوقی» و «غیر الزامی» است. به دنبال آن، در قطعنامه اجلاس آذرماه 1383 شورای حکام به صراحت اعلام شد که فعالیت ایران صلحآمیز است و اگر هم تخلفی شده باشد، ایران اقدامات جبرانی لازم را انجام داده است. این مسایل دستاوردهای مهمی است که تنها اهل فن و کارشناسان آگاه به مسایل فنی و حقوقی قادر به درک اهمیت آن هستند. بر اساس توافق پاریس، ایران توانست به رغم مخالفت علنی جرج بوش عضو کمیته MNA شود و در آن کمیته نیز کاری کند که ایران جزو کشورهای دارای فنآوری غنیسازی شناخته شود. همچنین بر اساس آن توافق، فرآیند عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی پس از سالها آغاز شد که از لحاظ اقتصادی میتواند برای کشور بسیار مهم باشد.
روحانی ادامه داد: ما در توافق پاریس، تعلیق فعالیتهای هستهیی را به پیشرفت مذاکرات منوط کردیم و پس از سه ماه که پیشرفت مهمی به دست نیامد مجدداً تعلیق را شکستیم. نمیدانم آقایان چه اصراری به تکرار این ادعای بیاساس خود دارند که دولت نهم قهرمان شکستن تعلیق است. طی 22 ماه مدیریت بنده در پرونده هستهیی حداقل سه بار یعنی در تابستان 1383، در پائیز 1383 و در تابستان 1384 تعلیقها شکسته شد. منتها بحث اصلی این است که ما میدانستیم چگونه با تدبیر عمل کنیم و چگونه حرف بزنیم که شکستن تعلیق هزینه نداشته باشد. آقایان توضیح دهند اکنون که به دلیل بیدرایتی و مواضع هیجانآمیز و تحریککننده، پرونده ایران به شورای امنیت رفته و پنج قطعنامه تحریم علیه جمهوری اسلامی تصویب شده، آیا اتفاق افتخارآمیزی رخ داده است. من به آقای احمدینژاد میگویم فرض کنید سیاست شما به نتیجه رسیده و «قطعنامهدان» شورای امنیت «پاره» شده؛ آیا تصویب و اعلام بازرسی بینالمللی از کشتیها و هواپیماهای عازم ایران یا تحریم اقتصادی ایران جای افتخار دارد؟ ما تعلیق الزامی را غیر الزامی کردیم اما در دولت ایشان، آن تعلیق داوطلبانه و غیرالزامی در قطعنامهها الزامی شد. آیا این مساله افتخار دارد؟
وی تصریح کرد: مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی در تابستان 84 در آستانه موفقیت بود و وزیر خارجه دولت نهم هم در مصاحبه با شبکه «اناچکی» ژاپن به نحوی این واقعیت را اعلام کردند. با این حال متاسفانه مساله انتخابات پیش آمد و توافق به بعد از انتخابات محول شد.
ماجرای تعطیلی رشتههای دانشگاهی!
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به یکی دیگر از اتهامات آقای احمدینژاد به مذاکرات سعدآباد مبنی بر این که کشورهای اروپایی به دنبال تعطیلی تمامی رشتههای دانشگاهی مرتبط با فعالیتهای هستهیی و حتی رشته فیزیک در ایران بودند، گفت: متاسفانه آقای رییسجمهور گاهی حرفهایی میزند که آنقدر مضحک و بیاساس است که نیازی به جواب ندارد و همه نخبگان به واهی بودن این سخنان آگاهند. این حرف که بارها از سوی آقای احمدینژاد در سخنرانیهای عمومی مطرح شده، از بیخ و بن دروغ است. این ادعا و خواسته آن قدر سخیف است که حتی آمریکا هم دنبال آن نبود. ضمن آن که دقیقاً بر عکس اظهارات ایشان، طرحی که در اردیبهشت 84 توسط ما به مجلس شورای اسلامی ارایه و تصویب شد، وزارت علوم را موظف کرده است که رشتههای مرتبط با دانش هستهیی را در دانشگاههای کشور تقویت کند.
روحانی افزود: متاسفانه تنها بحثی که درباره محرومیت دانشجویا ن ایرانی از تحصیل در رشتههای مرتبط با مسایل هستهیی مطرح شده، یکی از دستاوردهای همین دولت و مربوط به دوران خود آقای احمدینژاد بوده است. قطعنامه 1737 شورای امنیت (دسامبر 2006)، تحصیل دانشجویان ایرانی در رشتههای مربوط به دانش هستهیی و فعالیتهای موشکی در کشورهای خارجی را تحریم کرده و در بند هفدهم از کشورهای دنیا خواسته است مانع تحصیل دانشجویان کشورمان در این رشتهها شوند. بند 24 همان قطعنامه تاکید میکند که حتی اگر ایران به درخواستهای شورای امنیت نیز عمل کرد، باز هم برخی از تحریمهای بینالمللی ادامه خواهد داشت که ممنوعیت تحصیل دانشجویان ایرانی در دانشگاههای خارجی در زمینه فعالیتهای هستهیی و موشکی از این موارد است. متاسفانه آقای احمدینژاد به جای عذرخواهی از ملت ایران و اعتراف به این که بیتدبیری دولت نهم باعث شده است دانشجویان ایرانی از تحصیلات در رشتههای بسیار مهم محروم شوند، تصمیم گرفته است به دولتهای قبلی حمله کند.
جشن ملی و بزرگترین پیروزی صد سال اخیر
روحانی در پاسخ به سوال خبرنگاری پیرامون برگزاری جشن ملی از سوی دولت به خاطر یکی از گزارشهای مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کرد: متاسفانه گزارشی که از سوی دولت یکی از بزرگترین پیروزیهای ملت ایران در صد سال اخیر خوانده شد و برای آن جشن گرفتند، یکی از بدترین و خطرناکترین گزارشهای آقای البرادعی بود. آن گزارش با مطرح کردن موضوع «مطالعات ادعایی» برای اولین بار به صورت رسمی پرونده فعالیتهای هستهیی ایران را نظامی کرد و این اقدام، خطرناکترین کاری بود که میتوانست علیه ایران صورت بگیرد.
انکار نقش دولتهای گذشته در فنآوری هستهیی
وی افزود: فنآوری هستهیی نه تنها حق مسلم مردم ایران که غرور ملی مردم ایران است. برای این دانش زحمات بسیاری کشیده شده است. من از سال 1361 قدم به قدم در کنار این پروژه بودهام و از تمام ابعاد آن آگاهی دارم. دولتهای میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و خاتمی زحمات بسیاری را برای این پروژه کشیدند و نقش غیرقابل انکاری در موفقیت ملت ایران دارند. البته در دوران آقای احمدینژاد هم زحماتی در این مسیر کشیده شده است که ما منکر آن نیستیم. اما عجیب آن است که مسوولان دولت نهم، کسانی که سه دهه برای این پروژه زحمت کشیده و آن را از هیچ به اینجا رساندهاند را مورد حمله قرار میدهند اما در مقابل میکوشند خود را منجی این فنآوری و قهرمان صنعت هستهیی معرفی کنند.
دعوت مجدد روحانی از احمدینژاد برای مناظره
دکتر حسن روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود با اعلام آمادگی مجدد برای مناظره با محمود احمدینژاد گفت: بنده چند روز قبل و در اوج حملات غیرمنصفانه آقای احمدینژاد به مذاکرات هستهیی دولت گذشته از ایشان دعوت کردم که اگر واقعاً میتوانند از اظهارات خود دفاع کنند، در محضر افکار عمومی به مناظره بنشینیم. قصد من از این مناظره مطلقاً دفاع از خودم یا تیم سابق مذاکرات هستهیی نیست، چرا که همه میدانند موضوع هستهیی متعلق به کل نظام است و فرماندهی آن در دستان باکفایت مقام معظم رهبری است.
مسوول پیشین پرونده هستهیی ادامه داد: در زمان حضور من در شورای عالی امنیت ملی کمیتهای وجود داشت که دکتر ولایتی، مهندس آقازاده به عنوان رییس سازمان انرژی اتمی، دکتر خرازی به عنوان وزیر امور خارجه، آقای یونسی به عنوان وزیر اطلاعات، آقای شمخانی به عنوان وزیر دفاع، آقایان دکتر لاریجانی و حسینی تاش و البته خود بنده از اعضای آن بودیم. اعضای این کمیته را نیز من تعیین نکرده بودم بلکه توسط سران نظام انتخاب شده بودند. در این کمیته تمام پیشنهادات کارشناسی و راهکارهای موجود جمعبندی و به صورت مکتوب به سران نظام ارایه میشد تا مورد تصویب قرار گیرد. علاوه بر این کمیته، جلسهای هم در سطح عالی و با حضور سران نظام تشکیل میشد تا درباره موضوعات مهم و سیاستهای مرتبط با پرونده هستهیی بحث و تصمیمگیری کند. تمام تصمیمات اصلی پرونده هستهیی از جمله اصل مذاکرات هستهیی در این جلسات مورد تصویب قرار گرفته و مصوبات آن به صورت مکتوب در بایگانی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی وجود دارد.
روحانی تاکید کرد: متاسفانه باید بگویم حملاتی که آقای دکتر احمدینژاد به مذاکرات هستهیی انجام میدهند زیر سوال بردن کل نظام است و بحث فرد یا تیم نیست. هنگامی که مقام معظم رهبری با صراحت تاکید کردهاند بر روند فعالیت هستهیی نظارت داشتهاند و هیچ گونه تسلیم، عقبنشینی یا اقدام خلافی صورت نگرفته است، هنگامی که رهبری نظام با صراحت اعضای تیم مذاکرات هستهیی را سربازان خط مقدم نظام خواندهاند؛ واقعاً جای سوال دارد که آقای رییسجمهور دنبال چه هستند و هدف نهایی ایشان از نادیده گرفتن این واقعیات چیست؟
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: میخواهم بپرسم هنگامی که فردی در جایگاه آقای احمدینژاد به خود اجازه میدهد تصمیماتی که سران نظام در فرآیند آن دخالت داشته و مقام معظم رهبری بر آن نظارت داشتهاند را این گونه زیر سوال ببرد؛ واقعاً دیگر کدام مدیر در کشور میتوان کار کند؟ کدام دیپلمات جرات میکند در محافل بینالمللی به مصاف دشمنان نظام برود؟ وقتی که مذاکرات مهم نظام با سه کشور قدرتمند اروپایی و بسیاری از کشورهای مؤثر دنیا این گونه مورد حمله قرار میگیرد، انتظار داریم از این پس کدام کشور به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران اعتماد کند؟ هنگامی که چنین شبهاتی را در ذهن مردم ایجاد میکنیم و اعتمادملی را خدشهدار میسازیم، چگونه انتظار داریم که مردم از این پس به تصمیمات نظام اعتماد داشته باشند؟
روحانی تاکید کرد: البته همان زمان که آقای احمدینژاد را به مناظره دعوت کردم میدانستم که نه صدا و سیما اجازه چنین مناظرهای را خواهد داد و نه آقای احمدینژاد و مشاوران ایشان موافقت میکنند. صدا و سیما البته بر اساس قانون موظف است به تمام افراد و دستگاههایی که در برنامههای رسانه ملی مورد اتهام و تخریب قرار میگیرند، دو برابر زمان بدهد تا از خود دفاع کنند. من به جناب آقای ضرغامی هم گفتم که طبق قانون باید به ما فرصت کافی برای پاسخگویی به اتهامات آقای رییسجمهور داده شود.
وی افزود: تمامی افراد و نهادهایی که توسط آقای احمدینژاد در صدا و سیما مورد اتهام قرار گرفتهاند، باید جوابیه خود را برای رسانه ملی ارسال کنند و سازمان صدا و سیما هم موظف است طبق قانون این جوابیهها را پخش کند تا باعث آگاهی مردم از حقایق شود. چرا که در غیر این صورت و با ادامه این روند چیزی از جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: جالب است که این روزها خود آقای احمدینژاد دائماً مشغول تکرار این جمله هستند که دولت نهم مورد تخریب قرار گرفته و تخریب یک اقدام مجرمانه و قابل پیگرد است. اگر مسوولان دولتی معتقدند تخریب و سیاهنمایی بد است که حتماً بد است؛ باید پرسید که پس چرا خودشان شبانهروز در حال تخریب دولتهای گذشته و ایراد اتهامات بیاساس به این و آن هستند؟ رطب خورده که نمیتواند منع رطب کند. میخواهم بپرسم که آیا آقایان اجازه میدهند و تحمل میکنند عین عبارات و جملاتی را که علیه دولتهای گذشته به کار بردهاند، در یک رسانه علیه خودشان منتشر شود؟ من نمیدانم این همه تخریبی که مسوولان دولت نهم دائماً از آن گلایه میکنند در کدام روزنامه یا خبرگزاری صورت گرفته است؛ اما این را میدانم که اگر یکی از این جملاتی که خود آقای احمدینژاد علیه سیاستهای هستهیی نظام در دولت قبل یا مسوولان ارشد گذشته به کار بردهاند عیناً در رسانهای علیه خود ایشان منتشر میشد، تاکنون آن رسانه صدبار تعطیل شده بود.
علت مانور دائمی دولت نهم در زمینه پرونده هستهیی
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در بخش دیگری از اظهارات خود تصریح کرد: پرونده هستهیی ایران مساله بسیار پیچیدهای است و به آسانی نمیتوان درباره آن حرف زد. یکی از دلایل مانورهای مداوم آقای احمدینژاد بر روی پرونده هستهیی هم این است که میداند این موضوع «منطقه ممنوعه» است و بسیاری از افراد وارد آن نمیشوند و به حملات دولت پاسخ نمیدهند، چرا که مشکلاتی برای آنها ایجاد میشود.
روحانی افزود: مسوولان دولت نهم با توجه به همین مساله با استفاده از تریبونهای قدرتمند خود دائماً بر روی پرونده هستهیی مانور میدهند. این در حالی است که منتقدان دولت از هیچ گونه امکاناتی برای پاسخگویی برخوردار نیستند و نمیتوانند دروغهایی که گفته میشود یا حملات غیرمنصفانه و تبلیغاتی را پاسخ دهند. امیدوارم مردم تحت تاثیر این جوسازیها قرار نگیرند و رسانهها نیز احساس مسوولیت کرده و راساً واقعیات را به مردم منتقل کنند.
حملات مکرر آقای احمدینژاد به دولتهای گذشته و مساله «افشاگری»
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از اظهارات خود در پاسخ به سوالی پیرامون حملات مکرر آقای احمدینژاد به دولتهای گذشته و آن چه که «افشاگری» نامیده میشود، گفت: شاید برخیها تصور کنند که مردم ایران به سادگی فریب میخوردند و با هوچیبازی، نمایشهای ساختگی و دروغگویی میتوان نظر افکار عمومی را به خود جلب کرد. اما من معتقدم که مردم ما ساده نیستند و هر چند که ممکن است در ظاهر ساکت باشند، اما با هوچیگری، جنگ روانی و وارد کردن اتهامات سنگین به شخصیتهای نظام نمیتوان آرای مردم را خرید. همانطور که مطمئنم با سیبزمینی و تراول چک هم نمیتوان کشور را تحت کنترل خود درآورد.
این عضو مجلس خبرگان تاکید کرد: دولت نهم طی چهار سال گذشته بر سر کار بوده و اکنون باید توضیح دهد که در این مدت چه کرده و چه دستاوردهایی داشته است. آقای احمدینژاد باید به جای فرافکنی و فرار به جلو؛ به سوالات اصلی مردم و نخبگان پاسخ دهد.
دولت به سوالات مهم جامعه پاسخ بدهد
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به گزارش تفریغ بودجه سال 86 که در مجلس قرائت شد اشاره کرد و گفت: یکی از مواردی که دولت باید به جای متهم کردن پاسخگو باشد سوالات ایجاد شده به وسیله این گزارش است که اتفاقا ما آن را نپرسیدهایم بلکه دیوان محاسبات به عنوان نهاد رسمی حکومت این سوال را مطرح کرده است که البته متاسفانه رسانهها زیاد به آن نپرداختند. این گزارش میگوید در سال 86، دو میلیارد و دویست میلیون دلار نفت فروخته شده ولی پول آن به بانک مرکزی داده نشده است. بلکه دولت بدون مجوز مجلس با این پول، فرآورده نفتی خریداری کرده و این فرآوردهها را در داخل به فروش رسانده اما باز هم پول آن را به خزانه واریز نکرده است.
روحانی با تاکید بر این که «بحث دو میلیارد و دویست میلیون دلار پول در میان است نه یک ریال و دو ریال»، گفت: در گزارش دیوان محاسبات همچنین اشاره شده است که حساب بیش از 9 میلیارد متر مکعب گاز درسال 86 نامشخص است. یا این که طبق گزارش وزارت نفت در این چهار سال بیش از 21 میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش میعانات گازی داشتهایم اما این رقم هنگفت در محاسبات وجود ندارد و نحوه هزینه آن مشخص نیست. همچنین در سال 86 حدود 800 میلیارد تومان پول نفت صرف بخش غیرنفت شده است. شرکت نفت نیز حدود 22 میلیارد دلار درآمد داشته است. دولت باید بگوید که این پولها کجا مصرف شده است؟
وی ادامه داد: مردم باید بدانند چه کسی قانون مدار است و چه کسی قانون گریز است؟ چه کسی اطلاعات شفاف میدهد و چه کسی با آمارسازی و تحریف آمارها، ادعاهای گزافی را درباره خود مطرح میکند.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک تصریح کرد: بالاخره باید توضیح داده شود که مجموع درآمدهای نفتی کشور طی چهار سال گذشته و موجودی فعلی حساب ذخیره ارزی چقدر است. آن چه که گزارش وزارت نفت می گوید این است که در این چهار سال حدود 270 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتهایم. درآمد غیرنفتی هم بر اساس گزارش خود دولت حدود 57 میلیارد دلار بوده است. یک نفر باید بگوید که این درآمد هنگفت 330 میلیارد دلار بالاخره چه شد و کجا خرج شد؟ دولت نهم باید توضیح دهد چقدر کار زیربنایی انجام داده و با این پول بیزبان چه کرده است؟
روحانی افزود: این گزارشها البته باید صادقانه و واقعی باشد نه این که مثل گزارش آقای احمدینژاد در برنامه تلویزیونیاش؛ ادعاهایی درباره مسائل پتروشیمی، پالایشگاه پارسیان و فازهای 9 و 10 پارس جنوبی مطرح شود که بعداً مشخص شد، نادرست است.
وی در پایان گفت: این که به جای توضیح عملکرد و پاسخ به سوالات نخبگان و افکار عمومی، مدام به دولتهای قبلی حمله کنیم یا ادعاهای بی سر و تهی را درباره مافیا مطرح نماییم، دردی از دولت نهم دوا نخواهد کرد. این حرفهای درشت علیرغم تصور برخیها، رایآور نیست و دوران این هوچیبازیها و ادا درآوردنها گذشته است. دولت نهم الان باید توضیح دهد که در این چهار سال چه کرده است و اگر دستاوردی نداشته، حداقل آن قدر شجاعت داشته باشد که از مردم عذرخواهی کند. به هر حال مردم را نباید ساده و عوام فرض کرد. عوامفریبی دیگر جواب نخواهد داد.
گاف بزرگ فارس حامیان احمدینژاد را رسواتر از دیروز کرد
یاری: محافظهکاران که از پیروزی مهندس میرحسین موسوی به هراس افتادهاند همانگونهای که سیدمحمد خاتمی پیشبینی کرده بود در تلاش هستند با نظرسنجیهای جعلی زمینه را برای اعلام آرای مورد نظر خود فراهم کنند، خبرگزاری فارس دقایقی پیش با انتشار نظرسنجیای این نقشه را ناخواسته بر ملا کرد.
به گزارش پایگاه خبری یاری، در روزهای اخیر خبرگزاری فارس و روزنامه کیهان ارگانهای مجازی و مکتوب جریان محافظهکاران و نومحافظهکاران به صورت پیاپی اقدام به انتشار نظرسنجیهای یکسانی میکنند.
بر اساس این نظرسنجیها احمدینژاد 55 تا 71 درصد آرا را به خود اختصاص میدهد.
در همین ارتباط یک عضو جهاد دانشگاهی به یاری خبر داد که یکی از مراکز معتبر نظرسنجی در هفته آخر نظر سنجی انجام نخواهد داد.
به گفته این منبع آگاه قرار است برگههای نظرسنجی این مرکز در اختیار نیروهای سپاه و بسیج قرار بگیرد تا نتایج مورد نظر خود را در پنج روز آخر از طریق این مرکز نظرسنجی به طور مرتب اعلام کنند تا زمینههای لازم برای اعلام نتایج دلخواه آنها فراهم شود.
گفتنی است بر اساس نتایج نظرسنجیهای مراکز معتبر از جمله برخی نهادهای امنیتی میرحسین نزدیک به 50درصد و احمدینژاد زیر 40درصد از آرا را تا به دو روز پیش از مناظره را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که رشد آرای میرحسین موسوی به حدی چشمگیر بوده است که حتی خبرگزاری فارس نیز به این مسئله اذعان کرده است.
در حالیکه بیادبی احمدینژاد و رفتار ضداسلامی و اخلاقی خود و نیز نشان دادن عکس زهرا رهنورد از دقایقی بعد از مناظره با میرحسین موسوی موجب واکنش تند بسیاری از اقشار مذهبی و ستنی جامعه شده است و آرای زیادی را از سبد محمود احمدینژاد کم کرده است که نمونه آن را می توان در بیش از 5هزار کامنت ثبت شده در یاری ظرف مدت کمتر از 8ساعت در خصوص این مناظره و نیز سکوت چهرههای شاخص محافظهکار در برابر این اقدام احمدینژاد و همچنین شکست پروژه کارناوال احمدینژاد بعد از مناظره و سکوت نسنی رسانههای حامی احمدینژاد بعد از این مناظره را به وضوح دید.
خبرگزاری فارس دقایقی پیش خبری با این مضمون مخابره کرد«نتایج آمارهای استخراج شده توسط چهار مركز معتبر نظرسنجی در پی مناظره احمدی نژاد وموسوی حكایت از رشد 12 درصدی آرای محمود احمدینژاد دارد.»
این خبرگزاری ادامه داده است:«مناظره دو كاندیدای مطرح ریاست جمهوری كه 50 میلیون نفر را به پای تلویزیونها كشاند، تأثیر قابل ملاحظهای در تغییر آرای احمدینژاد و موسوی داشت به گونهای كه سبد رأی احمدینژاد را از 51 به 63 درصد رساند.»
به گزارش یاری، این نظرسنجی به دودلیل نقشه محافظهکاران را بر ملا کرد.
اول آنکه این نظرسنجیها در روزهای تعطیل که مردم کمتر در خیابانها حضور دارند و ادارات و مغازهها تعطیل است انجام شده بنابراین جامعه آماری این نظرسنجی به شدت محل تردید است.
دوم آنکه این خبرگزاری در تمامی نظرنسجیهایی که ظرف مدت یک هفته گذشته منتشر کرده است رای احمدینژاد را 55 تا 71درصد اعلام کرده است اما در این خبر سبد رای احمدینژاد51درصد اعلام شده است که میانگین نظرسنجیهای قبلی 63درصد و نه 51درصد را نشان میدهد که همین اختلاف اعداد به خوبی دروغ بودن این نظرنسجیها را نشان میدهد، ضمن آنکه در دو هفته اخیر سه نظرسنجی از مراکز معتبر با جابجا کردن آرای موسوی و احمدینژاد از سوی حامیان احمدینژاد اعلام شده است.
به نظر میرسد نتیجه مناظره موسوی و احمدینژاد، چیزی جز «نفرت عمومی» از رفتار ضداخلاقی برخی افراد و نیز اضافه شدن بر تعداد کسانی که قصد شرکت در انتخابات به قصد رای نیاوردن احمدینژاد را دارند نداشته است.
به گزارش پایگاه خبری یاری، در روزهای اخیر خبرگزاری فارس و روزنامه کیهان ارگانهای مجازی و مکتوب جریان محافظهکاران و نومحافظهکاران به صورت پیاپی اقدام به انتشار نظرسنجیهای یکسانی میکنند.
بر اساس این نظرسنجیها احمدینژاد 55 تا 71 درصد آرا را به خود اختصاص میدهد.
در همین ارتباط یک عضو جهاد دانشگاهی به یاری خبر داد که یکی از مراکز معتبر نظرسنجی در هفته آخر نظر سنجی انجام نخواهد داد.
به گفته این منبع آگاه قرار است برگههای نظرسنجی این مرکز در اختیار نیروهای سپاه و بسیج قرار بگیرد تا نتایج مورد نظر خود را در پنج روز آخر از طریق این مرکز نظرسنجی به طور مرتب اعلام کنند تا زمینههای لازم برای اعلام نتایج دلخواه آنها فراهم شود.
گفتنی است بر اساس نتایج نظرسنجیهای مراکز معتبر از جمله برخی نهادهای امنیتی میرحسین نزدیک به 50درصد و احمدینژاد زیر 40درصد از آرا را تا به دو روز پیش از مناظره را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که رشد آرای میرحسین موسوی به حدی چشمگیر بوده است که حتی خبرگزاری فارس نیز به این مسئله اذعان کرده است.
در حالیکه بیادبی احمدینژاد و رفتار ضداسلامی و اخلاقی خود و نیز نشان دادن عکس زهرا رهنورد از دقایقی بعد از مناظره با میرحسین موسوی موجب واکنش تند بسیاری از اقشار مذهبی و ستنی جامعه شده است و آرای زیادی را از سبد محمود احمدینژاد کم کرده است که نمونه آن را می توان در بیش از 5هزار کامنت ثبت شده در یاری ظرف مدت کمتر از 8ساعت در خصوص این مناظره و نیز سکوت چهرههای شاخص محافظهکار در برابر این اقدام احمدینژاد و همچنین شکست پروژه کارناوال احمدینژاد بعد از مناظره و سکوت نسنی رسانههای حامی احمدینژاد بعد از این مناظره را به وضوح دید.
خبرگزاری فارس دقایقی پیش خبری با این مضمون مخابره کرد«نتایج آمارهای استخراج شده توسط چهار مركز معتبر نظرسنجی در پی مناظره احمدی نژاد وموسوی حكایت از رشد 12 درصدی آرای محمود احمدینژاد دارد.»
این خبرگزاری ادامه داده است:«مناظره دو كاندیدای مطرح ریاست جمهوری كه 50 میلیون نفر را به پای تلویزیونها كشاند، تأثیر قابل ملاحظهای در تغییر آرای احمدینژاد و موسوی داشت به گونهای كه سبد رأی احمدینژاد را از 51 به 63 درصد رساند.»
به گزارش یاری، این نظرسنجی به دودلیل نقشه محافظهکاران را بر ملا کرد.
اول آنکه این نظرسنجیها در روزهای تعطیل که مردم کمتر در خیابانها حضور دارند و ادارات و مغازهها تعطیل است انجام شده بنابراین جامعه آماری این نظرسنجی به شدت محل تردید است.
دوم آنکه این خبرگزاری در تمامی نظرنسجیهایی که ظرف مدت یک هفته گذشته منتشر کرده است رای احمدینژاد را 55 تا 71درصد اعلام کرده است اما در این خبر سبد رای احمدینژاد51درصد اعلام شده است که میانگین نظرسنجیهای قبلی 63درصد و نه 51درصد را نشان میدهد که همین اختلاف اعداد به خوبی دروغ بودن این نظرنسجیها را نشان میدهد، ضمن آنکه در دو هفته اخیر سه نظرسنجی از مراکز معتبر با جابجا کردن آرای موسوی و احمدینژاد از سوی حامیان احمدینژاد اعلام شده است.
به نظر میرسد نتیجه مناظره موسوی و احمدینژاد، چیزی جز «نفرت عمومی» از رفتار ضداخلاقی برخی افراد و نیز اضافه شدن بر تعداد کسانی که قصد شرکت در انتخابات به قصد رای نیاوردن احمدینژاد را دارند نداشته است.
افشاگری كرباسچی درباره فساد مالی احمدی نژاد در گفت وگو با سلام
سلام :دبیر كل كارگزاران از محصولی، علیآبادی وسعیدلو به عنوان سه تن از اعضای هیئت دولت احمدینژاد یاد كرد كه ثروت آنها بیش از تمامی وزرا و روسای جمهوردولتهای گذشته است.
غلامحسین كرباسچی در گفت وگو با سلام با اشاره به مفقود شدن 300 میلیارد تومان از بودجه شهرداری در دوره خدمت احمدینژاد خاطر نشان كرد: هیچ سندی مبنی بر چگونگی هزینه كرد این مبلغ هنگفت وجود ندارد اما شورای شهر ومجلس هم خط با شهرداری تهران اجازه ندادند كه تحقیق و تفحص برای پیدا كردن این مبلغ انجام شود. این در حالی است كه تحقیق و تفحص مذكور در كمیسیونهای مجلس هفتم به تصویب رسیده بود اما آقای حداد عادل كه دوست آقای احمدینژاد هستند مانع از انجام آن شدند.
وی درادامه از احمدینژاد به عنوان فردی یاد كرد كه دنبال گرفتن دزد است. كرباسچی در همین راستا ادامه داد: ما هم اگر بخواهیم دزد بگیریم باید راجع به حضور پسر آقای احمدینژاد در شستا و معاملات اقتصادیشان در كیش اشاره كنیم. علاوه بر موضوع مفقود شدن 300 میلیارد تومان در شهرداری تهران، آقای احمدینژاد باید توضیح بدهد كه چرا مبلغ 160 میلیون تومان از بودجه شهرداری را در شب پیروزیشان در انتخابات ریاست جمهوری، هزینه كرده و به مردم شیرینی دادند. پس از افشای این مسئله، آقای سعیدلو به سرعت آمدند و این پول را به شهرداری بازگرداندند.
رئیس ستاد انتخاباتی مهدی كروبی از محصولی، علیآبادی وسعیدلو به عنوان سه تن از اعضای هیئت دولت احمدینژاد یاد كرد كه ثروت آنها بیش از تمامی وزرا و روسای جمهوردولتهای گذشته است.
وی در واكنش به اینكه احمدینژاد گفته بود محصولی ثروتش را پس از پایان فرماندهی سپاه بدست آورده است، اظهار داشت: آقای محصولی در زمانی كه فرماندار و استاندار اردبیل بودند با حضور در سوآپ نفتی چنین ثروت هنگفتی را به جیب زدند و نه با كار كردن در بازار.ایشان آن زمان كه هشت هزار متر در جماران را كه در اختیار سپاه بود، به قیمتی متری 15 هزار تومان خریداری كرده و با قیمت متری 200 هزار تومان فروختند، ثروتمند شدند. عرق جبینی ریخته نشده كه آقای احمدینژاد از آن دفاع میكنند.
دبیر كل حزب كارگزاران مدعی شد كه احمدینژاد به زور پرونده سوآپ نفتی محصولی در وزارت اطلاعات را بیرون كشیده است تا كسی نتواند به آن استناد كند.
كرباسچی همچنین به پرونده عوامل نیروی انتظامی در ضرب و جرح نیروهای شهرداری تهران در دوران خدمت خود اشاره كرد و افزود: درآن زمان دادگاه نظامی برگزار شد و سردار نقدی به خاطر برخورد ناشایست با ماموران شهرداری محكوم شد. همان كسانی كه در آن زمان در آن پرونده دست داشتند امروز در حلقه یاران آقای احمدینژاد دیده میشوند.
غلامحسین كرباسچی در گفت وگو با سلام با اشاره به مفقود شدن 300 میلیارد تومان از بودجه شهرداری در دوره خدمت احمدینژاد خاطر نشان كرد: هیچ سندی مبنی بر چگونگی هزینه كرد این مبلغ هنگفت وجود ندارد اما شورای شهر ومجلس هم خط با شهرداری تهران اجازه ندادند كه تحقیق و تفحص برای پیدا كردن این مبلغ انجام شود. این در حالی است كه تحقیق و تفحص مذكور در كمیسیونهای مجلس هفتم به تصویب رسیده بود اما آقای حداد عادل كه دوست آقای احمدینژاد هستند مانع از انجام آن شدند.
وی درادامه از احمدینژاد به عنوان فردی یاد كرد كه دنبال گرفتن دزد است. كرباسچی در همین راستا ادامه داد: ما هم اگر بخواهیم دزد بگیریم باید راجع به حضور پسر آقای احمدینژاد در شستا و معاملات اقتصادیشان در كیش اشاره كنیم. علاوه بر موضوع مفقود شدن 300 میلیارد تومان در شهرداری تهران، آقای احمدینژاد باید توضیح بدهد كه چرا مبلغ 160 میلیون تومان از بودجه شهرداری را در شب پیروزیشان در انتخابات ریاست جمهوری، هزینه كرده و به مردم شیرینی دادند. پس از افشای این مسئله، آقای سعیدلو به سرعت آمدند و این پول را به شهرداری بازگرداندند.
رئیس ستاد انتخاباتی مهدی كروبی از محصولی، علیآبادی وسعیدلو به عنوان سه تن از اعضای هیئت دولت احمدینژاد یاد كرد كه ثروت آنها بیش از تمامی وزرا و روسای جمهوردولتهای گذشته است.
وی در واكنش به اینكه احمدینژاد گفته بود محصولی ثروتش را پس از پایان فرماندهی سپاه بدست آورده است، اظهار داشت: آقای محصولی در زمانی كه فرماندار و استاندار اردبیل بودند با حضور در سوآپ نفتی چنین ثروت هنگفتی را به جیب زدند و نه با كار كردن در بازار.ایشان آن زمان كه هشت هزار متر در جماران را كه در اختیار سپاه بود، به قیمتی متری 15 هزار تومان خریداری كرده و با قیمت متری 200 هزار تومان فروختند، ثروتمند شدند. عرق جبینی ریخته نشده كه آقای احمدینژاد از آن دفاع میكنند.
دبیر كل حزب كارگزاران مدعی شد كه احمدینژاد به زور پرونده سوآپ نفتی محصولی در وزارت اطلاعات را بیرون كشیده است تا كسی نتواند به آن استناد كند.
كرباسچی همچنین به پرونده عوامل نیروی انتظامی در ضرب و جرح نیروهای شهرداری تهران در دوران خدمت خود اشاره كرد و افزود: درآن زمان دادگاه نظامی برگزار شد و سردار نقدی به خاطر برخورد ناشایست با ماموران شهرداری محكوم شد. همان كسانی كه در آن زمان در آن پرونده دست داشتند امروز در حلقه یاران آقای احمدینژاد دیده میشوند.
۱۳۸۸ خرداد ۱۴, پنجشنبه
احمدی نژاد باید به عنوان مفتری تحت تعقیب قرار گیرد
محمد شریف وكیل دادگستری با بیان اینكه سمت ریاستجمهوری از حیث ارتكاب جرائم عمومی مصونیت ایجاد نمیكند، گفت: در صورتی كه رئیسجمهور از اثبات سخنان شب گذشته خود بر نیاید مفتری و تحت تعقیب قرار میگیرد.
محمد شريف در تحليل حقوقي خود از سخنان شب گذشته رئيسجمهور در مناظره با ميرحسين موسوي و اعلام اسامي برخي از مقامات عاليرتبه نظام گفت: در صورتي كه شخصي ديگري را متهم به عملي كند كه آن عمل قانونا جرم محسوب ميشود و انتساب ارتكاب عمل واقعيت نداشته باشد اين عمل افترا محسوب شده و گوينده به عنوان مفتري قابليت تعقيب كيفري دارد.
اين حقوقدان در پاسخ به اين پرسش كه آيا دادستان كل كشور در قبال اين توهينها ميتواند اعلام جرم عليه رئيسجمهور كند، اظهار داشت: چنانچه شخصي مرتكب جرم عمومي باشد هر شخصي ميتواند به عنوان اعلامكننده جرم عمل كند و در صورتي كه از عهده اثبات ارتكاب جرم بر نيايد، همانگونه كه ذكر شد اين شخص به عنوان مفتري تحت تعقيب قرار ميگيرد.
وي ادامه داد: در عين حال با توجه به ذيل اصل 107 قانون اساسي مبني بر اينكه رهبر در برابر قانون با ساير افراد كشور مساوي است، به طريق اولي سمت رياستجمهوري از حيث ارتكاب جرائم عمومي مصونيت ايجاد نميكند.
اين وكيل دادگستري در پايان گفت: به نظر بنده دادستان كل كشور مكلف به اعلام جرم عليه رئيسجمهور است.
منبع:ایلنا
محمد شريف در تحليل حقوقي خود از سخنان شب گذشته رئيسجمهور در مناظره با ميرحسين موسوي و اعلام اسامي برخي از مقامات عاليرتبه نظام گفت: در صورتي كه شخصي ديگري را متهم به عملي كند كه آن عمل قانونا جرم محسوب ميشود و انتساب ارتكاب عمل واقعيت نداشته باشد اين عمل افترا محسوب شده و گوينده به عنوان مفتري قابليت تعقيب كيفري دارد.
اين حقوقدان در پاسخ به اين پرسش كه آيا دادستان كل كشور در قبال اين توهينها ميتواند اعلام جرم عليه رئيسجمهور كند، اظهار داشت: چنانچه شخصي مرتكب جرم عمومي باشد هر شخصي ميتواند به عنوان اعلامكننده جرم عمل كند و در صورتي كه از عهده اثبات ارتكاب جرم بر نيايد، همانگونه كه ذكر شد اين شخص به عنوان مفتري تحت تعقيب قرار ميگيرد.
وي ادامه داد: در عين حال با توجه به ذيل اصل 107 قانون اساسي مبني بر اينكه رهبر در برابر قانون با ساير افراد كشور مساوي است، به طريق اولي سمت رياستجمهوري از حيث ارتكاب جرائم عمومي مصونيت ايجاد نميكند.
اين وكيل دادگستري در پايان گفت: به نظر بنده دادستان كل كشور مكلف به اعلام جرم عليه رئيسجمهور است.
منبع:ایلنا
دكتر زهرا رهنورد: از بررسی پرونده تحصیلی ام استقبال می كنم
دکتر زهرا رهنورد در واكنش به دروغ پردازی های تكراری احمدی نژاد و حامیانش،با استقبال از بررسی پرونده تحصیلی وی تاکید کرد که هتاکی و پرونده سازی با اخلاق اسلامی سازگار نیست.این استاد دانشگاه، روندهای غیراخلاقی در فصل انتخابات بروز پیدا میکند که رویه شدن آن یک خطر جدی است، به آنان که در مدرک تحصیلی بنده تشکیک میکنند تذکر میدهم لااقل اطلاعات خود را تکمیل کنند.
رهنورد در پاسخ به سوال یک دانشجوی اصولگرا که از روی نوشته روزنامه ایران تهمت به رهنورد را میخواند، در جمع پرشور دانشجویان دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد تهران شمال پاسخ داد: در چند روز اخیر برخی شبهات پیرامون مدرک تحصیلی بنده مطرح شده که نشان از تنگ آمدن برخی و دستاویز شدن به اقدامات مجعول و شائبه برانگیز میدهد.
رهنورد گفت: برای من جای این سوال باقیست که کسانی که به خود اجازه افترا میدهند، آیا از سوابق مبارزاتی من خبر دارند؟ اولین آثار قرآن پژوهی من در سال 52 تا 54 منتشر شد و برخی کتابهای من به زندان طی یک هفته منتشر گردید. وقتی که انقلاب شد، 10 جلد از مکتوبات من منتشر شد؛ 30 جلد کتاب تدوین کرده و 10 جلد از آن به زبانهای زنده دنیا ارائه شد.
وی افزود: هتاکان امروز، دیروز در کوران مبارزات و خفقان رژیم ستمشاهی که من در سنگر مبارزه بودم کجا بودهاند؟ آن زمان که به خاطر نگارش کتب ضد رژیم طاغوت تحت تعقیب بودم چه میکردند؟
رهنورد افزود: کتاب حجاب پیام زن مسلمان را در آمریکا نوشتم و با تیراژ بیش از یک میلیون چاپ شد و جامعه آن روز را تحت تاثیر قرار داد و امروز هم به راه اسلام و امام و انقلاب افتخار میکنم و از خدا میخواهم در این مسیر ثابت قدم باشم.
وی گفت: افتخار میکنم که پله پله درس خواندم و بالا آمدم و اعتقاد دارم جایگاه علم و زیور دانش آن قدر قداست دارد که نباید از هر راهی و برای هر هدفی، به هر روشی دست یازید.
رهنورد درتوضیح روند تحصیل خود گفت: در سال 47 وارد دانشگاه تهران شدم و در سال 51 در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل گردیدم، در سال 65 برای ارتقای دانش سیاسی و اجتماعی خود با شرکت در کنکور به دانشگاه آزاد اسلامی وارد شدم و فوق لیسانس و دکترای رشته علوم سیاسی به همراه 30 واحد مغایر و 39 واحد کارشناسی ارشد گذراندم. در سال 74 فارغالتحصیل گردیدم. در فوقلیسانس هنر نیز شرکت کردم و در سال 1373 از دانشگاه تهران فارغالتحصیل گردیدم. (درآن زمان تحصیل هم زمان در دو رشته و دو سیستم دولتی و خصوصی مجاز بود.)
وی در ادامه گفت: گذران 10 سال در پروسه کارشناسی ارشد و دکترا انجام شده و بنده در شان خود نمیدانم که به این قبیل مسایل پاسخ بگویم. چون میدانم در روند پروندهسازی هر روز یک پروژه جدید مطرح میشود.
رهنورد افزود: آیا مساله مملکت ما این است که مدرک بنده چیست؟ من پروندهسازان را دعوت میکنم که توان خود را معطوف به توسعه کشور کنند نه تخطئه دیگران! و البته پروندهسازان مطمئن باشند، شکست خواهند خورد.
وی بیان کرد: من افتخار میکنم که پروژه فوق لیسانس را درباره اندیشمندان عرب و شبه قاره و پایان نامه مقطع دکتری خود را پیرامون دولت اسلامی و حکومت اسلامی پرداختم و اکنون هم تمام توان خود را معطوف به اعتلای ایران اسلامی خواهم نمود. و فوق لیسانس هنر را با عنوان حکمت هنر اسلامی گذراندم که مورد تایید علامه جعفری استاد بزرگوارم قرار گرفت.
وی به دانشجویانی که این سوال را مطرح کرد توصیه کرد که دنبالهروی پروندهسازان نباشند و راه خود را طی کنند.
رهنورد در پایان گفت: از کسانی که چنین مطلبی را مطرح کردهاند، تشکر میکنم که به من فرصت دادند این اطلاعات را در اختیار علاقهمندان قرار دهم.
21
رهنورد در پاسخ به سوال یک دانشجوی اصولگرا که از روی نوشته روزنامه ایران تهمت به رهنورد را میخواند، در جمع پرشور دانشجویان دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد تهران شمال پاسخ داد: در چند روز اخیر برخی شبهات پیرامون مدرک تحصیلی بنده مطرح شده که نشان از تنگ آمدن برخی و دستاویز شدن به اقدامات مجعول و شائبه برانگیز میدهد.
رهنورد گفت: برای من جای این سوال باقیست که کسانی که به خود اجازه افترا میدهند، آیا از سوابق مبارزاتی من خبر دارند؟ اولین آثار قرآن پژوهی من در سال 52 تا 54 منتشر شد و برخی کتابهای من به زندان طی یک هفته منتشر گردید. وقتی که انقلاب شد، 10 جلد از مکتوبات من منتشر شد؛ 30 جلد کتاب تدوین کرده و 10 جلد از آن به زبانهای زنده دنیا ارائه شد.
وی افزود: هتاکان امروز، دیروز در کوران مبارزات و خفقان رژیم ستمشاهی که من در سنگر مبارزه بودم کجا بودهاند؟ آن زمان که به خاطر نگارش کتب ضد رژیم طاغوت تحت تعقیب بودم چه میکردند؟
رهنورد افزود: کتاب حجاب پیام زن مسلمان را در آمریکا نوشتم و با تیراژ بیش از یک میلیون چاپ شد و جامعه آن روز را تحت تاثیر قرار داد و امروز هم به راه اسلام و امام و انقلاب افتخار میکنم و از خدا میخواهم در این مسیر ثابت قدم باشم.
وی گفت: افتخار میکنم که پله پله درس خواندم و بالا آمدم و اعتقاد دارم جایگاه علم و زیور دانش آن قدر قداست دارد که نباید از هر راهی و برای هر هدفی، به هر روشی دست یازید.
رهنورد درتوضیح روند تحصیل خود گفت: در سال 47 وارد دانشگاه تهران شدم و در سال 51 در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل گردیدم، در سال 65 برای ارتقای دانش سیاسی و اجتماعی خود با شرکت در کنکور به دانشگاه آزاد اسلامی وارد شدم و فوق لیسانس و دکترای رشته علوم سیاسی به همراه 30 واحد مغایر و 39 واحد کارشناسی ارشد گذراندم. در سال 74 فارغالتحصیل گردیدم. در فوقلیسانس هنر نیز شرکت کردم و در سال 1373 از دانشگاه تهران فارغالتحصیل گردیدم. (درآن زمان تحصیل هم زمان در دو رشته و دو سیستم دولتی و خصوصی مجاز بود.)
وی در ادامه گفت: گذران 10 سال در پروسه کارشناسی ارشد و دکترا انجام شده و بنده در شان خود نمیدانم که به این قبیل مسایل پاسخ بگویم. چون میدانم در روند پروندهسازی هر روز یک پروژه جدید مطرح میشود.
رهنورد افزود: آیا مساله مملکت ما این است که مدرک بنده چیست؟ من پروندهسازان را دعوت میکنم که توان خود را معطوف به توسعه کشور کنند نه تخطئه دیگران! و البته پروندهسازان مطمئن باشند، شکست خواهند خورد.
وی بیان کرد: من افتخار میکنم که پروژه فوق لیسانس را درباره اندیشمندان عرب و شبه قاره و پایان نامه مقطع دکتری خود را پیرامون دولت اسلامی و حکومت اسلامی پرداختم و اکنون هم تمام توان خود را معطوف به اعتلای ایران اسلامی خواهم نمود. و فوق لیسانس هنر را با عنوان حکمت هنر اسلامی گذراندم که مورد تایید علامه جعفری استاد بزرگوارم قرار گرفت.
وی به دانشجویانی که این سوال را مطرح کرد توصیه کرد که دنبالهروی پروندهسازان نباشند و راه خود را طی کنند.
رهنورد در پایان گفت: از کسانی که چنین مطلبی را مطرح کردهاند، تشکر میکنم که به من فرصت دادند این اطلاعات را در اختیار علاقهمندان قرار دهم.
21
با اعلام وزارت خارجه بریتانیا یک دروغ دیگر از احمدینژاد فاش شد؛ بلر از ایران عذرخواهی نکرده بود
یاری: یک سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا گفت که در جریان بازداشت ملوانان بریتانیایی و سپس آزاد کردن آنها توسط ایران که در سال 2007 رخ داد، هیچ عذرخواهی از سوی دولت بریتانیا صورت نگرفت.
این سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا به بخش فارسی بی بی سی گفت:«در پی این ماجرا (بازداشت ملوانان) مکاتباتی میان سفارت بریتانیا در تهران و مقامهای ایران رد و بدل شد. به هر حال عذرخواهی در این مکاتبات نمی توانست معنایی داشته باشد، چون اصولا این ماجرا در آبهای ایران اتفاق نیفتاد.»
این در حالی است که در مناظره انتخاباتی میان محمود احمدی نژاد و میر حسین موسوی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که چهارشنبه شب از تلویزیون ایران پخش شد، آقای احمدی نژاد مدعی شد پس از آزاد شدن ملوانان، تونی بلر، نخست وزیر وقت بریتانیا از ایران عذرخواهی کرد.
آقای احمدی نژاد در بخشی از پاسخش به انتقادهای آقای موسوی نسبت به سیاستهای خارجی دولت نهم از جمله ماجرای ملوانان بریتانیایی گفت: «آقای بلر کتبا نامه داد و عذرخواهی کرد و گفت ما سیاستهای مان را در رابطه با ایران عوض خواهیم کرد.»
آقای احمدی نژاد افزود که این سند در وزارت خارجه ایران موجود است.
وی گفت که یکی از زیباترین کارهای جمهوری اسلامی برخورد با ملوانان بریتانیایی بود.
پس از آزاد شدن ملوانان بریتانایی در آوریل 2007، علی اکبر ولایتی، مشاور آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران در امور بین الملل گفت که تهران نامه ای از بریتانیا دریافت کرده که در آن به خاطر "تعرض" به آب های ایران عذرخواهی کرده است.
اما دیپلمات های بریتانیایی گفتند که چنین نامه ای وجود نداشته است.
همان زمان آقای بلر نیز در این خصوص گفت: «آنها (ملوانان) بدون هر گونه معامله، مذاکره و توافق های حاشيه ای آزاد شدند.»
هشت ملوان و هفت تفنگدار دريايی بريتانيايی پس از آنکه دوازده روز را در ايران در بازداشت سپری کردند، روز 4 آوریل 2007 در حضور محمود احمدی نژاد آزاد شدند.
به گزارش یاری، محمود احمدینژاد شب گذشته در برابر حقایقی که چهار سال ملت ایران از دانستن آنها محروم شده بودند و توسط مهندس میرحسین موسوی بیان شد مرتبا میگف«آقای موسوی برای شما متاسفام که اطلاعات غلط دارید.»
این سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا به بخش فارسی بی بی سی گفت:«در پی این ماجرا (بازداشت ملوانان) مکاتباتی میان سفارت بریتانیا در تهران و مقامهای ایران رد و بدل شد. به هر حال عذرخواهی در این مکاتبات نمی توانست معنایی داشته باشد، چون اصولا این ماجرا در آبهای ایران اتفاق نیفتاد.»
این در حالی است که در مناظره انتخاباتی میان محمود احمدی نژاد و میر حسین موسوی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که چهارشنبه شب از تلویزیون ایران پخش شد، آقای احمدی نژاد مدعی شد پس از آزاد شدن ملوانان، تونی بلر، نخست وزیر وقت بریتانیا از ایران عذرخواهی کرد.
آقای احمدی نژاد در بخشی از پاسخش به انتقادهای آقای موسوی نسبت به سیاستهای خارجی دولت نهم از جمله ماجرای ملوانان بریتانیایی گفت: «آقای بلر کتبا نامه داد و عذرخواهی کرد و گفت ما سیاستهای مان را در رابطه با ایران عوض خواهیم کرد.»
آقای احمدی نژاد افزود که این سند در وزارت خارجه ایران موجود است.
وی گفت که یکی از زیباترین کارهای جمهوری اسلامی برخورد با ملوانان بریتانیایی بود.
پس از آزاد شدن ملوانان بریتانایی در آوریل 2007، علی اکبر ولایتی، مشاور آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران در امور بین الملل گفت که تهران نامه ای از بریتانیا دریافت کرده که در آن به خاطر "تعرض" به آب های ایران عذرخواهی کرده است.
اما دیپلمات های بریتانیایی گفتند که چنین نامه ای وجود نداشته است.
همان زمان آقای بلر نیز در این خصوص گفت: «آنها (ملوانان) بدون هر گونه معامله، مذاکره و توافق های حاشيه ای آزاد شدند.»
هشت ملوان و هفت تفنگدار دريايی بريتانيايی پس از آنکه دوازده روز را در ايران در بازداشت سپری کردند، روز 4 آوریل 2007 در حضور محمود احمدی نژاد آزاد شدند.
به گزارش یاری، محمود احمدینژاد شب گذشته در برابر حقایقی که چهار سال ملت ایران از دانستن آنها محروم شده بودند و توسط مهندس میرحسین موسوی بیان شد مرتبا میگف«آقای موسوی برای شما متاسفام که اطلاعات غلط دارید.»
پیروزی صداقت بر تزویر
جوان فردا- مناظره مهندس میرحسین موسوی و احمدی نژاد در رسانه ملی انجام شد.در یك سو اخلاق و صداقت ایستاده بود و در سوی دیگر بی اخلاقی و دروغ گویی و افترا به مسوولان عالی رتبه نظام.احمدی نژاد همانطور كه پیش بینی می شد برای ماندن در قدرت،نظام جمهوری اسلامی را در قالب تخریب شدید 24 سال دولتهای آیت الله خامنه ای،هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی و متهم كردن بدون مدرك رییس مجلس خبرگان رهبری و رئیس بازرسی ویژه دفتر مقام معظم رهبری(ناطق نوری) زیر سوال برد.صرف نظر از استنباط مردم از این مناظره كه مطمئنا به نفع میرحسین موسوی خواهد بود.انتخابات پیش رو مبارزه صداقت و تزویر است.
محمد هاشمی : احمدی نژاد یک قدم جلوتر از دیکتاتورها است

جمهوریت _ سعید شمس : عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر سیاسی حزب کارگزاران اظهارات احمدی نژاد در مناظره انتخاباتی با میرحسین موسوی را نشانه های منفی برای انقلاب می داند که برای زیر سوال رفتن نظام جمهوری اسلامی کافی به نظر می رسند.
اگر چه محمد هاشمی یکی از اعضای خانواده هاشمی است که در مناظره دیشب بیش از دیگران هدف حمالات ، تهمت ها و فحاشی های احمدی نژاد قرار گرفتند ولی او با اشاره به واکنش احمدی نژاد نسبت به انتقادات از دولتش می گوید: خیلی جالب است که آقایانی که انتقادات منتقدان خود را توهینی به ملت ایران تلقی می کنند و این روش انتقاد از دولت نهم را حرکتی نامشروع می دانند, خودشان آبروی افراد برجسته نظام را زیر سوال می برند و از تهمت و افترا زدن به چهره هایی که از یاران امام (ره) و از بانیان اصلی انقلاب اسلامی هستند, هیچ ابایی ندارند. شاید هم از نظر آنها شش سال از سی سال انقلاب مشروع است و در ٢٤ سال دیگر انقلاب در مسیر درستی نبوده و به همین دلیل به خودشان این اجازه را می دهند که هر چه که به نفع خود می دادند, بدون اینکه به فکر آبروی افراد و نظام باشند, به زبان می آورند.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که بارها از دولت نهم به خاطر برنامه گریزی و خروج از سند چشم انداز کشور انتقاد کرده است در مورد اینکه احمدی نژاد این روزها حملات زیادی را نسبت به دوره ٢٤ ساله مطرح می کند, می گوید: ظاهرا احمدی نژاد فقط دولت خود و دولت های کوتاه مدت مهندس بازرگان و بنی صدر را قبول دارد که دائم در حال ایراد گرفتن از روند حاکم بر ٢٤ سال دیگر هستند. اگر اینطور باشد, آقای احمدی نژاد حتی انتخاب شدن آقای خامنه ای را به عنوان رییس جمهوری و کارهای صورت گرفته در دوران ریاست ایشان را هم زیر سوال می برند.
وی ادامه می دهد: به نظر من بحث احمدی نژاد بحث افرادی مثل هاشمی و خاتمی و یا ناطق نوری نیست, گفته های او این را نشان می دهد که در کل روندی که در این سی سال در انقلاب شکل گرفته است را قبول ندارد و فقط از روزهایی رضایت دارد که خودش به عنوان رییس دولت زمام اموم را در دست داشت.
دبیر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی در مورد اینکه رییس جمهوری مدعی است, بعد از تشکیل دولتش تهدیدهای آمریکا برای حمله نظامی به پایان رسید, می گوید: این درست است که آمریکایی ها در چند سال اخیر هیچ حرفی درباره حمله نظامی احتمالی به میان نیاورده اند. اما سوال اینجاست که مسکوت ماندن تهدیدهای دشمنان انقلاب چه علتی دارد و آیا دیپلماسی دولت نهم موجب شده تا آمریکایی ها سیاست خود را تغییر دهند یا اینکه آنها با توجه به شرایط به وجود آمده برای ایران, نیازی نمی بینند که به فکر جنگ با کشور ما بیفتند. حملات نظامی و تهدیدهای این چنینی با اهدافی شکل می گیرد که به نظر من آنها در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به همان اهداف رسیده اند و به همین خاطر نیازی نمی بینند که بدون دلیل وارد جنگ نظامی با ایران بشوند.
هاشمی با طرح پرسش درباره نامه نگاری ها و پیام های تبریک احمدی نژاد به روسای جمهور امریکا در این باره ادامه داد: باید دید آمریکایی که از نظر امام خمینی گرگ دریده دنیا هستند تغییر شخصیتی پیدا کرده است یا عوامل داخلی با ناکارآمدی دولت, اتفاقاتی را که دشمنان دنبال آن بودند, به وجود آورده اند.
" از بین بردن آرمان های امام, زیر سوال بردن ارزش های انقلاب اسلامی, بر هم زدن نظم اقتصادی کشور و....مواردی است که تا پیش از این اهداف مستکبران بود و برای رسیدن به آنها حتی ما را تهدید به حمله نظامی می کردند. اما در حال حاضر به برکت حضور احمدی نژاد و دولت غیرقابل دفاعش کشور ما با همه این پدیده ها مواجه شده است و به همین دلیل است که کشورهایی نظیر آمریکا و اسراییل ضرورتی به حمله نظامی و تهدید کردن ایران نمی بینند."
مهندس محمد هاشمی بعد از گفتن این جملات نقل قولی از سفیر وقت انگلیس را مطرح می کند و می گوید: شش ماه پیش از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری سفیر وقت انگلیس در جایی عنوان کرده بود که شخصی به نام محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهوری جانشین محمد خاتمی می شود. این ادعا که اگر لازم باشد, مدارکش را هم انتشار می کنیم نشان می دهد که ریاست احمدی نژاد در دولت نتیجه انقلاب مخملی دشمنان بود تا آنها با کمترین هزینه و بدون اینکه بخواهند خود را درگیر چنگ و تنش های جهانی کنند, به خواسته های خصمانه خود دست یافته اند.
وی البته برای تایید ادعاهایش به نکات جالبی اشاره کرده و می گوید: ما در سال ٨٣ جشن پیروزی خودکفایی گندم را گرفتیم اما در حال حاضر به وارد کردن کندم مبادرت می ورزیم و این دلیلی ندارد جز اینکه آقایان کشاورزی مملکت را فلج کرده اند, به طوریکه حتی مایحتاجی مانند چای و سیب زمینی که خودمان توان تولید آن را داریم از کشورهایی نظیر سریلانکا وارد می شود. همچنین با نگاهی گذرا به شرایطی که در عسولیه حاکم است, باید تاسف بخوریم. طرح عظیمی که در دولت هاشمی شروع شد در حال حاضر به امان خدا رها شده است و مشخص نیست که آقایان چه توجیهی برای رها کردن این قضیه دارند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه حرف هایش می افزاید: در این ٤ سالی که آقایان با دولتی نه چندان مشروع اداره کشور را در دست گرفته اند بنا به اعلام رسمی خودشان نزدیک به ٢٠٠ ملیارد دلار توسط ایرانی ها از کشور خارج و در بازارهای جهانی مخوصا کشورهایی نظیر کانادا و انگلیس و حاشیه خلیج فارس وارد چرخه اقتصادی شده است, اگر در کنار این اتفاق خروج قریب به سه هزار نخبه و تحصیلکرده را هم در نظر گرفته شود, می توان به این نتیجه رسید که دولت نهم با پشتکاری بالا و خستگی ناپذیری قابل توجهی در خدمت کشورهایی بود که پیش از این در فکر جنگ و حمله نظامی بودند تا مشکلاتی به ایران تزریق کنند که حالا با در نتیجه دولت نهم آن مشکلات را تجربه می کنیم.
هاشمی با مطرح کردن این موارد می گوید: واقعا دشمنان مملکت و رادیوهای بیگانه با هزینه های گزافی می توانستند این همه ناهنجاری را به ما تحمیل کنند؟ اینجاست که حتی به "شک" کردن به دولت نهم نه تنها غیر منطقی نیست, بلکه امری واجب است تا بتوان از آن طریق پی به کودتایی مخملی شد که بر اساس آن نیروهای داخلی و خودی به جای دشمنان شرایط ایران را با بغرنج های زیادی روبرو ساخته اند.
وی در ادامه با انتقاد از سیاست خارجی دولت نهم و کمک های مالی که توسط دولتی ها به برخی از کشورها پرداخت شده است, گفت: واقعا جالب است که آقایان مشکلات متعدد مردم خودمان را نمی بینند و به فکر برطرف کردن مشکلات دیگران هستند. بر اساس گزارشات رسمی در طول ٤ سال اخیر نزدیک به ٩ میلیون دلار ارز با هدف کمک به دیگران از کشور خارج شده است و هیچ کس هم نیست که جوابگو باشد که چرایی این همه کمک های بدون حساب و کتاب چیست و با چه هدفی پول بیت المال را در اختیار ممالک دیگر قرار می دهند.
هاشمی البته انتقادی هم به نحوه کمک دارد. او در این رابطه می گوید: حتی همین کمک ها هم حرف و حدیث های زیادی را به دنبال دارد. آقایان چون نمی توانستند از طریق بانک های رسمی به دوستان خارجی شان کمک کنند, دلارهای اهدایی را در چمدان و از طریق دوستان خود نظیر آقای هاشمی ثمره, رحیم مشایی و پسر احمدی نژاد ارسال کرده اند, طبیعی است که این سووال ایجاد شود که آیا اغین پول ها واقعا به دست مسوولان کشورهای مطرح شده رسیده است یا مبلغ ارسالی در بین راه کم و زیاد شده است. آقایان باید شفاف و واضح توضیح بدهند که چه بر سر ٩ ملیارددلار آمده است تا مردم را از بدبینی در بیاورند.
محمد هاشمی در مورد با رفتار عجیب و غیرمنطقی احمدی نژاد در مناظره با میرحسین موسوی گفت: احمدی نژاد به خوبی می داند که اگر همه اسناد دولتش منعکس شود, نمی تواند جوابی داشته باشد به همین دلیل خودش هم نمی داند که چه می کند و بدون دلیل افرادی را که از استوانه های نظام هستند را به بی اخلاقی و سوء استفاده از بیت المال متهم می کند. او باید بداند که خورشید پشت ابر نمی ماند و مردم یک روز متوجه می شوند که چه کسانی به کشور خدمت کرده اند و چه کسانی خیانت.
وی با انتقاد از روند مناظره انتخاباتی می گوید: جالب است که آقای مجری به کروبی و رضایی اجازه نمی داد که از دولت های دیگر انتقاد می کنند و حضور نداشتن آنها را دلیلی موجهی برای این ممانعت خود می دانست. اما همین آقا که به نمایندگی از رسانه به اصطلاح ملی در مناظره ها حضور دارد حتی حاضر نشد به احمدی نژاد تذکر کوچکی هم بدهد و اینطور شد که رییس جمهور توانست در دادگاهی یکطرفه مه متهم فرصت دفاع نداشت, همه ار کان دولت های قبلی و البته نظام را زیر سوال ببرد. اینها نشانه هایی از تکرار رفتارهای انتخاباتی آقایان در انتخابات نهم ریاست جمهوری است, البته با این تفاوت که در سال ٨٤ با شبنامه رقبای خود را متهم به فساد مالی می کرند و حالا به این مرحله از جسارت رسیده اند که در رسانه ملی و مقابل مخاطب حداقل ٥٠ میلیونی دست به این اقدام می زنند.
محمد هاشمی در پایان حرف هایش سیاست و گفتار و رفتار احمدی نژاد و اینکه او می خواهت به تنهایی به همه مسایل رسیدگی کند و نادیه گرفتن ماهیت قوه قضاییه در جریان مناظره دیشب, را از نشانه های دیکتاتوری دانست و با مطرح کردن اینکه او حتی حاضر نیست احترام بزرگان انقلاب را حفظ کند گفت که محمود احمدی نژاد یک قدم هم جلوتر از دیکتاتورها بر می دارد.
اشتراک در:
پستها (Atom)