- پس از مناظره میان احمدینژاد و میرحسین موسوی دیگر كاملا آشكار شده است كه سیاست ستاد انتخاباتی احمدینژاد، پس از آگاهی از میزان مقبولیت عام میرحسین موسوی و افزایش امكان تعیین تكلیف انتخابات ریاستجمهوری در اولین مرحله آن هم به سود میرحسین موسوی، به سمت دوقطبی كردن فضای مبارزات انتخاباتی پیش میرود البته اگر قطب دیگر این فضا، نه میرحسین یا كروبی یا رضایی بلكه هاشمیرفسنجانی باشد.
این سیاست از چندی پیش به صورت جسته و گریخته مطرح میشد. مثلا چندی پیش محمدعلی رامین، مشاور احمدینژاد و رئیس بنیاد جهانی بررسی هولوكاست گفته بود كه «مدیریت صحنه انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری در واقع رقابت احمدینژاد با هاشمیرفسنجانی است... هاشمیرفسنجانی تصمیمگیری میكند كه رضایی، موسوی و كروبی به عنوان سه كاندیدای رقیب احمدینژاد چگونه رفتار و اقدام كنند... در جبهه اصولگرایان هاشمی عناصر مختلفی را برای مقابله با احمدینژاد در نظر گرفته بود و تلاشهای زیادی را انجام داد، ولی هوشیاری اصولگرایان باعث ناكامی او شد!!!».(١)
یا مثلا یكی از دانشجو / استادان رشته جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی كه شدیداً در این دانشگاه ذینفوذ بوده و در ستاد احمدینژاد فعالیت گسترده دارد، طی سخنرانیای در ستاد احمدینژاد گفته بود كه رقابت، میان احمدینژاد از یك طرف و موسوی، كروبی و رضایی با حاصلجمع هاشمیرفسنجانی از سوی دیگر است.
٢- اما گرچه این سیاست از سوی مشاوران ستاد احمدینژاد از پیش در دست بررسی و طرح بود، چرا اینك توسط احمدینژاد به شكل كاملا بارز، عملیاتی میشود؟
واقع مطلب این است كه تا چندی پیش كه نتایج نظرسنجیهای رسمی و غیررسمی از پیش گرفتن آرای احمدینژاد نسبت به سایر كاندیداهای ریاستجمهوری خبر میداد، احمدینژاد لزومی نمیدید كه بازی رقابت انتخاباتی سال ١٣٨٤ (دوره نهم) را تكرار كند، بازیای كه در آن مردم نه به احمدینژاد بلكه به مخالف هاشمیرفسنجانی ولو اینكه یك مترسك باشد رأی دادند. در آن دوره از انتخابات، احمدینژاد میدانست كه در میان مردم رأیی ندارد و از همین رو، آرای خود را در نفی دیگران میجست و بدینترتیب با هتك حرمت و تهمت به رقیب خود، آرای مردم منزجر از وضع موجود را جلب كرد.
٣- اما آیا احمدینژاد درباره سه رقیب خود راست میگوید؟ محسن رضایی در مصاحبهای صراحتاً اعلام كرد كه اینكه گفته میشود آقای هاشمی او را برای شركت در این دوره از انتخابات تشویق كرده است، «دروغ است».(٢) عقل سلیم هم حكم میكند كه به چگونگی ورود محسن رضایی به عرصه مبارزات انتخاباتی توجه كند. او كسی بود كه برنامهاش را حتی به خود احمدینژاد اعلام كرد و از او خواست به برنامههای او توجه كند تا رضایی از احمدینژاد حمایت كند. دیگر اینكه در گام نخست مایل بود كه لاریجانی، قالیباف و یا ولایتی، كاندیداتوری دولت ائتلافی را بپذیرند. كروبی نیز خود مدعی جدی ریاستجمهوری است آن هم نه در این دوره بلكه از دوره نهم انتخابات ریاستجمهوری. ضمن اینكه هر دوی این افراد در دوره نهم كاندیدا بودند و با خود هاشمیرفسنجانی رقابت میكردند. اما در مورد میرحسین موسوی، همگان میدانند كه او خود آنچنان مستقل و در تصمیمگیری آنچنان «خویشفرما» است كه در دورههای مختلف مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری، علیرغم اقبال عمومی و فشار دوستان و یارانش، پا به این عرصه نگذاشت و حتی در این دوره تا وقتی برای خود به حجت اقناعی دست نیافت، وارد عرصه رقابت انتخاباتی نشد و آنگاه كه حجت بر او تمام شد، ولو كه خاتمی آمده بود، دست به كار مبارزه شد. بنابراین، این احتمال كه هاشمی تصمیمگیری كرده كه چگونه میرحسین موسوی رفتار و اقدام كند، عقلاً و منطقاً راست نمیآید گرچه صرفاً نزد عقلا.
٤- علیرغم این واقعیتها، چرا احمدینژاد حاضر نیست با این سه كاندیدا رقابت كند بلكه به دنبال رقیب پنهان است؟ آن هم هاشمیرفسنجانی؟ گرچه ذهن احمدینژاد و متأسفانه بسیاری از مقامات عالیرتبه نظام، ذهنی توطئهاندیش است و توهم توطئه در افكار و تحلیلهای آنها موج میزند، اما به نظر این قلم، دلیل این عدم رغبت احمدینژاد به مبارزه جدی با كاندیداهای واقعی، دو امر است: اول اینكه قدرت پاسخگویی به انتقادات صحیح و منطقی این كاندیداها در باب رفتار سیاسی و عملكرد مدیریتی خود ندارد و دوم اینكه میداند اینان در كارنامه كاری خویش، دارای آنچنان سوءسابقهای كه احمدینژاد در چهار سال دوره ریاستجمهوریاش برای خویش فراهم آورده، نیستند، از این رو احمدینژاد قدرت تخریب اینان را ندارد تا بتواند باز هم رقابت خود با هریك از این سه رقیب را به رقابت یك مترسك با نفی آن سه رقیب تبدیل كند و باز آرای سلبی را درو كند نه آرای ایجابی را.
٥- باید به این دو دلیل یك واقعیت در حال شكلگیری و گسترش دیگر را منضم كرد: احمدینژاد در حال شكست در انتخابات است و از نتایج نظرسنجیها سخت عصبانی و ناراحت است و هرچه به زمان آغاز رأیگیری نزدیك میشود بر پریشانی و خشم او افزوده میگردد و در نتیجه به هر حشیشی متشبث میشود و تمام یاران خود را برای هماوردی در مبارزه انتخاباتی ولو از طریق هتك حرمت، تهمتپراكنی و افترا و كذب فرا میخواند و به همین سبب است كه حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه دولتی كیهان!! رقبای خود و احمدینژاد را اخلاف كسانی میداند كه در صفین قرآن بر سر نی كردند و اینك شال سبز را. گرچه خود نمیداند هماینك نقش عبدالله بن ابی، را بازی میكند كه بجز تفرقهافكنی و اختلافپراكنی و تهمت به دیگران، اندیشهای نداشت.
به یاران میرحسین موسوی باید تبریك گفت و هشدار داد كه نباید به این بانیان بیاخلاقی بلكه ضداخلاقی امان دهند و همچنان كه میرود تكلیف انتخابات در مرحله اول به سود میرحسین موسوی روشن شود، تلاش خود را برای اطمینانخاطر و یقین به نتیجه، مضاعف كنند و به یاد داشته باشند كه «تا میرحسین، یك یا حسین».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر